• مهدی نصیری و شتاب منحصر به فردش

    این ها را گفتم تا بدانید رفاقت را بر هر چیزی مقدم می دانم. با توجه به شناختی که از او دارم می دانم او نیز همین خلق و خو را دارد. در همین سال هایی که از حیث سیاسی کاملا دگرگون شده هنوز هم که یاد رفقای قدیمی اش می کند با ادب و احترام از آن ها یاد می کند و حق رفاقت را به جا می آورد. پس از درگذشت نادر طالب زاده اصلا به این فکر نکرد که طرفداران سیاسی اش از او توقع ادب و احترام نسبت به آن مرحوم را ندارند و بی پروای واکنش آن ها، حق دوستی را به جا آورد. علاوه بر این ها به نظرم سعه صدر او در مقابل مخالفانش ستودنی است. برخلاف سال های جوانی اش دیگر از خود حق پنداری، خبری نیست. با متانت، رای مخالفانش را می شنود و گاهی حق را به آن ها می دهد. مهدی نصیری خلق و خوی خوب کم ندارد اما این یادداشت در ستایش محاسن اخلاقی او نیست. اتفاقا قرار است در نقد او چیزی بگویم و برای این نقد لازم است اشاره کنم که او در کنار همه ویژگی های مثبتش یک ویژگی نه چندان قابل دفاع هم دارد و آن شتابزدگی است. یادم هست در همان روزگار نشریه صبح یک روز خطاب به من و اخوی گفت: شماها خیلی خوبید فقط مشکلتان این است که زود منبری شدید. کاملا حق با او بود. حداقل در مورد خودم می توانم بگویم کاملا حق با او بود.

    ما فرزندان طوفان انقلاب بودیم و به قول شاملو: طوفان کودکان ناهمگون می زاید. ما خیلی زود بزرگ شدیم. بی آن که فرصتی برای درک کامل خیلی چیزها را داشته باشیم. در نوجوانی اسلحه به دست گرفتیم. جنگ که تمام شد خطیب و شاعر شدیم. به بیست نرسیده در شمار سرآمدان عدالتخواهی بودیم و می خواستیم ریشه بی عدالتی و سرمایه داری و روشنفکری را بخشکانیم. از بیست که گذشتیم دیگر برای خودمان شیخی بودیم. یادم هست یک بار آقای نصیری به جای سرمقاله خودش، نوشته ای از مرا در ماهنامه صبح منتشر کرد و نوشت می خواستم سرمقاله ام را درباره فلان موضوع بنویسم اما دیدم این جوان بیست و یک ساله خیلی بهتر از مدیران و مسئولان عالی رتبه این مملکت دردهای ما را می فهمد. خداراشکر که آن غریوهای صادقانه اما اغلب خام و ساده لوحانه اندک اندک جایش را به تامل و درنگ داد و روز به روز از آن شتابزدگی کاسته شد. آقای نصیری اما با وجود یک دهه اختلاف سنی با من، شتابزدگی اش را حفظ کرد. چه آن وقتی که ضد مدرنیته شد. چه وقتی که به این نتیجه رسید فلسفه و عرفان مشکل این سرزمین است. چه هنگامی که از جایگاه مدافع آتشین به جایگاه منتقد رادیکال نظام جمهوری اسلامی کوچ کرد. ماشاءالله چه انرژی ای هم داشت و دارد. وقتی رسید به تئوری عصر حیرت، یک تنه کار یک مجموعه را انجام داد. همیشه هم، شم ژورنالیستی اش را حفظ کرد. حتی در آن روزگاری که معتقد بود نباید خیلی به قواعد ژورنالیسم پای بند بود و توجه بیش از اندازه به ژورنالیسم یعنی نوعی غربزدگی و تسلیم مشهورات زمانه شدن. این روزها هم که می بینید چه آتشی دارد می سوزاند. فوری و سریع و انقلابی می خواهد تکلیف همه چیز را مشخص کند. حوصله مباحث نظری را خیلی ندارد. مباحث نظری از نظر او باید زود به نتیجه برسند وگرنه حوصله اش را سر می برند.

    او این روزها غایتی جز براندازی ندارد. او که همین چند وقت پیش گفته بود نیازی به براندازی نیست چرا که این شکل از حکمرانی خودش منجر به این وضعیت می شود و اصلا براندازی تحصیل حاصل است و حتی وقت هم برای پایان کار تعیین کرده بود، حالا می خواهد وعده ای را که داده زودتر تحقق بخشد. شاید هم می خواهد خودش مسبب ماجرا باشد به تاوان دفاع سفت و سختی که پیشترها می کرد. نمی دانم. این ها حدسیات من است و تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است.

    منتشر شده در روزنامه هم میهن

  • مأموریت دشوار بلینکن – باراناخبر

    رویکردهای آمریکا از گذشته تاکنون همواره نشان داده که آنها به‌هیچ‌وجه خواهان آن نیستند که پایان جنگ همراه با پیروزی حماس و مردم فلسطین باشد.

    به گزارش باراناخبر، محسن پاک‌آیین، کارشناس حوزه روابط بین‌الملل در یادداشتی در جام جم نوشت: این روزها رژیم‌صهیونیستی و آمریکا شرایط سختی را تجربه می‌کنند. آمریکا به‌واسطه اقدامات نابخردانه اسرائیل فشارهای زیادی را متحمل شده و تلاش می‌کند با فرستادن آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور به سرزمین‌های اشغالی بتواند اوضاع را تا حدودی مدیریت کند.از سویی دیگر وضعیت داخلی رژیم‌صهیونیستی هم کاملا به‌هم ریخته است.

    تقریبا در تمامی سرزمین‌های اشغالی تظاهرات اعتراضی علیه بنیامین نتانیاهو به‌راه افتاده و بحث استیضاح و برکناری او از سوی کنیست به‌عنوان یک احتمال جدی مطرح است. اگر این اتفاق بیفتد، تردیدی نیست که نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی محاکمه خواهد شد و سرنوشت بدی در انتظار اوست. در چنین اوضاعی آمریکا به‌عنوان حامی و هدایت‌کننده اصلی رژیم‌صهیونیستی دست به تحرکات بیشتری زده تا به‌زعم خود، شرایط را در اراضی اشغالی تعدیل و موضوع را به نفع بنیامین نتانیاهو تقویت کند.

    این تلاش البته درحالی صورت می‌گیرد که در سراسر آمریکا اعتراض‌های دانشجویی فراگیر شده و دانشجویان به حمایت از مردم غزه و ابراز تنفر از رژیم‌صهیونیستی پرداختند. طبعا مقامات کاخ سفید تلاش دارند با فرستادن وزیر خارجه به سرزمین‌های اشغالی نشان دهند که می‌خواهند برای کاهش بحران در داخل آمریکا به سران رژیم‌صهیونیستی بقبولانند که حمله به رفح در شرایط فعلی گزینه مناسبی برای اسرائیل نیست. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که به‌طور معمول و براساس تجارب گذشته، همواره ازجمله پیامدهای سفر مقامات آمریکایی به سرزمین‌های اشغالی، انجام یک اقدام نظامی شدید از صورت رژیم‌صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین است و آمریکایی‌ها گرچه مدعی تلاش برای تعدیل اوضاع هستند اما درنهایت هدف اصلی‌شان حمایت از رژیم اشغالگر قدس و بنیامین نتانیاهو است.

    رویکردهای آمریکا از گذشته تاکنون همواره نشان داده که آنها به‌هیچ‌وجه خواهان آن نیستند که پایان جنگ همراه با پیروزی حماس و مردم فلسطین باشد. شواهد حاکی از آن است که رژیم‌صهیونیستی برای حمله به رفح کاملا آرایش نظامی به خود گرفته و قصد دارد بار دیگر مردم بی‌دفاع فلسطین را تحت شدیدترین حملات زمینی و هوایی قرار دهد. در شرایطی اسرائیل مهیای این عملیات است که تمام کشورها و همچنین سازمان ملل متحد مخالفت شدید خود را با این اقدام اعلام کردند. از سویی دیگر تلاش‌های دیپلماتیک هم به‌واسطه ریاض به‌عنوان واسطه میان رژیم‌صهیونیستی و حماس در حال انجام است. این درحالی است که این نیروی مقاومت اکنون دست بالا را دارد و مثل گذشته بر آزادی زندانیان فلسطینی و ترک مخاصمه به‌ صورت دائم و همچنین بازگشت آوارگان به سرزمین‌های خود تاکید می‌کند. 
    انتهای پیام

  • هیچ نظر قاطعی در خصوص ربوده شدن «یسنا» وجود ندارد – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    سرهنگ سید خلیل هاشمی در گفت‌وگو با خبرنگار آنلاین اظهار کرد: همان گونه که قبلاً اشاره شد در روز ۹ اردیبهشت ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه خبر مفقودی دختر بچه‌ای به نام «یسنا دیدار» از طریق تماس‌های فوریتی ۱۱۰ به مرکز اطلاع داده شد که بلافاصله نیروهای گشت انتظامی به همراه فرمانده بخش به منطقه مورد نظر اعزام شدند.

    وی افزود: ساعت ۱۷ عصر همان روز نیروهای هلال احمر در کنار نیروهای مردمی و انتظامی قرار گرفتند و گشت زنی‌ها آغاز شد.

    فرمانده انتظامی کلاله با بیان اینکه موضوع از روز دوم به طور جدی تر دنبال شد، گفت: در روز دوم نیروهای دستگاه‌های مختلف چون منابع طبیعی و محیط زیست در کنار نیروهای انتظامی، هلال احمر و مردمی قرار گرفتند و جست وجوها ادامه یافت.

    هیچ نظر قاطعی در خصوص ربوده شدن «یسنا» وجود ندارد

    وی با اشاره به اینکه فرمانده انتظامی استان پلیس آگاهی و نیروهای عملیاتی و جناحی استان را عازم منطقه کرد، یادآور شد: دستگاه هلی‌شات، پاراموتور و یک دستگاه بالگرد از استان سمنان از طریق هلال احمر وارد منطقه و نقطه به نقطه آن اسکن شد اما خبری از این دختر چهار ساله نشد.

    هاشمی اظهار کرد: با هماهنگی بین پلیس اطلاعات جنایی آگاهی گلستان با استان مازندران دو قلاده سگ زنده یاب از استان مازندران وارد منطقه شدند اما نتیجه‌ای حاصل نشد که تصمیم گرفته شد یک قلاده سگ زنده یاب دیگر که در پیدا کردن اجساد حادثه ساختمان پلاسکو تأثیرگذار بود به منطقه اعزام شود که این سگ از روز گذشته وارد منطقه شد و بازهم نتیجه‌ای گرفته نشد.

    هیچ نظر قاطعی در خصوص ربوده شدن «یسنا» وجود ندارد

    وی یادآور شد: با توجه به اینکه این اتفاق در زمین کشاورزی رخ داده و در آن روزی که یسنا مفقود شده بود حدود ۴۰ نفر از کارگران مشغول فعالیت بودند روز گذشته کار بازجویی از این افراد آغاز شد و تحقیقات جناحی همچنان ادامه دارد.

    رصد و پایش منطقه توسط نیروهای تخصصی ادامه دارد

    فرمانده انتظامی کلاله گفت: طبق دستوری که اعلام شد قرار شد از حضور مردمی در منطقه تقدیر و تشکر شود و فعالیت آنها را به پایان برسانیم و تحقیقات تخصصی توسط نیروهای پلیس و هلال احمر ادامه یابد.

    وی با اشاره به اینکه مردم از شایعه پراکنی و اخبار دروغ کانال‌ها خودداری کنند، افزود: مردم اخبار را تنها از مراجع رسمی پیگیری کنند و از درست کردن جو سیاسی به شدت خود داری کنند.

    فرمانده انتظامی کلاله با اشاره به برخی از اظهار نظراتی که ممکن است این کودک ربوده شده باشد، گفت: با توجه به اینکه در بحث جناحی هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم نمی‌توانیم در هیچ زمینه‌ای به ضرس قاطع نظر داد و باید منتظر بمانیم تا اطلاعات پلیس و بررسی‌های میدانی تکمیل شود.

  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم

    بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی آنلاین ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلی ها دیده اند. بسیاری از رسانه های ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده. سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرف های خنده آورنده ترغیب می شود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریال های داخلی راحت تر است. سریالی که از همه سریال هایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است. سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالب تر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب می شود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانی ها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ. بازی را آن کسی می برد که رسانه را می فهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ می کند. و تو هنوز فکر می کنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ می توانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از این ها می فهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.

    همین سریال خوش ساخت مغرضانه و تحریف گر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریال های فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلم ها و سریال های مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمی آورد اما هرجا که می روی بحث سریال حشاشین داغ است. و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند. سری به کتاب فروشی ها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آن ها مراجعه کرده اند و کتاب هایی در این موضوعات خواسته اند. شما از کلمه شبهه می هراسید چرا که فکر می کنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب می دانید اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمی توانید درک کنید. نمی توانید چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را می پیماید. درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن. الان هم فکر می کنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.

    چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن

    یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن

    حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون

    آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن

    بر هوا بخیه و به سندان مشت می زنند و به خویش می بالند

    گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن

    عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ می نشود

    گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن.

  • تیک‌تاک؛ صدای اعتراض – باراناخبر

    همزمانی تظاهرات دانشجویی در آمریکا با اعمال محدودیت برای اپلیکیشن چینی خبرساز شده است.

    به گزارش باراناخبر، فرهیختگان نوشت: مدیر مالک پلتفرم تیک‌تاک مطرح کرد : «مطمئن باشید، ما جایی نمی‌رویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاه‌ها مبارزه خواهیم کرد.» براساس این لایحه، شرکت چینی بایت‌دنس موظف است تا تیک‌تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالات‌متحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک‌تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکه‌های اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل‌گیری به‌صورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوب‌های اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک‌تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیک‌تاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و می‌تواند جایگزین آن کند که در سطح بین‌المللی فعال‌تر از تیک‌تاک هم است.

       یا به ما بفروشید یا حذف‌تان می‌کنیم
    مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک‌تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک‌تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوه‌هایتان اهمیت می‌دهید برنامه تیک‌تاک را روی گوشی‌های هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان به‌خاطر این ممنوعیت از والدین‌شان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک‌تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ همه کابینه به‌دنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمک‌های خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشن‌های تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت‌دنس، مالک چینی تیک‌تاک ۲۷۰ روز فرصت می‌دهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک‌تاک در فروشگاه‌های اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت‌دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیه‌ای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک‌تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیک‌تاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش می‌کشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کردیم تا داده‌های آمریکا و پلتفرم‌مان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
    داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق‌شناسی معتقد است مساله‌شدن پلتفرم تیک‌تاک از جایی شروع شد که شخصیت‌های امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره‌اش موضع‌گیری کردند. وی درباره روند شکل‌گیری این جریان گفت: «اولین فردی که به‌عنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضع‌گیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیک‌تاک را از موبایل‌های خود و فرزندان‌شان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایل‌هایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک‌تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده‌اند. امروز تیک‌تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالات‌متحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبه‌های فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.

       خطر جدی تیک‌تاک برای استیلای سیاسی آمریکا
    با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینه‌های مختلف در سال‌های اخیر، این کشور به‌عنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته می‌شود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژه‌ای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبه‌هایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث می‌شود که کاخ‌سفید نسبت به نفوذ چینی‌ها به شکاف‌های اجتماعی آمریکا آن‌هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه‌ پلتفرمی‌ است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالات‌متحده مجموعه‌ای از پلتفرم‌ها، رسانه‌های اجتماعی و خانواده‌های بزرگ فناوری‌ ارتباطی را گسترش داده که اینها به‌عنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام‌رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرم‌ها و سرویس‌ها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال می‌شد تا اینکه چین با برنامه تیک‌تاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینی‌هاست و دیگری برای غیرچینی‌ها، این فضا را شکاند.
    این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیبایی‌شناسی‌ و فرهنگی دارد که کاملا مبتنی‌بر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش می‌رساند و عملا چالش‌ها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکت‌ها خودشان اعمال کرده‌اند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. به‌دنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا به‌وجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرم‌ها و خانواده‌ بزرگ فناوری‌های ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگاره‌هایی مطرح می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را اثبات یا رد کند. این انگاره‌ها از انتخابات دوره اول ترامپ به‌وجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانه‌های غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانه‌های اجتماعی به انحراف کشیده می‌شود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت‌ داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک‌تاک و احتمال جریان‌سازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت می‌کنند این انگاره‌ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلان‌داده‌ها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است. تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرم‌های خارجی خودش مطرح می‌کند و معمولا چون گزاره‌هایی امنیتی و سیاسی است به‌صورت رسمی تایید یا رد نمی‌شوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی می‌کنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانه‌هایشان این نکته را ذکر می‌کنند یا ممکن است شرکت‌های ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلان‌داده‌های جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورت‌مساله دولت آمریکا با تیک‌تاک است. البته می‌شود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیک‌تاک و مصرف رسانه‌ای که کاربران در آمریکا دارند، کسب می‌کند. اما به نظر می‌رسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد به‌خاطر آن با چین مقابله کند.

       در تیک‌تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت می‌شود

    با توجه به اینکه تیک‌تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر می‌شوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال می‌کند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین‌المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیت‌مان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک‌تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته‌هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک‌تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده می‌شود.» بنابراین اتفاقات و جدی‌تر شدن روند ممنوعیت تیک‌تاک در آمریکا، این مساله ایجاد می‌شود که ایالات‌متحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانه‌ای فلسطین باشد. طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولت‌های آمریکایی و غربی‌ (که شبیه همین واکنش‌ها را با تیک‌تاک داشته‌اند) مربوط به قبل از طوفان‌ الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمی‌شود و از قبل شروع شده است. همان‌طور که گفتم تیک‌تاک یک رژیم زیبایی‌شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمی‌دهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیت‌ها را داشت اما تیک‌تاک از اول چنین محدودیت‌هایی نداشت. به همین دلیل هم محبوب‌تر شد؛ چراکه آدم‌ها می‌توانستند خیلی راحت‌تر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر می‌رسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی چون این پلتفرم از اول چهارچوب‌های مشخص و محدودیت‌های اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمی‌کند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی می‌کند. مساله این است که تیک‌تاک چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالی‌که احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیک‌تاک به وجود می‌آید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبش‌های اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدم‌ها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند. بنابراین مواجهه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با تیک‌تاک در مساله فلسطین به این معناست که می‌خواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیک‌تاک چشم‌پوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیک‌تاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه می‌شود، یک‌سری از محدودیت‌های اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.

       چین می‌خواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد
    برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک‌تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دست‌شان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربی‌ها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکون‌ولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکت‌های مادر و غول‌های فناوری‌ ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانه‌های اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژی‌های نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر می‌رسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانه‌های محبوب چینی‌ها متفاوت با رسانه‌های محبوب غربی‌هاست. نسخه‌هایی که برای رسانه‌های اجتماعی در داخل چین ارائه می‌شود با نسخه‌های جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخه‌های ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمی‌کند. پس تمام مسئله غربی‌ها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخه‌های جهانی اعمال می‌کرد احتمالا غربی‌ها مشکلی با تیک‌تاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزه‌هایی است که آمریکایی‌ها از آن می‌ترسند. به این صورت که چین در قبال نسخه‌های جهانی به شیوه‌های دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخه‌های داخلی تعیین کرده یک‌سری خط قرمز برای نسخه‌های جهانی رسانه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکایی‌ها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیش‌بینی است که احتمالا غربی‌ها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.

    انتهای پیام

  • اردوی جهادی دانشجومعلمان پردیس های اردبیل برگزار شد – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    جانشین بسیج دانشگاه فرهنگیان اردبیل در حاشیه برگزاری این اردو در گفت و گو با خبرنگار آنلاین، اظهار کرد: اردوی جهادی با حضور ۷۵ نفر دانشجومعلم به همت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان اردبیل، در مدارس کم برخوردار استان برگزار شد.

    علیرضا دولت نژاد خاطرنشان کرد: طرح «جهاد عهد خدمت» دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل با همکاری اداره آموزش و پرورش شهرستان نیر و با هدف جبران کمبودهای آموزشی و رفع عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان برگزار می شود.

    وی ادامه داد: این اردو در بخش عمرانی از جمله رنگ‌آمیزی و فضاسازی و زیباسازی مدارس روستاهای مزرعه، ویرثق و اسلام آباد با مشارکت ۴۵ دانشجو معلم خواهر و ۳۰ دانشجومعلم برادر آغاز شد که در دو بازه سه روزه برگزار شد.

    جانشین مسئول بسیج دانشگاه فرهنگیان اردبیل تصریح کرد: هدف از اجرای این طرح علاوه بر رفع اشکال و تدریس به دانش آموزان در راستای گسترش عدالت آموزشی و همچنین رفع نواقصات و کمبود های عمرانی مدارس محروم و نیازمند شهرستان نیر، خودسازی خود دانشجومعلمان نیز هست تا بتوانند با کسب تجربیات معلمی، روحیه جهادی و ایثار را در خود تقویت کنند.

    دولت نژاد گفت: تلاش‌های جهادگران در خدمت به مردم مناطق محروم کشورمان و حضور جوانان علاقمند به این فعالیت‌ها در اردوهای هجرت و جهادی همواره مورد توجه و تاکید رهبر انقلاب بوده است، که انگیزه مضاعفی بر حضور دانشجومعلمان در این مسیر مقدس و با ارزش شد.

    وی اضافه کرد: دانشجومعلمان جهادی دانشگاه فرهنگیان اردبیل با حضور در روستاهای مزرعه، ویرثق و اسلام آباد شهرستان نیر و مشاهده وضعیت تحصیلی و عمرانی مدارس این روستاها، وظیفه خود دانستند تا با حرکتی جهادی به یاری این دانش آموزان و رفع مشکلات و کمبود آن‌ها در زمینه های تحصیلی و عمرانی مدارسشان بپردازند.

  • سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران –  بخش نخست

    از آنجا که این جایگاه ، بنا به ویژگی های علمی در زمینه‌های اصول و فقه و دیگر علوم جاری در حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار داشته و دارد و با وجود درایت و تیزنگری ، هوشمندی ، سیاستمداری و آشنایی با اوضاع و شرایط جامعه مسلمانان اعم از سنی و شیعه و نیز دیگر جوامع مذهبی جهان، در هر دوران شخصی را به عنوان «مرجع جامع‌الشرایط» به جامعه شیعیان معرفی می کند.

    از این رو سنت مراجع شیعه، بذل توجه به مراکز اصلی شیعه بوده و می باشد که در این میان حجة ‌الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج سید جواد شهرستانی ، داماد و نماینده تام‌الاختیار حضرت آیة الله العظمی سیستانی در نزدیک به سه دهه اخیر ، برای نخستین بار دست به سفرهای درون‌مرزی و برون ‌مرزی زده و بدین ترتیب به امور شیعیان و حوزه‌های علمیه و مدارس وابسته به آن ، در درجه نخست و نیز اصولاً آگاهی از وضع و شرایط اجتماعی و اقتصادی آنان و رفع نیازمندی های شیعیان می ‌پردازد.
    بدون تردید شرایط کنونی جهان به ویژه در منطقه و برنامه‌ریزی ‌های سیاست جهانی برای وارونه جلوه دادن چهره اسلام حقیقی و نیز تحقیر و به انزوا کشانیدن مسلمانان به ویژه شیعیان در جای جای جهان، خصوصاً در منطقه خاورمیانه ، مسئولیت سنگین‌تری را متوجه نهاد مرجعیت نموده و از این روست که می ‌بایست با سفرهای دوره‌ای هراز چندگاهی ، ضمن آشنایی با شرایط اجتماعی و اقتصادی شیعیان به طور خاصً و دیگر جوامع مسلمان به طور عام، به رفع نیازمندیی ها و به‌روز درآوردن مراکز علمی فرهنگی آنان اقدام گردیده و از سوی دیگر موجب دلگرمی آنان گردد که این عزیزان احساس کنند همواره دارای پشتوانه و مرکزی هستند که در اندیشه آنان بوده و دغدغه آنان را در سر دارد.

    اینجانب که در این چند دهه اغلب توفیق همراهی با معظًم له و هیأت همراه در سفرهای درون مرزی و برون مرزی را داشته و پیش از این گزارش های گوناگونی از این سفرها را همچون سفر های برون مرزی به کشور های لبنان ، افغانستان ، هند ، کشمیر ….و نیز درون مرزی چون سفر به بخش های شمال ، جنوب و شرق کشور را منتشر ساخته ام ، سعی داشته ام تا آن جا که ممکن است بصورت گذرا ، بخشی از فعالیت های این گونه سفرها را که اغلب با دیدار ها از مراکز حوزه های علمیه ، مدارس ، اساتید علمی آنان ، أئمه جمعه و جماعات ، و شخصیت های علمی حوزوی ، نیز اجتماعی و سیاسی و گاه بر اساس ضرورت ، دیدار با مردم مناطق محروم کشور را به نظر خوانندگان ، و نیز ثبت در تاریخ ، به قلم آورم.
    در همین راستا توفیق یار گردید که در تاریخ شنبه ۲۵ فروردین ماه جاری (۱۴۰۳ شمسی ) به مدت چهار روز با هیأت اعزامی از سوی دفتر آیة الله العظمی سیستانی ، که به ریاست و مدیریت و حضور جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج سید جواد شهرستانی به استان فارس ( شیراز ، کازرون ، جهرم و فسا ) ، سفر کرده و پس از زیارت از دو مرقد مطهر سید علاء الدین ، و شاهچراغ علیهم السلام و دیدار با تولیت های این دو مزار مبارک و دیدار با امام جمعه های شیراز ، کازرون ، جهرم ، فسا و جز این ها از أئمه جمعه دیگر شهرهای این دیار ، به دیدار باطلاب علوم دینی در مدارس و حوزه های علمیه متعدد آن ، ودیدار با علماء و شخصیت های حوزوی و اساتید این بلاد صورت پذیرفت.

    در این سفر نزدیک به بیش از پنجاه دیدار در برنامه گنجانیده شده بود که برنامه همه روزه از شش بامداد ، تا ساعت دو بامداد روز بعد ادامه می یافت که بحمد الله همچون دیگر سفرهای معظم له ، از سفرهای موفق بشمار می آمد.
    امیدوارم توفیق یار گردد که در این راستا و دیدارها قلم نگاره هایی را به تحریر در آورم.
    گفتنی است که شیراز در سال۷۴ هجری به دست مسلمانان فتح شد. هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.
    تاریخ پیدایش حوزه علمیه شیراز به قرن دوم با روی کار آمدن آل بویه باز می‌گردد و با به قدرت رسیدن صفویان و افزایش قدرت تشیع حوزه علمیه شیراز نیز رو به گسترش پا نهاد و تا به امروز این راه را ادامه داده است.
    این دوره از قرن دوم شروع و تا قرن دهم ادامه می‌یابد. حکومت آل بویه موجب شکوفایی حوزه علمیه شیراز در این دوره است و برخی از فقها و حکیمان از این دیار به کاروان دانش می‌پیوندند. اواسط قرن چهارم هجری شیراز به تصرف دیلمیان درآمده و تشیع به عنوان مذهب رسمی مورد توجه قرار گرفته است.
    از فعالیت‌های فرهنگی آل بویه در این دوره مسجد جمعه و کتابخانه عضدالدولة است. این روند موجب گشت تا در قرن پنجم هجری دانشمندانی شیعی از این سرزمین پا به عرصه نهند.
    در دوره‌های بعد که به هفتم تا دهم هجری تعلق دارد نام ۳۱ مدرسه علمیه در حوزه شیراز ثبت شده است.

    صفویان در نشر تشیع در ایران هر چند پیشگام بشمار نمی آیند و برخی دیگر از حکومت‌های شیعه چون آل بویه و علویان بر آنان پیشی دارند، لیکن آنها در دایره گسترده‌تری تمدن اسلامی و فرهنگ شیعی را نشر داده‌اند. آغاز دوره دوم حوزه علمیه شیراز با استقرار دولت صفوی آغاز و تا قرن پانزدهم ادامه می‌یابد.
    با رواج فرهنگ شیعی در ایران بسیاری از دانشمندان بحرین و با توجه به نزدیکی جغرافیایی ، از اوایل قرن یازدهم به شیراز مهاجرت نموده و در این شهر مقیم شدند.

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    برخی از مشهورترین این بزرگان عبارتند از :
    سید ابو علی ماجد ، فرزند سید هاشم بحرانی (متوفی ۱۰۲۸. ق) ، احمد بن عبد السلام بحرانی (زنده به سال ۱۰۲۸. ق) ، شیخ صایح بن عبد الکریم بحرانی (متوفی ۱۰۹۸. ق) ، سید ماجد فرزند سید محمد بحرانی (زنده به سال ۱۰۹۷. ق) ، شیخ یوسف بحرانی (۱۱۰۷ـ۱۱۸۶. ق) صاحب کتاب « الحدائق الناضره » که به صاحب حدائق شهرت یافته است.
    در این دوره ده‌ها مدرسه علمیه در شیراز به عنوان نهاد آموزشی به فعالیت مشغول بودند که مهمترین آن ها اشاره می نمایم:
    مدرسه محبیه ، مدرسه خان ، مدرسه میرزا لطفی ، مدرسه‌ هاشمیه ، مدرسه اسماعیلی ، مدرسه حکیم ، مدرسه نظامیه ، مدرسه امامیه ،
    مدرسه صالحیه ، دمدرسه مقیمیه ، مدرسه حاجی میرزا خان ، مدرسه آقا بابا خان ، مدرسه شفاعیه.
    از بزرگان این دوره می توان به « صدر المتألهین شیرازی » و «حاج میرزا محمدحسن» معروف به « میرزای شیرازی » اشاره نمود که هر چند هیچیک از این دو بزرگ در شیراز اقامت دائم نداشته‌اند، لیکن نام شیراز را به عنوان دیاری شیعی که فرزانگانی در فلسفه و فقه را به جهان تشیع عرضه نموده است ، در خاطره‌ها زنده می‌کنند. به ویژه میرزای شیرزای که در تاریخ شیعه به ( المجدًد الشیرازی ) شهرت یافت که نهضت ضد استعماری تنباکو را به وجود آورد و با فتوای تاریخی و تاثیر گزار خود ، قدرت دینی عالمان شیعه را به نمایش گذاشت.

    همانطور که پیش از این اشاره گردید هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    برخی از این بزرگان عبارتند از:
    احمد بن موسی الکاظم معروف به شاهچراغ ، سید علاءالدین حسین بن موسی الکاظم علیه السلام، (برادر کوچکتر شاهچراغ ) ، محمد بن موسی الکاظم ، علی بن حمزة بن موسی الکاظم ، ابراهیم عسکر بن موسی بن ابراهیم أصغر بن موسی الکاظم ،حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ، محمد بن حسن بن حسن بن حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ،
    قاسم بن احمد بن حسن بن سلیمان بن قاسم الرسی ابن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب علیهم السلام که هرکدام از این بزرگان دارای حرم و بارگاه های باشکوهی در شیراز می باشند و مردم این دیار از رشحات معنوی پیکر های پاک نهفته در خاک آن همواره در طول تاریخ بهره مند بوده و می باشند.
    در حقیقت شیعه از قرن دوم هجری در شیراز حضور یافته و در طی سال‌ها به جایگاه رفیعی نایل آمده است.
    از اواخر قرن سیزدهم هجری ، حوزه علمیه شیراز شاهد تعداد قابل توجهی از دانشمندان فرزانه در فقه و اصول و معارف الهی گردید که برخی از آنان با موضع‌گیری در مقابل شیخیه کرمان، کتاب‌هایی را در ردّ فرقه شیخیه به رشته تحریر درآوردند و برخی بر علیه استعمار انگلیس موضع‌گیری نموده و مردم را علیه آنان بسیج کردند.

    در اینجا به برخی از مشاهیر دانشمندان شیراز اشاره می نمایم:

    حجة ‌الاسلام میرزا محمد ابراهیم شیرازی (قرن سیزدهم) ، حجة ‌الاسلام آقا سید ابو الحسن دستغیب شیرازی (متوفی بعد از ۱۳۰۰. ق) وی در علوم عقلی و ریاضی مهارت بسزایی داشتند ، حجة الاسلام سید ابو القاسم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۸۰. ق) وی از مدرسین حوزه علمیه شیراز بود ،
    حجة الاسلام سید احمد بن سید عبد الکریم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۵۰. ق) وی از دانشمندان متبحّر حوزه شیراز بود، « کشف الاسرار ، جبر و اختیار » از آثار اوست ، آیة ‌الله سید اسماعیل بن سید رضی شیرازی (۱۲۵۸ـ۱۳۰۵. ق) وی پدر حضرت آیة الله العظمی میرزا عبد الهادی شیرازی و پسر عموی میرزای بزرگ شیرازی بوده و از علمای جلیل القدر و فقهای عصر خویش محسوب می‌شده است ، آیة الله سید میرزا آقا فرزند سیداحمد مستوفی حسنی شیرازی که داماد میرزای شیرازی بشمار می آمد ، آیة ‌الله العظمی شیخ محمد باقر شیرازی ، که از معاصرین وحید بهبهانی و علامه بحر العلوم است ، آیة ‌الله العظمی سید محمد باقر موسوی طیب شیرازی (متوفی حدود ۱۲۳۵. ق) وی از عالمان متبحر قرن سیزدهم هجری است ، آیة الله شیخ محمدجعفر بن محمد، « ملًا آقا بزرگ شیرازی » (متوفی حدود ۱۳۰۰. ق) معظم له از مراجع قضاء و افتاء شیراز محسوب می‌شد ، حجة الاسلام شیخ جعفر تجوری شیرازی ، که از شاگردان مجدد شیرازی بشمار می آمد ، حجة ‌الاسلام شیخ محمدجواد فرزند محمدرضا آیت‌اللهی (متولد ۱۳۰۹. ق)، حجة ‌الاسلام ملا محمد جواد شیرازی (متوفی حدود ۱۲۶۰. ق)، ایشان از فقهای شیراز و مؤلفان آن سامان است « الکواکب المضیئة » از جمله تالیفات او می‌باشد ، حجة الاسلام سید حسین بن محمد رضا حسینی شیرازی ، وی عالمی فاضل و از شاگردان شیخ فضل الله نوری است، حجة ‌الاسلام شیخ محمد رضا بن اسد الله عالمی (متوفی حدود ۱۳۴۰. ق)، وی از ادیبان شیراز است. « بصیر السعداء » و « عقود الدرً النضید » از آثار اوست ، حجة الاسلام سید محمد رضا بن اسماعیل موسوی شیرازی (۱۲۲۳ـ۱۳۰۰. ق)، وی از شاگردان حاجی کلباسی است و کتاب‌هایی در معارف اسلامی نگاشته است ، آیة ‌الله شیخ عبد الجبار شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای شیراز و از شاگردان شیخ انصاری و میرزای بزرگ شیرازی و مرجع مردم شیراز در مسایل شرعی و احکام دینی بوده است ،

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست
    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    آیة ‌الله العظمی سید عبد الهادی حسینی شیرازی (۱۳۰۵ـ۱۳۸۳. ق) ، آیة الله سید علی اکبر فال اسیری شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای بزرگ عصر خویش و از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی است که نهضت تنباکو را در شیراز هدایت نمود ، آیة الله حاج سید محمد باقر آیة اللهی (متولد ۱۳۲۲. ق)، وی فرزند آیت‌الله العظمی میرعبدالباقی است که از حوزه علمیه شیراز، نجف ، اصفهان و قم بهره برده سپس به شیراز بازگشته و به خدمات دینی مشغول شده است ، حجة ‌الاسلام سید محمد کاظم آیة اللهی (متولد ۱۳۳۲. ق)، وی فرزند دیگر آیة الله میر عبد الباقی است که در حوزه علمیه شیراز و قم به تحصیل پرداخته و کتاب‌ها و رساله‌هایی در فقه به رشته تحریر درآورده است ، آیة ‌الله سید ابو القاسم ارسنجانی (متولد ۱۳۱۸. ق)، وی از طلاب شیراز بود که برای تکمیل تعالیم دینی راهی نجف اشرف شده بود لیکن با تبعید آیات عظام نجف به قم در سال ۱۳۴۲. ق به ایران آمد و پس از تحصیل در مکتب مرحوم‌ آیة الله حائری یزدی و میر سید علی یثربی به شیراز رفته و به تدریس در آن حوزه و ترویج احکام دین پرداخت ، آیة‌الله العظمی شیخ جعفر بن محمد حسین محلاتی شیرازی (متولد ۱۲۴۳. ق)، معظم له از مجتهدان شیراز بود که از اساتید حوزه‌های علمیه شیراز، سامراء و نجف بهره برده و در شیراز اسکان یافته بود. وی در جنگ جهانی اول ( ۱۳۳۲ـ۱۳۳۷ ق ) مردم را به دفاع از ایران و جنگ با دولت انگلیس فراخواند. در این ایام خود نیز لباس رزم پوشیده و به صف مبارزان پیوست تا اینکه انگلیسی‌ها بوشهر را تخلیه کردند ، آیة ‌الله سید صدر الدین مجتهد شیرازی (متولد ۱۲۲۱. ق)، ایشان از دانش آموختگان حوزه شیراز و نجف می‌باشد که پس از تحصیل به موطن خویش بازگشته و «جمعیت انصار» را تشکیل دادند.

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    از آثار ایشان یک دوره دایرةالمعارف بیست جلدی به نام « مجموعة الاشتات » است ، آیة ‌الله میرزا ابراهیم بن محمد علی مجتهد محلاتی شیرازی (متوفی ۱۳۳۶. ق)، ایشان از فقها و مجتهدان جامع الشرایط و از شاگردان مجدد شیرازی است که تقریرات درس استاد در فقه و اصول را به رشته تحریر درآورده است ، آیة الله سید نور الدین بن میرزا ابو طالب حسینی شیرازی ایشان از آیات عظام نجف اشرف اجازه اجتهاد دریافت کرده و به تالیف کتاب و ارشاد مردم مشغول بود ، آیة الله العظمی شیخ بهاء الدین محلاتی فرزند شیخ جعفر از بزرگ علماء و مراجع عصر ما در استان فارس بشمار می آمد. بزرگ خاندان محلاتی شیراز «آخوند ملا محمد علی محلاتی » است که در سال ۱۲۶۰ هـ. ق. از محلات به شیراز هجرت کرد و در سال ۱۲۸۴ هـ. ق. در این شهر بدرود حیات گفت. وی خانواده محلاتی‌ها را در شیراز تشکیل داده و به مناسبت محلاتی بودن ، فرزندانش این عنوان را برای نام خانوادگی خویش برگزیدند. ملا محمدعلی محلاتی اصلا شوشتری بوده و جدش «آخوند ملا محمد شوشتری » از شوشتر به محلات هجرت نموده و در آن جا سکنی گزیده بود. « محمد بن علی نجار »، جد بزرگ ملا محمدعلی محلاتی یکی از علمای معروف شوشتر بوده است.

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

    گفتنی است که عالمان و فقیهان سترگی در این دیار از قرن دوم تا کنون سر بر آورده و نه تنها شیراز و پیرامون آن را ، بلکه حوزه های علمیه نجف و قم ، و اصفهان ، و مشهد و جز این ها از دیگر حوزه های شیعه جهان اسلام را از علم و دانش خود بهره مند ساخته اند ، که در این قلم نگاره ، و در حدً بضاعت علمی خود ، و حوصله خوانندگان ، تنها به بخشی از مرزداران اسلام در این دیار بسنده نمودم ، که صد البته سخن در این راستا و اشاره به ستارگان فروزان و برجسته آن فراوان است.
    لازم به اشاره است که هم اکنون در حدود نزدیک به چهار هزار طلبه که سه هزار نفر آنان را مردان تشکیل می دهند ، در استان فارس و در ٥١ حوزه علمیه مشغول به تحصیل و فعالیت می باشند.
    امیدوارم که در این راستا ضمن شرح سفر و دیدار استانی جناب آقای شهرستانی و هیأت همراه با حوزویان و اساتید و حوزه ها و مدارس علمیه شهرهای یاد شده ، اطلاعاتی افزون بر آن از حوزه های شیراز ، و مدارس کهن و تاریخ آن ها و تاثیر گزاری و حضور بزرگانی نام آور و ماندگار در تاریخ شیعه را تقدیم دارم.

    جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳

    220

  • دُم خروس بیرون زد! – باراناخبر

    «مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمک‌های مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است. به این ترتیب به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها در رابطه با اقدامات و کنش‌های تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کرده‌اند.»

    به گزارش باراناخبر، الف نوشت: دولت آمریکا از همان نخستین ساعات آغاز جنگ غزه، حمایت های سنگین تسلیحاتی و مادی را از رژیم اشغالگر قدس انجام داد و عملا به اذعان بسیاری از منابع آگاه و تحلیلگران، مدیریت و مهندسی بسیاری از روندهای میدانی را علیه ملت و مقاومت فلسطین برعهده گرفت. اقدامی که تاکنون که بیش از ۶ ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد، موجب کشته، مجروح و مفقود شدنِ بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی ساکن در نوار غزه شده است. 

    در این راستا، دولت آمریکا که همواره خود را به مثابه یکی از مدعیان اصلی حقوق بشر و اصول متعالی انسانی در جهان معرفی کرده و می کند، با یک بحران جدی رو به رو شده و سیلی از انتقادات از آن به دلیل همدستی این کشور با جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم بیگناه غزه مطرح شده و می شود. دامنه این فشارها و انتقادات حتی به داخل خاک آمریکا و دیگر پایتخت های مهم غربی نیز رسیده است. به نحوی که تاکنون بیش از ۸۰۰ نهاد حکمرانی شهری در آمریکا از جمله شورای شهر شیکاگو، به صراحت جنگ غزه و همدستی دولت آمریکا با این رویداد را محکوم کرده اند. 

    با این حال، دولت بایدن همزمان با تشدید انتقادات داخلی و بین المللی از نقش این کشور(آمریکا) در جریان جنگ غزه، تا حدی تغییر رویه داده و سعی کرده در ظاهر از اراده خود جهت خاتمه یافتن جنگ مذکور و تحت فشار گذاشتن اشغالگران صهیونیست برای عقب نشینی از نوار غزه سخن بگوید. در این رابطه، شمار قابل توجهی از اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت بایدن نیز به صراحت تاکید کرده اند که دولت آمریکا قویا مخالف با حمه رژیم صهیونیستی به شهر راهبردی رفح در جنوب نوار غزه است. 

    شهری که بیش از ۵ برابر ظرفیت و جمعیت خود میزبان آوارگان و پناهجویان فلسطینی است و حمله به آن می‌تواند کشتار و فاجعه انسانی بی سابقه ای را سبب شود. با این همه، علی رغم تمامی این قبیل ژست های ظاهری دولت آمریکا، به تازگی وقوع یک رویداد معنادار، نشانه های معناداری را از نفاق و دورویی کاخ سفید و جریان حکمرانی در آمریکا پیش چشم جهانیان قرار داده است. در این راستا، مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمک های مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است. 

    البته که زمزمه هایی مبنی بر امضای یک قرارداد تسلیحاتی جداگانه با تل آویو نیز به گوش می رسد که در قالب آن دولت آمریکا شمار قابل توجهی بمب و خمپاره و دیگر تسلیحات را در اختیار صهیونیست ها قرار خواهد داد. از این رو، جدای از آشکار شدن بیش از پیش تفاوت میان مواضع اعلامی و رویه های اِعمالی دولت آمریکا در رابطه با جنگ غزه و تدام یافتن رویه های غیرانسانی واشینگتن در این رابطه، اینطور به نظر می رسد که این رویداد حداقل حامل ۲ پیام دیگر هم است. 

    اولا، اقدام اخیر مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب لایحه اعطای کمک ۲۶ میلیارد دلاری مالی و تسلیحاتی به رژیم اشغالگر قدس، که با رای بالای نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی محقق شده، بار دیگر این نکته را آشکار می سازد که اساسا صهیونیست ها در رابطه با اقدامات و کنش های تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کرده اند و این رژیم را باید نقطه اوجِ استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در نگاه به مسائل و معادلات بین المللی دانست. 

    از این رو، میان دموکرات ها و جمهوریخواهان در حمایت از تروریسم و جنایات صهیونیست ها هیچ تفاوتی وجود ندارد. 

    دوم اینکه به نظر می رسد که تخصیص بسته کمک مالی-تسلیحاتی مذکور از سوی مجلس نمایندگان آمریکا برای اسرائیل آن هم در شرایطی که گمانه زنی های مختلفی در مورد قریب الوقوع بودنِ حمله رژیم اشغالگر قدس به شهر رفح مطرح می شود، گواهی روشن از نوعی چراغ سبز دولت آمریکا به انجام جنایتی تازه از سوی تل آویو علیه ملت و مقاومت فلسطین است. 

    جنایتی که واشنگتن سعی دارد در ظاهر از همدستی با اسرائیل در رابطه با آن کناره گیری کند با این حال، واقعیت این است که در این رابطه نیز اصلی ترین همدست صهیونیست ها، دولت آمریکا است. 

    انتهای پیام

  • امشب بازیکنان تراکتور بهترین بودند – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    به گزارش خبرنگار آنلاین، حمید مطهری شامگاه جمعه در نشست خبری پس از بازی تیم‌های تراکتور و ذوب‌آهن، ضمن ابراز خوشحالی از موفقیت تیم تراکتور و حضور فرزند مرحوم قولی لاله در رختکن افزود: این پیروزی را به خانواده مرحوم لاله تقدیم می‌کنیم و امیدوارم همیشه در پایان بازی‌ها باعث خوشحالی هواداران تیم باشیم.

    مربی تیم تراکتور با بیان اینکه بازیکنان در این بازی تمام وجودشان را گذاشته و جانانه جنگیدند، عنوان کرد: می‌توانستیم در ۹۰ دقیقه کار را تمام کنیم، ولی فشار روی تیم باعث عدم تمرکز بازیکنان شده بود و در زدن ضربات آخر خوب کار نکردیم و در نیمه دوم با دریافت گل تساوی بازی به وقت اضافه و نهایتاً به ضربات پنالتی کشیده شد.

    مطهری با ابراز تأسف از اینکه متأسفانه همان طور که آنالیز کرده بودیم، دقیقاً از همان نقطه گل دریافت کردیم، یادآور شد: هم تیم ما و هم تیم حریف پلن های مختلفی را اتخاذ کردیم و با تعویض‌های تیم سعی در کنترل بازی داشتیم تا تیم ذوب آهن به اهداف خود دست نیابد.

    وی در پاسخ به این سوال که چرا تراکتور از ضربات ایستگاهی به خوبی استفاده نمی‌کند؟ توضیح داد: من در ۲ جلسه تمرینی که با بازیکنان تراکتور داشتیم روی ضربات ایستگاهی کار کردیم و با اینکه به ضعف تیم واقف هستیم و سعی خواهیم کرد شرایط بهتر شود.

    وی در خصوص تعویض ریکاردو آلوز، خاطرنشان کرد: آلوز گرفتگی در عضله ساق پا داشت و برای اینکه مصدوم نشود و او را در بازی با استقلال از دست ندهیم، تعویض اجباری کردم.

    مطهری در رابطه با کیفیت چمن ورزشگاه یادگار امام (ره)، اذعان داشت: کیفیت چمن آن چیزی که من برای فوتبال روی زمین و کلاسیک انتظار دارم، نبود به همین دلیل رو به توپ‌های بلند آوردیم و با اینکه مسولان زحمت می‌کشند ولی دوست دارم کیفیت چمن بهتر شود تا هواداران بازی روی زمین و زیبایی شاهد باشند.

    مربی تراکتور در مورد پور حمیدی اظهار کرد: به دروازه بان تیم تبریک ویژه می گویم چرا که با فشارهای زیادی که در بازی‌های اخیر روی این بازیکن بود امروز واکنش فوق العاده ای از خودش به نمایش گذاشت و معتقد هستم لایق دعوت به تیم ملی است.

    مطهری در خصوص حمایت هواداران از تیم خودشان عنوان کرد: انتظار دارم هواداران مثل همیشه در مصاف با استقلال عاشقانه به استادیوم بیایند و تیم خودشان را تشویق کنند و اگر گل هم بخوریم از تیم حمایت کنند.

    تیم تراکتور با برد ۳ بر یک ذوب آهن در ضربات پنالتی، جواز حضور در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی فوتبال را کسب کرد.

  • آقای رئیسی! فقط ٥٠٠ میلیون دلار؟!

    نیازی به ذکر این مقدمه نیست که سفرها و دیدارهای دیپلماتیک، آن هم در سطح عالی و سران، همیشه نشان دهنده اقدامات مهمی هستند که راه را برای توسعه روابط اقتصادی و حفظ منافع ملی هموار می کنند و برنامه ریزی برای سفر خارجی روسای جمهور، یک عملیات پیچیده، هزینه بردار و هدفمند است. دو سفر خارجی اخیر سید ابراهیم رئیسی به دو کشور آسیایی پاکستان و سریلانکا، ما را با این پرسش روبرو می‌کند که در شرایط فعلی، ایران با این دو کشور اصطلاحا چه صنمی دارد و چرا سفر باید در سطح عالی صورت بگیرد؟

    بگذارید پاسخ این سوال را از زبان خود آقای رئیسی بشنویم. او در پاسخ به سوالات خبرنگاران درباره دستاوردهای این دو سفر، به این اشاره کرده که «مردم پاکستان علاقه بسیاری به انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی دارند» و «درباره همکاری ‌ها در حوزه انرژی تصمیماتی اتخاذ و مقرر شد این همکاری‌ها با قوت ادامه پیدا کند. همچنین در حوزه همکاری‌های تجاری و اقتصادی، با موافقت دو کشور، رسیدن حجم مبادلات به ۱۰ میلیارد دلار در گام اول هدف‌ گذاری شد».

    رئیسی به این اشاره کرده که «فعالان اقتصادی پاکستانی، مصمم بودند کار را به نحوی دنبال کنند که در زمان کوتاهی به حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری برسیم». وی درباره سریلانکا نیز اعلام کرده که حضور در مراسم «افتتاح طرح بزرگ و چند منظوره برق‌آبی در این کشور که از سوی شرکت ایرانی فرآب ساخته شده» هدف اصلی و «موضوع دوم سفر به سریلانکا گسترش تجارت و همکاری اقتصادی با این کشور بود که تصمیمات خوبی درباره آنها اتخاذ شد».

    رئیس قوه مجریه در بیان پیام سیاسی سفر نیز گفته «منطقه و جهان این پیام را از این سفر دریافت کردند که جمهوری اسلامی ایران کشور قدرتمندی است که هم می‌تواند از جایگاه اقتدار و عزت سخن خود را با دشمنان بیان کند و هم ارتباط خود را با دوستان تداوم و تحکیم بخشد». خبرگزاری دولتی ایرنا هم از این خبر داده که در دیدار رئیسی و همتای او در سریلانکا، ۵ سند همکاری در زمینه‌های فرهنگی، سینمایی، گردشگری و علمی‌وفناوری به امضا رسید.

    خوب… در یک تحلیل اجمالی و کوتاه، خیلی راحت می‌توان نتیجه گرفت که واقعا خبری نیست و ما به قول خود آقای رئیسی، بیشتر با یک ارسال پیام سیاسی به جهانیان روبرو هستیم. رئیس قوه مجریه می‌خواهد به زبان ساده بگوید: پس از حمله تنبیهی به اسراییل، لازم دیدیم نشان دهیم که ارتباط خود را با دوستانمان ادامه می‌دهیم. همین.

    ما با صحنه گویا و روشنی مواجه هستیم که به ما می‌گوید، نه دستاورد فعلی و نه چشم‌انداز توسعه آتی روابط ایران با پاکستان و سریلانکا، انطباقی با سطح عالی ندارد و اعزام یک وزیر، منطقی‌تر بود. چرا که سخنان رئیسی درباره اهداف اقتصادی هم، حامل هیچ دالّ و نشانه‌ای از پیشرفت نیست. او می‌گوید: «مصمم بودند کار را به نحوی دنبال کنند که در زمان کوتاهی به حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری برسیم». به چه نحوی؟ آیا پروژه، برنامه و تعریف روشنی برای رسیدن به هدف ۱۰ میلیارد دلاری وجود دارد؟ آیا هدف از سفر در سطح عالی، صرفا سلام و احوالپرسی و هدف گذاری است؟ در شرایطی که هیچ پیشرفتی در مورد خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان وجود ندارد و حتی اگر لوله‌ای نیز احداث شود، گاز چندانی برای صدور نداریم، در دیگر حوزه‌های اقتصادی، اتفاق خاصی روی داده است؟

    درباره سریلانکا نیز باید به این اشاره کرد که صادرات خدمات فنی مهندسی شرکت دولتی فرآب، قطعا رویداد ارزشمندی است و عملیات فنی مهندسین ایرانی در سریلانکا، شایان تقدیر است. این شرکت اعلام کرده که از قِبل این پروژه، پانصد میلیون دلار پول نقد تحویل گرفته است. قطعا کسب چنین درآمدی، سزاوار تحسین است. اما واقعیت این است که این شرکت معتبر ایرانی، همواره گل سر سبد صادرات خدمات فنی مهندسی بوده و در دوران روحانی و حتی قبل از روحانی هم، فارغ از مسیر سیاسی قوه مجریه، کار خودش را کرده، جایزه گرفته و از آسیای میانه و عراق گرفته تا آفریقا، پروژه‌های بزرگ خود را با موفقیت و با استانداردهای جهانی اجرا کرده است. یعنی به عبارتی روشن و بدون تعارف، موفقیت فرآب، دخلی به دولت ندارد و بخشی از انباشت دانش، تخصص و اعتبار ذخایر علمی و فنی کشور است. در نتیجه، اینجا هم نیازی به حضور رئیسی نبود و اتفاق جدیدی روی نداده که منجر به توسعه روابط اقتصادی کشور شود. اگر شرایط حاکم بر روابط خارجی ایران و مشکلات داخلی رفع شود، ظرفیت ایران برای صادرات خدمات علمی و فنی مهندسی، خیلی خیلی بیشتر از پولی است که فرآب از سریلانکا درآورده است.

    ایران، هم اکنون در شرایط اقتصادی بسیار دردناک و اسفناکی به سر می‌برد. تورم در همه‌ی بخش‌های زندگی ما ایرانیان بیداد می‌کند و بدون تردید، بخش قابل توجهی از این وضعیت، ناشی از رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی، موضوع تحریم‌های آمریکا، مساله هسته‌ای، بی‌توجهی به FATF و شفافیت مالی و اختلاف با آمریکا و اروپا است. تا زمانی که راهی برای خروج از این آچمز عجیب پیدا نشود، نه در شرق آسیا، نه در میان همسایگان، نه در آفریقا و دیگر مناطق جهان و نه در سیارات دیگر، نمی‌توان کاری برای اقتصاد ایران کرد.

    شاید برای مصرف داخلی ماشین‌های تبلیغاتی و جناحی، بتوان صدها بار در مورد ترجیح سیاست همسایگی دادِ سخن داد و اعلام کرد که ایران نیازی به ارتباط با آمریکا و اروپا ندارد، اما بر روی ارض واقع، شرایط روشنی داریم که نشان می‌دهد حتی عراق نیز که مثلا نزدیک‌ترین دوست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران است، در این شرایط سخت، نمی‌تواند دو ماهیتابه املت و دو بطری نوشابه از ایران بخرد و پول آن را نقدا پرداخت کند.

    دیپلماسی و سیاست خارجی، سینما و سریال تلویزیونی نیست که بشود با چهار تهیه کننده خودی و چند شرکت و نهاد دولتی و حاکمیتی سر و ته ان را هم آورد و جشنواره های فرمایشی به راه انداخت. دیپلماسی و سیاست خارجی، حوزه ای نیست که بتوان با چند دقیقه سخنرانی شعاری و انگیزشی صدر و ذیل آن را به هم دوخت. این حوزه، علاوه بر عامل انسانی متخصص و اهل فن، به برنامه، رویکرد منطقی و انطباق با شرایط عینی خارج و داخل نیاز دارد.

    311311

دکمه بازگشت به بالا