• دُم خروس بیرون زد! – باراناخبر

    «مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمک‌های مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است. به این ترتیب به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها در رابطه با اقدامات و کنش‌های تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کرده‌اند.»

    به گزارش باراناخبر، الف نوشت: دولت آمریکا از همان نخستین ساعات آغاز جنگ غزه، حمایت های سنگین تسلیحاتی و مادی را از رژیم اشغالگر قدس انجام داد و عملا به اذعان بسیاری از منابع آگاه و تحلیلگران، مدیریت و مهندسی بسیاری از روندهای میدانی را علیه ملت و مقاومت فلسطین برعهده گرفت. اقدامی که تاکنون که بیش از ۶ ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد، موجب کشته، مجروح و مفقود شدنِ بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی ساکن در نوار غزه شده است. 

    در این راستا، دولت آمریکا که همواره خود را به مثابه یکی از مدعیان اصلی حقوق بشر و اصول متعالی انسانی در جهان معرفی کرده و می کند، با یک بحران جدی رو به رو شده و سیلی از انتقادات از آن به دلیل همدستی این کشور با جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم بیگناه غزه مطرح شده و می شود. دامنه این فشارها و انتقادات حتی به داخل خاک آمریکا و دیگر پایتخت های مهم غربی نیز رسیده است. به نحوی که تاکنون بیش از ۸۰۰ نهاد حکمرانی شهری در آمریکا از جمله شورای شهر شیکاگو، به صراحت جنگ غزه و همدستی دولت آمریکا با این رویداد را محکوم کرده اند. 

    با این حال، دولت بایدن همزمان با تشدید انتقادات داخلی و بین المللی از نقش این کشور(آمریکا) در جریان جنگ غزه، تا حدی تغییر رویه داده و سعی کرده در ظاهر از اراده خود جهت خاتمه یافتن جنگ مذکور و تحت فشار گذاشتن اشغالگران صهیونیست برای عقب نشینی از نوار غزه سخن بگوید. در این رابطه، شمار قابل توجهی از اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت بایدن نیز به صراحت تاکید کرده اند که دولت آمریکا قویا مخالف با حمه رژیم صهیونیستی به شهر راهبردی رفح در جنوب نوار غزه است. 

    شهری که بیش از ۵ برابر ظرفیت و جمعیت خود میزبان آوارگان و پناهجویان فلسطینی است و حمله به آن می‌تواند کشتار و فاجعه انسانی بی سابقه ای را سبب شود. با این همه، علی رغم تمامی این قبیل ژست های ظاهری دولت آمریکا، به تازگی وقوع یک رویداد معنادار، نشانه های معناداری را از نفاق و دورویی کاخ سفید و جریان حکمرانی در آمریکا پیش چشم جهانیان قرار داده است. در این راستا، مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمک های مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است. 

    البته که زمزمه هایی مبنی بر امضای یک قرارداد تسلیحاتی جداگانه با تل آویو نیز به گوش می رسد که در قالب آن دولت آمریکا شمار قابل توجهی بمب و خمپاره و دیگر تسلیحات را در اختیار صهیونیست ها قرار خواهد داد. از این رو، جدای از آشکار شدن بیش از پیش تفاوت میان مواضع اعلامی و رویه های اِعمالی دولت آمریکا در رابطه با جنگ غزه و تدام یافتن رویه های غیرانسانی واشینگتن در این رابطه، اینطور به نظر می رسد که این رویداد حداقل حامل ۲ پیام دیگر هم است. 

    اولا، اقدام اخیر مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب لایحه اعطای کمک ۲۶ میلیارد دلاری مالی و تسلیحاتی به رژیم اشغالگر قدس، که با رای بالای نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی محقق شده، بار دیگر این نکته را آشکار می سازد که اساسا صهیونیست ها در رابطه با اقدامات و کنش های تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کرده اند و این رژیم را باید نقطه اوجِ استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در نگاه به مسائل و معادلات بین المللی دانست. 

    از این رو، میان دموکرات ها و جمهوریخواهان در حمایت از تروریسم و جنایات صهیونیست ها هیچ تفاوتی وجود ندارد. 

    دوم اینکه به نظر می رسد که تخصیص بسته کمک مالی-تسلیحاتی مذکور از سوی مجلس نمایندگان آمریکا برای اسرائیل آن هم در شرایطی که گمانه زنی های مختلفی در مورد قریب الوقوع بودنِ حمله رژیم اشغالگر قدس به شهر رفح مطرح می شود، گواهی روشن از نوعی چراغ سبز دولت آمریکا به انجام جنایتی تازه از سوی تل آویو علیه ملت و مقاومت فلسطین است. 

    جنایتی که واشنگتن سعی دارد در ظاهر از همدستی با اسرائیل در رابطه با آن کناره گیری کند با این حال، واقعیت این است که در این رابطه نیز اصلی ترین همدست صهیونیست ها، دولت آمریکا است. 

    انتهای پیام

  • امشب بازیکنان تراکتور بهترین بودند – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    به گزارش خبرنگار آنلاین، حمید مطهری شامگاه جمعه در نشست خبری پس از بازی تیم‌های تراکتور و ذوب‌آهن، ضمن ابراز خوشحالی از موفقیت تیم تراکتور و حضور فرزند مرحوم قولی لاله در رختکن افزود: این پیروزی را به خانواده مرحوم لاله تقدیم می‌کنیم و امیدوارم همیشه در پایان بازی‌ها باعث خوشحالی هواداران تیم باشیم.

    مربی تیم تراکتور با بیان اینکه بازیکنان در این بازی تمام وجودشان را گذاشته و جانانه جنگیدند، عنوان کرد: می‌توانستیم در ۹۰ دقیقه کار را تمام کنیم، ولی فشار روی تیم باعث عدم تمرکز بازیکنان شده بود و در زدن ضربات آخر خوب کار نکردیم و در نیمه دوم با دریافت گل تساوی بازی به وقت اضافه و نهایتاً به ضربات پنالتی کشیده شد.

    مطهری با ابراز تأسف از اینکه متأسفانه همان طور که آنالیز کرده بودیم، دقیقاً از همان نقطه گل دریافت کردیم، یادآور شد: هم تیم ما و هم تیم حریف پلن های مختلفی را اتخاذ کردیم و با تعویض‌های تیم سعی در کنترل بازی داشتیم تا تیم ذوب آهن به اهداف خود دست نیابد.

    وی در پاسخ به این سوال که چرا تراکتور از ضربات ایستگاهی به خوبی استفاده نمی‌کند؟ توضیح داد: من در ۲ جلسه تمرینی که با بازیکنان تراکتور داشتیم روی ضربات ایستگاهی کار کردیم و با اینکه به ضعف تیم واقف هستیم و سعی خواهیم کرد شرایط بهتر شود.

    وی در خصوص تعویض ریکاردو آلوز، خاطرنشان کرد: آلوز گرفتگی در عضله ساق پا داشت و برای اینکه مصدوم نشود و او را در بازی با استقلال از دست ندهیم، تعویض اجباری کردم.

    مطهری در رابطه با کیفیت چمن ورزشگاه یادگار امام (ره)، اذعان داشت: کیفیت چمن آن چیزی که من برای فوتبال روی زمین و کلاسیک انتظار دارم، نبود به همین دلیل رو به توپ‌های بلند آوردیم و با اینکه مسولان زحمت می‌کشند ولی دوست دارم کیفیت چمن بهتر شود تا هواداران بازی روی زمین و زیبایی شاهد باشند.

    مربی تراکتور در مورد پور حمیدی اظهار کرد: به دروازه بان تیم تبریک ویژه می گویم چرا که با فشارهای زیادی که در بازی‌های اخیر روی این بازیکن بود امروز واکنش فوق العاده ای از خودش به نمایش گذاشت و معتقد هستم لایق دعوت به تیم ملی است.

    مطهری در خصوص حمایت هواداران از تیم خودشان عنوان کرد: انتظار دارم هواداران مثل همیشه در مصاف با استقلال عاشقانه به استادیوم بیایند و تیم خودشان را تشویق کنند و اگر گل هم بخوریم از تیم حمایت کنند.

    تیم تراکتور با برد ۳ بر یک ذوب آهن در ضربات پنالتی، جواز حضور در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی فوتبال را کسب کرد.

  • آقای رئیسی! فقط ٥٠٠ میلیون دلار؟!

    نیازی به ذکر این مقدمه نیست که سفرها و دیدارهای دیپلماتیک، آن هم در سطح عالی و سران، همیشه نشان دهنده اقدامات مهمی هستند که راه را برای توسعه روابط اقتصادی و حفظ منافع ملی هموار می کنند و برنامه ریزی برای سفر خارجی روسای جمهور، یک عملیات پیچیده، هزینه بردار و هدفمند است. دو سفر خارجی اخیر سید ابراهیم رئیسی به دو کشور آسیایی پاکستان و سریلانکا، ما را با این پرسش روبرو می‌کند که در شرایط فعلی، ایران با این دو کشور اصطلاحا چه صنمی دارد و چرا سفر باید در سطح عالی صورت بگیرد؟

    بگذارید پاسخ این سوال را از زبان خود آقای رئیسی بشنویم. او در پاسخ به سوالات خبرنگاران درباره دستاوردهای این دو سفر، به این اشاره کرده که «مردم پاکستان علاقه بسیاری به انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی دارند» و «درباره همکاری ‌ها در حوزه انرژی تصمیماتی اتخاذ و مقرر شد این همکاری‌ها با قوت ادامه پیدا کند. همچنین در حوزه همکاری‌های تجاری و اقتصادی، با موافقت دو کشور، رسیدن حجم مبادلات به ۱۰ میلیارد دلار در گام اول هدف‌ گذاری شد».

    رئیسی به این اشاره کرده که «فعالان اقتصادی پاکستانی، مصمم بودند کار را به نحوی دنبال کنند که در زمان کوتاهی به حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری برسیم». وی درباره سریلانکا نیز اعلام کرده که حضور در مراسم «افتتاح طرح بزرگ و چند منظوره برق‌آبی در این کشور که از سوی شرکت ایرانی فرآب ساخته شده» هدف اصلی و «موضوع دوم سفر به سریلانکا گسترش تجارت و همکاری اقتصادی با این کشور بود که تصمیمات خوبی درباره آنها اتخاذ شد».

    رئیس قوه مجریه در بیان پیام سیاسی سفر نیز گفته «منطقه و جهان این پیام را از این سفر دریافت کردند که جمهوری اسلامی ایران کشور قدرتمندی است که هم می‌تواند از جایگاه اقتدار و عزت سخن خود را با دشمنان بیان کند و هم ارتباط خود را با دوستان تداوم و تحکیم بخشد». خبرگزاری دولتی ایرنا هم از این خبر داده که در دیدار رئیسی و همتای او در سریلانکا، ۵ سند همکاری در زمینه‌های فرهنگی، سینمایی، گردشگری و علمی‌وفناوری به امضا رسید.

    خوب… در یک تحلیل اجمالی و کوتاه، خیلی راحت می‌توان نتیجه گرفت که واقعا خبری نیست و ما به قول خود آقای رئیسی، بیشتر با یک ارسال پیام سیاسی به جهانیان روبرو هستیم. رئیس قوه مجریه می‌خواهد به زبان ساده بگوید: پس از حمله تنبیهی به اسراییل، لازم دیدیم نشان دهیم که ارتباط خود را با دوستانمان ادامه می‌دهیم. همین.

    ما با صحنه گویا و روشنی مواجه هستیم که به ما می‌گوید، نه دستاورد فعلی و نه چشم‌انداز توسعه آتی روابط ایران با پاکستان و سریلانکا، انطباقی با سطح عالی ندارد و اعزام یک وزیر، منطقی‌تر بود. چرا که سخنان رئیسی درباره اهداف اقتصادی هم، حامل هیچ دالّ و نشانه‌ای از پیشرفت نیست. او می‌گوید: «مصمم بودند کار را به نحوی دنبال کنند که در زمان کوتاهی به حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری برسیم». به چه نحوی؟ آیا پروژه، برنامه و تعریف روشنی برای رسیدن به هدف ۱۰ میلیارد دلاری وجود دارد؟ آیا هدف از سفر در سطح عالی، صرفا سلام و احوالپرسی و هدف گذاری است؟ در شرایطی که هیچ پیشرفتی در مورد خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان وجود ندارد و حتی اگر لوله‌ای نیز احداث شود، گاز چندانی برای صدور نداریم، در دیگر حوزه‌های اقتصادی، اتفاق خاصی روی داده است؟

    درباره سریلانکا نیز باید به این اشاره کرد که صادرات خدمات فنی مهندسی شرکت دولتی فرآب، قطعا رویداد ارزشمندی است و عملیات فنی مهندسین ایرانی در سریلانکا، شایان تقدیر است. این شرکت اعلام کرده که از قِبل این پروژه، پانصد میلیون دلار پول نقد تحویل گرفته است. قطعا کسب چنین درآمدی، سزاوار تحسین است. اما واقعیت این است که این شرکت معتبر ایرانی، همواره گل سر سبد صادرات خدمات فنی مهندسی بوده و در دوران روحانی و حتی قبل از روحانی هم، فارغ از مسیر سیاسی قوه مجریه، کار خودش را کرده، جایزه گرفته و از آسیای میانه و عراق گرفته تا آفریقا، پروژه‌های بزرگ خود را با موفقیت و با استانداردهای جهانی اجرا کرده است. یعنی به عبارتی روشن و بدون تعارف، موفقیت فرآب، دخلی به دولت ندارد و بخشی از انباشت دانش، تخصص و اعتبار ذخایر علمی و فنی کشور است. در نتیجه، اینجا هم نیازی به حضور رئیسی نبود و اتفاق جدیدی روی نداده که منجر به توسعه روابط اقتصادی کشور شود. اگر شرایط حاکم بر روابط خارجی ایران و مشکلات داخلی رفع شود، ظرفیت ایران برای صادرات خدمات علمی و فنی مهندسی، خیلی خیلی بیشتر از پولی است که فرآب از سریلانکا درآورده است.

    ایران، هم اکنون در شرایط اقتصادی بسیار دردناک و اسفناکی به سر می‌برد. تورم در همه‌ی بخش‌های زندگی ما ایرانیان بیداد می‌کند و بدون تردید، بخش قابل توجهی از این وضعیت، ناشی از رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی، موضوع تحریم‌های آمریکا، مساله هسته‌ای، بی‌توجهی به FATF و شفافیت مالی و اختلاف با آمریکا و اروپا است. تا زمانی که راهی برای خروج از این آچمز عجیب پیدا نشود، نه در شرق آسیا، نه در میان همسایگان، نه در آفریقا و دیگر مناطق جهان و نه در سیارات دیگر، نمی‌توان کاری برای اقتصاد ایران کرد.

    شاید برای مصرف داخلی ماشین‌های تبلیغاتی و جناحی، بتوان صدها بار در مورد ترجیح سیاست همسایگی دادِ سخن داد و اعلام کرد که ایران نیازی به ارتباط با آمریکا و اروپا ندارد، اما بر روی ارض واقع، شرایط روشنی داریم که نشان می‌دهد حتی عراق نیز که مثلا نزدیک‌ترین دوست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران است، در این شرایط سخت، نمی‌تواند دو ماهیتابه املت و دو بطری نوشابه از ایران بخرد و پول آن را نقدا پرداخت کند.

    دیپلماسی و سیاست خارجی، سینما و سریال تلویزیونی نیست که بشود با چهار تهیه کننده خودی و چند شرکت و نهاد دولتی و حاکمیتی سر و ته ان را هم آورد و جشنواره های فرمایشی به راه انداخت. دیپلماسی و سیاست خارجی، حوزه ای نیست که بتوان با چند دقیقه سخنرانی شعاری و انگیزشی صدر و ذیل آن را به هم دوخت. این حوزه، علاوه بر عامل انسانی متخصص و اهل فن، به برنامه، رویکرد منطقی و انطباق با شرایط عینی خارج و داخل نیاز دارد.

    311311

  • جنبش دانشجویی ۷ اکتبر – باراناخبر

    کنش‌های اعتراضی که در دانشگاه‌های آمریکا در حال وقوع است ناظر به یک اقدام اعتراضی و مخالفت با سیاست‌های دولت آمریکا در مورد اسرائیل و غزه رخ داده است؛ امری که در نقطه مقابل با توجه به اینکه سیاست حاکمیت ایران حمایت از مقاومت و مخالفت با رژیم‌صهیونیستی است، تقریبا معنای اعتراضی خود را از دست می‌دهد. اما در نقطه مقابل نیز این نکته را مورد توجه قرار می‌دهد که در همراهی نظام حکمرانی با مساله فلسطین امکان جریان‌سازی در حوزه‌های مختلف و همراه کردن دیگر دانشجویان با این مساله سهل‌تر از اروپا و آمریکاست.

    به گزارش باراناخبر، فرهیختگان نوشت: بیشتر از پنج روز است که دانشجویان دانشگاه کلمبیا در اعتراض به تصویب لایحه حمایتی از اسرائیل، در محوطه این دانشگاه تجمع کردند.

    «JOIN US» تابلو نوشتی بود که دانشجویان دانشگاه کلمبیا در کنار چادرهای محل اسکان و پرچم‌های فلسطین نصب کرده بودند.تحصن آنها نقطه شروع واکنش‌های اعتراضی، علیه طرح جدید سنای آمریکا در حمایت از رژیم‌صهیونیستی است. بعد از بازداشت نزدیک‌به ۱۰۰نفر از دانشجویان، این اعتراضات به دیگر دانشگاه‌های آمریکا هم رسید و حتی برخی اساتید دانشگاه نیز به این اعتراضات پیوستند، این واکنش‌های اعتراضی تقریبا تمام جامعه آمریکا را درگیر کرده است و حتی واکنش رئیس‌جمهور آمریکا را نیز به‌دنبال داشت. 

       کمک ۲۶ میلیاردی آمریکا به اسرائیل

    سنای آمریکا روز ۲۴ آوریل بالاخره بسته ۹۵ میلیارد دلاری کمک به اوکراین، اسرائیل و تایوان را تصویب کرد. بر این اساس، حدود ۲۶ میلیارد دلار برای کمک به رژیم‌صهیونیستی درنظر گرفته شده که ۴ میلیارد دلار آن صرف هزینه‌های موشکی رژیم خواهد شد. دانشجویان آمریکایی در دانشگاه کلمبیا بیش از پنج روز است که با پریایی چادر و نصب پرچم در محوطه دانشگاه علیه اقدامات دولت دست به تحصن زدند. با این حال برخی رسانه‌های آمریکایی، تلاش دارند تا این تجمعات را در راستای یهودستیزی تعریف کرده و تحلیل کنند.

    واشنگتن‌پست مدعی است بعد از اینکه رئیس دانشگاه کلمبیا در کنگره آمریکا حاضر شد و اظهاراتی را درباره یهود ستیزی مطرح کرد، این تجمعات شکل گرفته است. پس از آن رئیس دانشگاه در تماس با پلیس نیویورک با دانشجویان برخورد کرده و نزدیک به ۱۰۰ دانشجو در کلمبیا بازداشت شدند. این اتفاق منجر به اوج گرفتن تجمع‌های اعتراضی در کلمبیا شد و به دانشگاه‌های دیگر نیز رسید. ادامه این اعتراضات تا آنجا پیش رفت که کلاس‌های حضوری دانشگاه کلمبیا لغو و کلاس‌ها تنها به‌صورت مجازی برگزار شد. علاوه‌بر این اساتید دانشگاه کلمبیا نیز در حمایت از فلسطین اعتراض کردند، البته آنها ترجیح دادند تجمعی جدای از دانشجویان برگزار کنند. 

       موج حمایت از فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا
    اعتراضاتی در دانشگاه‌هایی نیویورک، میشیگان، کالیفرنیا و ماساچوست برگزار شد. روز دوشنبه در دانشگاه ییل آمریکا نیز دانشجویان در ادامه تحصن دانشجویان در کالیفرنیا به اختصاص بودجه به رژیم اعتراض کردند که نزدیک به ۴۷ نفر از آنها نیز بازداشت شدند. در دانشگاه نیویورک نیز اساتید دانشگاه، درست وقتی که مسئولان دانشگاه سعی در متفرق کردن دانشجویان داشتند، اساتید اطراف دانشجویان، دیوار تشکیل دادند و اجازه ندادند تجمع‌های اعتراضی متفرق شود. بخش جالب تجمع‌های اعتراضی علیه حمایت دولت آمریکا از رژیم، شعارهایی بود که در حمایت از مردم ایران داده شد. گروهی از دانشجویان از عملیات ایران در سرزمین‌های اشغالی نیز حمایت کردند.  ادامه اعتراضات در کالیفرنیا و اوج گرفتن آن در دانشگاه‌های آمریکا تا آنجا ادامه پیدا کرد که «الیز استفانیک»، نماینده مجلس نمایندگان و هیات جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان، نامه‌ای ارسال کردند و به‌خاطر عدم تامین محیط امن برای دانشجویان از او خواستند که استعفا دهد. با این حال اما دولت بایدن همچنان حامیان فلسطین را یهودستیز خوانده و اقدام اعتراضی دانشجویان را محکوم کرده است. برای بررسی بیشتر آنچه در این دانشگاه اتفاق افتاد با «مارز پرادو»، دانشجوی آمریکایی دکتری ایران‌شناسی دانشگاه تهران گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

       صدای یهودی‌های ضد صهیونیسم هم قطع می‌شود
    تجمعاتی که امروز برگزار می‌شود، اتفاق جدیدی نیست. مارز پرادو، دانشجوی دکتری ایران‌شناسی دانشگاه تهران در این باره گفت: «این تظاهرات با موضوع حمایت از فلسطین مربوط به دهه ۱۹۹۰ است و دانشجویانی که الان جزء موسسان و بنیانگذاران انجمن  SJP – Students for Justice in Palestineهستند، شروع به تبیین و آگاه‌سازی مردم می‌کنند. دانشجویان دانشگاه‌های دیگر هم با دیدن فعالیت‌های این انجمن از آن الگوبرداری کرده و نمایندگی خود را در دانشگاه تاسیس می‌کند. بنابراین تقریبا ۳۰ سال است که این اعتراضات آغاز شده است. نمایندگان این انجمن در کانادا، مکزیک، آمریکای شمالی و اروپا هفته آپارتاید اسرائیل را تشکیل داده‌اند که هر سال یک‌بار فعالیت‌های اجتماعی و فعالیت‌های نمادین برای نشان دادن وضعیت مردم فلسطین انجام می‌شود. آنها سخنرانان، فعالان و اساتید معروف را دعوت می‌کنند که در دانشگاه‌ها صحبت کنند. 

    کمپین  BDS -Boycott, Divestment and Sanctionsبه معنی بایکوت، عدم‌سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل تشکیل شده است. اعضای انجمن SJP در آمریکا تلاش می‌کنند که این کمپین شکل گرفته و تقویت شود. در مورد تجمع اخیر مجوز SJP دانشگاه کلمبیا در نیویورک به‌دلیل اینکه از ۷ اکتبر فعالیت‌ها و اعتراضاتی انجام داده‌اند و خیلی دیده شده‌اند، برای یک ترم تعلیق شد. گروه‌های صهیونیستی در دانشگاه‌ها از این انجمن‌ها و کمپین‌ها شکایت می‌کنند و می‌گویند آنها ما را تهدید کرده و می‌ترسانند، اما اینها همه بهانه و دروغ است JVP (Jewish Voice for Peace). به معنی «صدای یهودی‌ها برای صلح» که متشکل از یهودیان ضد صهیونیست است، در بعضی از دانشگاه‌ها و خارج از دانشگاه‌ها از انجمن‌های حامی فلسطین دفاع می‌کند، اما مجوز اینها هم تعلیق شد. با این وجود، دانشجویان فعالیت فردی و خارج از انجمنی خود را ادامه می‌دهند. انجمن دیگری به نام  Palestine league است که حامیان فلسطین را در صورت بازداشت و نیاز به کمک همراهی می‌کند. یک‌هفته پیش دانشجویان دانشگاه ییل که یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین دانشگاه‌ها در ایالات‌متحده است، از دانشگاه تقاضا کردند سرمایه‌گذاری بر اسرائیل باید متوقف شود، اما پلیس‌ها وارد شدند و خیلی از این دانشجویان را بازداشت کردند.» 

       اساتید باکلاس علنا از فلسطین حمایت می‌کنند
    پرادو با بیان اینکه تجمعات اخیر به‌دلیل حضور پلیس‌ها خشونت‌آمیز شده است، گفت: «مردم چادرهایی در دانشگاه‌ها و خارج از آن برپا کرده و در آن زندگی می‌کنند که نمادی از آوارگان غزه است. با ادامه پیدا کردن این فعالیت‌ها پلیس‌ وارد می‌شود و نمایندگان SJP را دستگیر می‌کند. دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نیز با دیدن این اتفاقات وارد صحنه می‌شوند و جمعیت بیشتر می‌شود. با این حال تعداد خیلی زیادی از اساتید و دانشجویان حامی فلسطین بازداشت شده‌اند و بخش زیادی از این اساتید کارشان را از دست داده‌اند. اعضای ارشد انجمن‌ها فلسطینی هستند اما شاید باورتان نشود که مردم آمریکا را غیرفلسطینی‌ها آگاه کردند. خیلی از اعضای SJP‌غیرفلسطینی‌ها هستند حتی یهودی‌های ضد صهیونیست‌ هم دیده می‌شوند. پلیس‌ها در نیویورک مردم را بازداشت می‌کنند و آنها را با باتوم می‌زنند و مایعی برای پراکنده کردن جمعیت به‌سمت مردم می‌پاشند که دقیقا همین مایع را اسرائیلی‌ها علیه معترضان فلسطینی استفاده می‌کنند. این مایع بوی بدی می‌دهد و رنگی نزدیک به سبز و آبی دارد. 
    ما در آمریکا انقلاب اسلامی نداشتیم بنابراین چیزی که ما می‌بینیم با نگاه دینی و مذهبی نیست، بلکه‌ امری اخلاقی و انسانی است. پس در این گروه‌ها می‌بینیم اکثر یهودی‌هایی که از فلسطین حمایت می‌کنند مذهبی نیستند و تفکرات مذهبی هم ندارند. آنها به‌خاطر یک امر انسانی از فلسطین حمایت می‌کنند. به همین دلیل هم سوسیالیست‌ها و هم حتی طرفداران LGBTQ  نیز دیده می‌شوند. بنابراین در آمریکا مساله حمایت از فلسطین یک امر دینی و مذهبی نیست، بلکه به‌عنوان یک موضوع انسانی برداشت می‌شود. از همه طیف‌ها حتی اساتید هم دیده می‌شوند. در مورد آنها بحث کلاس گذاشتن وجود ندارد بسیاری از اساتید با شرایط خیلی خوب فعالیت‌های حمایتی از فلسطین انجام می‌دهند و همان‌طور که گفتم شغل‌شان را از دست می‌دهند. از ۷ اکتبر و عملیات طوفان الاقصی و حتی قبل از آن مساله فلسطین مثل یک سنگ محک شده است. خیلی‌ها به‌خاطر انتقاد کردن از اسرائیل کارشان را از دست دادند.»
       طیف گسترده‌ای از مردم حضور دارند
    در طول دهه‌های اخیر، صهیونیست‌ها از لابی‌های مختلف در امور ایالات متحده و مسائل بین‌الملل، بهره‌های زیادی برده‌اند. مارز پرادو در خصوص این تازه‌ترین لابی صهیونیست‌ها در برخی از ایالت‌های آمریکا گفت: «اسرائیلی‌ها در آمریکا با لابی‌هایی که انجام می‌دهند توانستند لایحه‌ای در سیستم حکمرانی برخی ایالت‌ها بیاورند که فعالیت اجتماعی طرفداران فلسطینی‌ها را محکوم می‌کند. اگر فردی بخواهد در یکی از این ایالت‌ها کار کند باید در قرارداد کاری‌اش تعهد بدهد که هیچ فعالیت اجتماعی حمایتی از فلسطین انجام ندهد. یعنی صهیونیست‌ها اینقدر می‌توانند در موضوعات مربوط به زندگی روزمره مردم لابی داشته باشند. پس مردم فقط به خاطر حمایت از فلسطین و انتقاد از اسرائیل از خیلی وقت پیش دارند کارشان را از دست می‌دهند و پیشرفت نمی‌کنند. یک مورد در دو سه ماه اخیر خیلی معروف شد؛ استاد تاریخ و استعمارزدایی در تگزاس کار خود را به اتهام یک حرف ضدیهودی از دست داد اما این فقط بهانه بود. بعد از دو ماه مساله بررسی شد و وکیل این استاد از انجمن Palestine league کمک گرفت و مساله حل شد. یعنی صهیونیست‌هایی که از این استاد شکایت کردند حتی نتوانستند بهانه خوبی برای اخراج این استاد بسازند. این فقط یکی از مصداق‌هایی است که معروف شد. به طور کلی طیف گسترده‌ای از مردم در این تجمعات شرکت می‌کنند. در آمریکا هم مثل ایران در خارج از دانشگاه می‌توانند در مراسمات دانشگاهی شرکت کنند و از همین طریق مردم زیادی میان دانشگاهیان نسبت به مساله فلسطین آگاه شده‌اند. حتی اتحادیه کارگران هم حمایت می‌کنند و بیانیه صادر می‌کنند. 
    در آمریکا تحلیلگران می‌گویند «چگونه یک ‌انجمن (SJP) دارند یک نسل جدید را «سیاسی» می‌کنند که در واقع مترادف «متمدن» است. یعنی امر فلسطین دارد مردم غربی را بالاخره متمدن می‌کند. نکته دیگر این است که دانشجویان توافق از دانشگاه‌ها و اساتید داشتند که از فلسطین حمایت کنند، مخصوصا بعد از تخریب کل دانشگاه و مرکز آموزشی در غزه؛ یعنی حتی در عالی‌ترین دانشگاه‌های آمریکا خیلی‌ها هیچ حرفی برای همتایان‌شان که توسط اسرائیل در غزه کشته شدند نزدند.»

       نگاهی به کنش دانشگاه‌های ایران در موضوع فلسطین
    در نگاه به کنش دانشجویان این موضوع به وضوح خود را نشان می‌دهد که کنش اعتراضی علیه تصمیمی که در آمریکا صورت گرفته بود، تبدیل به یک جریان در دانشگاه‌های آمریکا شد و واکنش‌ مقامات آمریکایی را به همراه داشت. در نقطه مقابل و ناظر به اتفاقاتی که در حمایت از فلسطین در اروپا و آمریکا اتفاق افتاده، سوالی که وجود دارد این است که چرا در دانشگاه‌های ناظر به مساله فلسطین، مساله‌سازی‌های اینچنینی اتفاق نمی‌افتد و یا کمتر دیده می‌شود؟ اگرچه بعد از آغاز عملیات ۷ اکتبر، تجمعاتی در دانشگاه‌های مختلف ایران برگزار شد اما به مرور این کنش‌ها شیب نزولی به خود گرفت. حتی در اتفاق اخیر و بعد از عملیات وعده صادق‌ نیز کنش چندان موثر و پررنگی از جامعه دانشگاهی و تشکل‌های دانشجویی دیده نشد؛ جدا از اینکه کنش‌های دانشگاهی را نباید صرفا محدود به برگزاری تجمعات دانست اما در همین اندازه نیز آنچه که باید در دانشگاه‌ها اتفاق نیفتاده است. 

       چرا دانشگاه‌ها در ماجرای فلسطین جریان‌ساز نبودند؟ 
    کنش‌های اعتراضی که در دانشگاه‌های آمریکا در حال وقوع است ناظر به یک اقدام اعتراضی و مخالفت با سیاست‌های دولت آمریکا در مورد اسرائیل و غزه رخ داده است؛ امری که در نقطه مقابل با توجه به اینکه سیاست حاکمیت ایران حمایت از مقاومت و مخالفت با رژیم‌صهیونیستی است، تقریبا معنای اعتراضی خود را از دست می‌دهد. اما در نقطه مقابل نیز این نکته را مورد توجه قرار می‌دهد که در همراهی نظام حکمرانی با مساله فلسطین امکان جریان‌سازی در حوزه‌های مختلف و همراه کردن دیگر دانشجویان با این مساله سهل‌تر از اروپا و آمریکاست. با این حال اما انفعال یا رخ ندادن کنش جدی در دانشگاه در اتفاقاتی مثل فلسطین این شبهه را ایجاد می‌کند که تنها نظام حکمرانی در ایران، سیاست خود را بر حمایت از مقاومت و مخالفت با رژیم‌صهیونیستی تعریف کرده است و مساله فلسطین صرفا در سیاست نظام حکمرانی متوقف بماند. یکی از مواردی که می‌تواند این نگاه را در هم بشکند، کنش فعال جنبش دانشجویی در اتفاقات اینچنینی است. در این مدت کمتر اتفاق و رویدادی را شاهد بودیم که از طریق ابتکار جنبش‌های دانشجویی در مساله فلسطین، صورت گرفته باشد؛ بخشی از آنها صرفا در تجمعات و بخشی هم تقلیدی از آنچه گروه‌های دانشجویی در اروپا و آمریکا انجام دادند، صورت گرفته است. با این حال در سمت دیگر نیز ممکن است این نگاه وجود داشته باشد که چون سیاست نظام حکمرانی، حمایت از فلسطین است، براین اساس لزوم فعالیت جدی، برای ماجرای فلسطین از سوی جنبش دانشجویی احساس نشده است. اما نگاه نظام حکمرانی متفاوت از فعالیت قشر دانشجویی دیده می‌شود. جدای از اینکه دانشجو می‌تواند کنشگری موثری در اصلاح ساختارهای حکمرانی داشته باشد، کنش‌های او تا حدی مردمی و خودجوش نیز تلقی‌ می‌شود. برای مثال رسانه‌های فارسی‌زبان در ماجرای اتفاقات ۱۴۰۱ هرزمان که قصد داشتند شکاف میان جامعه ایرانی و نظام حکمرانی را نشان دهند از بستر دانشگاه‌ها استفاده می‌کردند. 

       هنوز نمی‌دانیم چه باید بکنیم؟ 
    به‌نظر می‌رسد دانشگاه و به خصوص دانشجویان چه در قبال اتفاقاتی که در کشور رخ می‌دهد چه در مسائل مربوط خود دانشگاه دچار نوعی انفعال شده‌اند. اگر ماجرای اتفاقات فلسطین را کنار بگذاریم، تقریبا در جنبش دانشجویی در بزنگاه‌های مهمی مثل مساله فلسطین و در مسائل مختلفی که درون کشور رخ می‌دهد، کنش موثری دیده نشده است. اعتراضات رخ‌داده نسبت به برخی موارد چندان فراگیر نبوده است. بخشی از علت این انفعال را باید در کنش جنبش دانشجویی جست‌وجو کرد؛ چرا که کنش و مساله‌یابی و فهم درست اینکه چه باید کرد، از جانب جنبش دانشجویی، می‌تواند دیگر دانشجویان را نیز با خود همراه کند. امری که به‌نظر می‌رسد، دانشجویان در فهم دقیق «چه باید کرد» هنوز ضعف دارند و نتیجتا خروجی آن انفعال این است که در موضوعاتی که نیازمند کنش دانشجویان است واکنشی از سمت آنها دیده نمی‌شود؛ و در سمت دیگر هم نمی‌تواند دیگر دانشجویان را برای جریان‌سازی یا انجام یک اقدام همراه کند. برای مثال در روزهایی که عملیات ۷اکتبر آغاز شده بود، کمتر کنشی از سمت جنبش دانشجویی درون دانشگاه‌ها دیده شد که بتواند دانشجویانی که نسبت به این موارد کمتر دغدغه داشته باشند را با خود همراه کند. 

       آفت انفعال و جای خالی کنش موثر دانشجویی
    در سمت دیگر بخشی از این موضوع که چرا بروز کنش‌هایی همانند آنچه در آمریکا مشاهده می‌شود را می‌توان در سیاستگذاری‌های اخیر در دانشگاه‌ها جست‌وجو کرد؛ به‌نظر می‌رسد، تلاش برای سیاست‌زدایی از فضای دانشگاه‌ها و تک‌صدایی شدن تشکل‌های دانشجویی، فضایی را به وجود می‌آورد که دانشگاه یا دانشجویان نسبت به اتفاقات مهمی که در درون دانشگاه و کشور رخ می‌دهد، نتوانند کنش موثری داشته باشند و تنها در استثنائات و اتفاقات مهمی که نمی‌شود نسبت به آن سکوت کرد، خود را نشان می‌دهند، که در آن مورد نیز آنها با موج به‌وجودآمده همراه شده و مساله تازه‌ای ایجاد نمی‌کنند. 
    تک‌صدایی شدن تشکل‌های دانشجویی و حذف شدن تشکل‌هایی که نظرات بعضا متفاوتی در بعضی موضوعات داشتند یکی از آسیب‌هایی است که می‌تواند دانشگاه و فضای دانشگاه را به سمت انفعال هل دهد، اگرچه حرکت دانشگاه به سمت رادیکالیسم آسیب جدی به فضای آن وارد می‌کند، در نقطه مقابل نیز تلاش برای جلوگیری از اعلام نظر و کنشگری دانشجویان در مسائل مختلف‌ نیز آسیب مضاعفی به همراه دارد. در چنین فضایی طبعا نمی‌توان از قشر دانشجو توقع داشت که بتواند در اتفاقات و مسائل مهم درون دانشگاه و کشور جریان‌ساز باشد؛ چراکه اساسا فضایی در اختیار او قرار نمی‌گیرد که بتواند نقش موثری در آن ایفا کند. 

    انتهای پیام

  • نگاه دولت در عرصه پیشگیری از اعتیاد حمایتی است – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    به گزارش خبرنگار آنلاین، عباس کاظمی صبح چهارشنبه در بازدید از مجموعه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قزوین ضمن تأکید بر اهمیت امر پیشگیری در حوزه اعتیاد، تصریح کرد: استان قزوین در حوزه مقابله با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد با کمبودهای زیرساختی، نیروی انسانی و منابع مالی روبه‌رو است، با هماهنگی و همراهی دستگاه‌های اجرایی مرتبط می‌توانیم این مسائل را حل کنیم تا این فاصله و خلأ در حوزه زیرساخت را جبران کنیم.

    وی افزود: نگاه دولت در این عرصه حمایتی است و اقدامات مختلفی نیز در این راستا انجام شده است، برای مثال ساختمان شورای مواد مخدر مستقر در شهرک مینودر نیز با مشکلاتی روبه‌رو بود که با نگاه حمایتی مشکلات آن پیگیری و حل شد، در خصوص مشکلات زیرساختی و منابع موجود نیز باید با همین رویکرد عمل کنیم.

    کاظمی خاطرنشان کرد: در صورت حل مشکلات در حوزه زیرساختی و منابع، اعضای شورای مواد مخدر می‌توانند بر مأموریت اصلی خود تمرکز بیشتری داشته باشند، مأموریت مقابله با مواد مخدر و اعتیاد باید به صورت منظومه‌ای دنبال شود.

    وی تصریح کرد: تهدیدات حوزه اعتیاد همواره در حال به‌روزرسانی است و با گذر زمان در همه عرصه‌های توزیع، تولید، مصرف و مخاطب شاهد موارد جدید هستیم که ما نیز برای مقابله و پیشگیری از آن‌ها باید به‌روز شویم و به نسبت آن باید آرایش بگیریم و اقدامات مبتنی بر تحول به روز باشد.

    معاون استاندار بیان کرد: چرخه مواد مخدر منظومه‌ای است و اگر جایی مشکل باشد کل کار زیر سوال می‌رود، در حوزه مواد مخدر ۵ کمیته شورای مقابله با مواد مخدر نیز با همین هدف شکل گرفته است، همه چرخه‌ها باید مانند دستگاه و ماشین منظم حرکت کنند؛ در حال حاضر هماهنگی خوبی بین دستگاه قضائی، امنیتی و اجتماعی در استان وجود دارد و باید از این فرصت نهایت استفاده را برد.

    وی تصریح کرد: ناهماهنگی در سطوح مختلف سبب می‌شود کار پیش نرود، ۲۵ سمن فعال در حوزه مواد مخدر در سطح استان داریم که با هدف‌گذاری صحیح می‌توانیم افزایش ۱۰۰ درصدی در این حوزه داشته باشیم.

    کاظمی خاطرنشان کرد: تغییر مصرف مواد مخدر و تغییر سن اعتیاد نگران کننده و هشدار دهنده است، بنابراین باید اقدامات فرهنگی و آموزشی را جدی‌تر پیگیری کرد، از منابع شهرداری‌ها و ظرفیت صدا و سیما می‌توان در قالب تفاهم نامه سه جانبه استفاده کرد تا با تولید محتوای فاخر شاهد تحول در حوزه پیشگیری و اطلاع‌رسانی در خصوص مبارزه با اعتیاد باشیم.

  • چه خبر از اسپانسر استقلال؟ /مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد!

    اصلا مشخص نشد که چرا به یک باره نام اسپانسر باشگاه استقلال از پشت پیراهن با آن آرم بزرگ به روی یقه رفت و سپس کلا از روی پیراهن این تیم حذف شد!

    پس از حاشیه هایی که برای کوروش کمپانی پیش آمد، یکدفعه فضا ملتهب شد و خیلی ها از جمله خود ما در باراناخبر از این نوشتیم که مردم نگرانند.نگران اینکه موبایل موسوی کوروش کمپانی نشود.یکی دو ماهی گذشت و ظاهرا طرفین با هم به اختلاف خوردند و حالا دیگر اثری از این اسپانسر که می گفتند 20میلیارد همان اول کار جیرینگی به استقلال داده نیست.

    فقط قبل از عید مالک این کمپانی در لایو اینستاگرامی از این گفت که:«حرف های زیادی برای گفتن دارم،من باعث شدم استقلال صدرنشین شود و در بدترین شرایط به داد این تیم رسیدم!»پس از آن هم باشگاه را تهدید به شکایت کرد و خلاص.

    سوالی که پیش می آید اینجاست که چرا با گذشت چند ماه؛مدیران باشگاه نمی آیند و یک توضیح شفاف بدهند که سرنوشت اسپانسرشان چه شد و قرارداد به چه صورتی بسته شده است؟آیا مالک این هولدینگ می تواند شکایت کند و استقلال را زیر بار بدهی ببرد یا اینکه بند و تبصره ای در قراردادشان بوده که همه چیز به نفع این باشگاه تمام شود؟

    اصلا از این ها که عبور کنیم اگر در گوگل سرچ کنید و بنویسید موبایل موسوی،سایتی برای شما بالا می آید با نام موبایل استقلال!

    چه خبر از اسپانسر استقلال؟ /مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد!

    اگر هنوز این هولدینگ اسپانسر باشگاه است و با شما قرارداد دارد که هیچ،اگر قرارداد به هر دلیلی فسخ شده(استقلال دیگر تبلیغ این برند را نمی کند)چرا باید یک هولدینگ به راحتی از اسم بزرگ باشگاه استقلال استفاده کند و به راحتی با این نام همچنان محصولات خودش را به فروش برساند.ما و بهتر بگویم مردم منتظر این شفاف سازی هستند تا اگر سوءاستفاده ای از جانب آن هولدینگ می شود دست برای شکایت باشگاه استقلال باز باشد تا این وسط حقی ضایع نشود.

    راستی تا یادمان نرفته درباره برند کاسکو هم که ابتدای فصل و در چهار بازی اسپانسر استقلال بود هم توضیح بدهید؛تمام!

    251251

  • دزدی به سبک آمریکایی‌ها – باراناخبر

    دزدی به سبک آمریکایی‌ها

    مجلس نمایندگان آمریکا، کمک ده‌ها میلیارد دلاری به رژیم صهیونیستی، اوکراین و تایوان را به تصویب رساند.بسته کمک نظامی آمریکا به ارزش ۹۵ میلیارد دلار که در مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب رسید، شامل ۶۰.۸۴میلیارد دلار برای اوکراین، ۲۶.۳۸میلیارد دلار برای اسرائیل و کمتر از ۸میلیارد دلار برای تایوان می‌شود.

    به گزارش باراناخبر، جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «صبح نو» اظهارکرد: «آمریکایی‌ها سعی می‌کنند با استفاده از این اقدام یعنی اعطای سرمایه‌های بلوکه شده روسیه به اوکراین، یک موج تبلیغاتی علیه روسیه ایجاد کنند.» وی تصریح کرد: «در شرایطی که روسیه در عرصه نظامی موفقیت‌هایی را کسب می‌کند، آمریکایی‌ها می‌خواهند موفقیت‌های روسیه را تحت‌الشعاع قرار دهند و افکار عمومی را منحرف کنند، در واقع این را یک موفقیت به نفع اوکراین و با پشتیبانی آمریکا وانمود کنند.»

    بی‌اعتمادی شرکت‌های خصوصی به آمریکا
    قنادباشی یادآور شد: «بسیاری از کشورها شرکت‌های خصوصی سرمایه‌گذاری در آمریکا دارند و در زمانی که آمریکایی‌ها از این نظر قابل اعتماد نیستند، طبیعتا آنها هم به تدریج سرمایه‌های خود را از این کشور خارج می‌کنند.» وی اضافه کرد: «از طرفی ۶۰  میلیارد دلار مجددا صرف خرید اسلحه خواهد شد و به جیب  آمریکایی‌ها که فروشنده اسلحه به اوکراین هستند، باز می‌گردد. آنها با این عناوین، پول‌های روسیه را مستقیما مصادره می‌کنند.»
    این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: «آمریکایی‌ها این مبالغ را خرج جنگ‌افروزی می‌کنند و سرقتی را  به اصطلاح کمک به اوکراین؛ اما به کام مصادره‌گری خودشان انجام می‌دهند که این امر در همه جهان، اقدام نامطلوب، ناپسندیده و غیرقانونی است.»

    انتهای پیام

  • زنگ سلامت همزمان با سراسر کشور در شهرستان مُهر نواخته شد – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

    به گزارش خبرنگار آنلاین، فرماندار شهرستان آنلاین پیش از ظهر یکشنبه در آئین نواخته شدن زنگ سلامت در این شهرستان از سلامتی و امنیت به عنوان دو نیاز اساسی انسان نام برد و گفت: در آموزه‌های دینی به موضوع سلامتی، بسیار تأکید شده تا خود فرد از بدو تولد تا پایان عمر، به این مهم توجه ویژه داشته باشد و از اصول سلامتی غافل نشود.

    حمزه محمدی در ادامه با تبریک سالروز تشکیل سپاه پاسداران، امنیت امروز را مدیون دلاوری‌های این دریادلان خواند و افزود: بی شک نعمت سلامتی در کنار داشتن امنیت در سطوح مختلف موهبتی است که مسؤولان کشور در برقراری آن بی وقفه تلاش می‌کنند.

    سرپرست شبکه بهداشت و درمان آنلاین نیز گفت: نواخته شدن زنگ سلامت در مدارس از اهمیت جایگاه ویژه نظام سلامت در جامعه حکایت دارد.

    هادی اکبری با اشاره به شعار هفته سلامت «سلامت خانواده و مردمی سازی سلامت» افزود: اصل خودمراقبتی بی شک کمک شایانی به ارتقای شاخص‌های بهداشتی شهرستان به ویژه شاخص‌های بیماری‌های شایع غیر واگیر نظیر دیابت، فشار خون و سرطان خواهد کرد که شما دانش آموزان به عنوان مروجین سلامت، با رعایت سبک زندگی سالم، به اشاعه سلامتی در مدرسه و خانواده‌های خود کمک می‌کنید.

    در حاشیه این آئین، ضمن برگزاری اختتامیه سفیران سلامت دانش آموزی، با اهدای لوح یادبود از سفیران تقدیر شد و در پایان مسؤولان از ایستگاه غذای سالم دانش آموزان بازدید کردند.

    گفتنی است در این برنامه، فرماندار و معاون فرمانداری، مدیران دادگستری، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش و شبکه بهداشت و درمان و کارشناسان بهداشت و درمان و آموزش و پرورش حضور داشتند.

     زنگ سلامت همزمان با سراسر کشور در شهرستان مُهر نواخته شد

  • متحدان هیتلر، متحدان نتانیاهو – باراناخبر

    در جنگ دوم جهانی قدرت‌های بزرگ در قالب «نیروهای محور» متشکل از آلمان،اتریش،ژاپن و ایتالیا و «نیروهای متفقین» در مقابل هم قرار گرفتند و در جنگ، تقریبا اکثر کشورهای جهان،قربانی دادند. بعد از خاتمه جنگ،متحدان هیتلر و آلمان نازی به دلیل جنایات خود،مورد سرزنش جامعه جهانی قرار گرفته و از آن ها به عنوان شرکای نسل کشی هیتلر یاد شد. دادگاه نورنبرگ (Nurnberg Tribunal) و دادگاه توکیو Tokyo Trial)) برای بررسی جنایات جنگی تشکیل گردید و غیر از عوامل آلمان نازی، ۲۸ متهم ژاپنی در دادگاه توکیو از جمله چهار نخست‌وزیر، چهار وزیر امور خارجه، پنج وزیر جنگ و شماری افراد دیگر محاکمه شدند.

    امروز نتانیاهو و اسرائیل، جایگزین هیتلر و آلمان نازی شده اند. حدود شش ماه است که با انواع جنایت علیه غیرنظامیان و نسل کشی در غزه،صرفنظر از تعداد مفقودین،قریب به چهل هزار غیرنظامی،به شهادت رسیده اند.همانگونه که در جنگ دوم جهانی برخی از کشورها همچون ژاپن،اتریش و در مقطعی ایتالیا حامی و شریک جنایت هیتلر بودند امروز نیز تعدادی از کشورها از جمله آمریکا،انگلیس،فرانسه،آلمان و کانادا شریک جنایات اسرائیل بوده و این لکه ننگ بزودی از دامن آن ها پاک نخواهد شد.در این میان متاسفانه تعدادی از کشورهای مسلمان و عرب نیز مستقیم یا غیرمستقیم،با تداوم همکاری های اقتصادی و بخصوص فروش نفت، حامی رژیم اشغالگر قدس بوده و دستشان با خون مردم فلسطین آلوده است. این کشورها چنانچه شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی را قطع کرده و روابط خود با این رژیم را حداقل تا برقراری آتش بس دائمی و تامین شرایط حماس به حالت تعلیق درآورند،اسرائیل شکست سنگینی را متحمل خواهد شد.

    امروز از ۱۲.۷ میلیارد دلار صادرات قاره آمریکای شمالی به رژیم صهیونیستی، ۱۱.۷ میلیارد دلار سهم کشور آمریکاست. صادرات ارزاق و نفت اسرائیل از این منطقه نیز عمدتا توسط کشورهای برزیل و آرژانتین صورت می گیرد. مجموع صادرات کشورهای آمریکای جنوبی به سرزمین های اشغالی حدود ۱.۴ میلیارد دلار است و شامل محصولات کشاورزی-غذایی، نفت و ذغال سنگ‌ بوده و نقش برزیل در تامین نفت اشغال‌گران قابل توجه است. گابن و آفریقای جنوبی از منابع اصلی دیگر تامین نفت رژیم صهیونیستی محسوب می‌شوند. اروپا هم حدود ۴۰% کالاهای وارداتیِ رژیم اشغال‌گر را تأمین می‌کند که عمدتا شامل محصولات کشاورزی، مواد شیمایی، ماشین آلات و وسایل حمل و نقل است.

    ۴۰ درصد از سبد انرژی مصرفی در اسرائیل به نفت وابسته است و در میان کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، رژیم صهیونیستی ۲۵ درصد از نیاز خود به نفت را از قزاقستان و از طریق بارگیری در دریای سرخ و دریای سیاه تامین می‌کند. ران ایشای، سفیر سابق اسرائیل در قزاقستان ارزش نفت صادر شده از این کشور به سرزمین‌های اشغالی را دو سال پیش سالانه ۱.۴ میلیارد دلار اعلام کرده بود. جمهوری آذربایجان نیز از مسیر خط لوله باکو- تفلیس- جیهان ، ٤٣% نفت اشغال‌گران صهیونیست را با مشارکت ترکیه تامین می کند. در مجموع دو کشور آذربایجان و قزاقستان ۲۲۰ هزار بشکه نفت در روز به اسرائیل صادر می‌کنند که تقریباً ۶۰ درصد از کل صادرات نفت به رژیم صهیونیستی را شامل می‌شود. اسرائیل همچنین کالاهای دیگری شامل گندم، مواد معدنی، پنبه و پلاستیک از قزاقستان وارد می‌کند که ارزش آن بالای ۳۶۰ میلیون دلار بوده است؛ صادرات رژیم صهیونیستی به قزاقستان نیز در سال ۲۰۲۱ ارزشی در حدود ۳۲.۵ میلیون دلار داشته که شامل صادرات محصولات نظامی هم می‌شود.

    بر اساس داده‌های مجمع صادرکنندگان ترکیه، میزان صادرات ترکیه به سرزمین‌های اشغالی در سال ۲۰۲۲ ‌به ۶.۴ میلیارد دلار رسیده که یک رکورد تاریخی بوده است، اما سهم اسرائیل در کل صادرات ترکیه طی این مدت ۲.۶ درصد اعلام شده است.صنایع ترکیه در صادرات به سرزمین‌های اشغالی بیتشرین سهم را به خود اختصاص داده وصادرات فولاد و محصولات فولادی ترکیه با یک میلیارد و ۴۱۱ میلیون دلار به اسرائیل بیشترین حجم را داشته است.حجم صادرات امارات به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ حدود ۱.۸ میلیارد و در همین سال ارزش صادرات اسرائیل به امارات به نزدیک به ۶۷۰ میلیون دلار رسید. صادرات مصر به سرزمین‌های اشغالی در سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۱۱۵ میلیون دلار بود و حجم مبادلات تجاری بین دو طرف نیز به ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است. ارزش صادرات اردن به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۱ با افزایش ۸۶.۲ درصدی به ۴/۳۹۱ میلیون دلار رسیده و بحرین سالانه ۳.۵ میلیون دلار به اسرائیل صادرات دارد که حجم مبادلات تجاری بین دو طرف در سال ۲۰۲۱ ، ۲۰ میلیون دلار بوده است. مبادلات تجاری بین پادشاهی مغرب و اسرائیل در سال ۲۰۲۲ شاهد جهش قابل توجهی و سالانه ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده شد.

    حامیان امروز اسرائیل همانند متحدان دیروز هیتلر عمل می کنند و جهان همانگونه که دیروز درمورد متحدان آلمان نازی قضاوت می کرد،فردا نیز درباره متحدان رژیم صهیونیستی قضاوت خواهد کرد.اگر نظام عادلانه ای بر جهان حاکم شود،سران کشورهای حامی اسراییل در دادگاه های مشابه نورنبرگ و توکیو محاکمه خواهند شد.امروز به حامیان سنتی اسرائیل در غرب امیدی نیست اما انتظار است کشورهای مسلمان از شراکت در جنایات اسرائیل خودداری کرده و خود را در معرض سرزنش آیندگان قرار ندهند،نقش سازمان همکاری اسلامی در این فرایند بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

  • چرا یک وصال عاشقانه به جدایی تلخ می‌انجامد؟

    همه ما خواهان زندگی زناشویی و عاطفی خوب هستیم؛ اما چرا به یکباره همه چیز خراب می‌شود و بحث‌ها آن‌قدر بالا می‌گیرد که رسانه‌ای می‌شود؟

    به گزارش باراناخبر، به نقل از ایرنا، شروع زندگی عاشقانه یکی از بهترین حس‌های دنیاست اما هنگامی که عشق محو شود مسائل مهمی مانند سوءتفاهم‌ها، مشاجره‌ها، سرزنش و ازهم‌گسیختگی به دلیل تفاوت‌ها می‌توانند در رابطه شکاف ایجاد کنند؛ اما چه اتفاقی باعث می‌شود زندگی که با عشق شروع می‌کنیم به‌یک‌باره به اختلاف و تنش تبدیل شده و بحث‌ها آن‌قدر بالا می‌گیرد که رسانه‌ای می‌شود؟!

    چرا یک وصال عاشقانه به جدایی تلخ می‌انجامد؟

    راحیل شمسایی، روان‌شناس بالینی و زوج درمانگر دلیل اصلی بروز این اختلافات را عدم مهارت رابطه می‌داند و در ادامه به ارائه توضیحاتی در این باره می‌پردازد.

    استمرار رابطه مهارت می‌خواهد

    همه‌ ما انسان‌ها خواهان یک زندگی سالم و خوب هستیم و هیچ‌کس نمی‌گویید من می‌خواهم ازدواج کنم که زندگی‌ام را خراب کنم؛ اما چه عواملی باعث می‌شود که آن شور و نشاطی که زوجین اوایل ازدواج دارند به‌مرورزمان از بین می‌رود و تبدیل به نفرت می‌شود. شمسایی در این باره می‌گوید: «اوایل ازدواج ترشح هورمون‌های عشق بسیار شدت بالایی دارد و بعد از یک مدتی هورمون‌ها فروکش می‌کند و ما به روزمرگی می‌رسیم؛ این امر طبیعی است؛ اما عاملی که باعث می‌شود ما نتوانیم یک ازدواجی که با عشق شروع کردیم را به سرانجام برسانیم، عدم مهارت‌های رابطه است.»

    او تأکید می‌کند: «زوجینی حالت‌های عاشقانشان بیشتر استمرار پیدا می‌کند که بتوانند قلق همدیگر را به دست آورند و مهارت‌های رابطه را بلد باشند.»

    سواد رابطه را یاد بگیریم

    شمسایی با اشاره به اهمیت سواد رابطه می‌گوید: «سواد رابطه یعنی من بدانم چگونه و در چه شرایطی  با همسر خود ارتباط برقرار کنم.»

    او رابطه را تشکیل شده از سه ضلع می‌داند و توضیح می‌دهد: «رابطه از یک زن و شوهر و فعل و انفعالاتی که بینشان است، تشکیل می‌شود. در سواد رابطه ما باید نوع تعاملات با یکدیگر را یاد بگیریم؛ اینکه چگونه حرف و پیاممان را به‌طرف مقابلمان منتقل کنیم.»

    این زوج درمانگر تأکید می‌کند: «مهم‌ترین نکته‌ در رابطه، سواد گفتگوکردن است. ما باید یاد بگیریم چطور با همدیگر گفتگو کنیم. متأسفانه آمارها نشان می‌دهد که گفتگوکردن بین زوجین بسیار پایین آمده است.»

    او ادامه می‌دهد: «ما وقتی از اکثر زوجین سؤال می‌کنیم روزی چند دقیقه حرف‌های غیر روزمرگی و چقدر حرف راجع به خودتان می‌زنید، اغلب کمتر از ده دقیقه با یکدیگر گفتگو می‌کنند و این زنگ خطر است.»

    این روان‌شناس توصیه می‌کند: «حداقل روزی یک ربع تا نیم ساعت با همدیگر گفتگو کنید و وقت مفید برای همدیگر بگذارید.»

    به‌خاطر ترس از دعوا گفتگوکردن را ترک نکنید

    شمسایی با بیان اینکه درک‌کردن زوجین توسط یکدیگر با گفتگوکردن به دست می‌آید، می‌گوید: «بعضی از زوجین فکر می‌کنند پس از ازدواج، طرف مقابل کاملاً باید ویژگی‌های آنها  را درک کرده و پیشگویی کند. برخی انتقاد می‌کنند که همسرم چرا نفهمید که مثلاً من چای پررنگ می‌خواهم، چرا متوجه نشد که من چه خواسته‌ای دارم، خودش باید می‌فهمید. درحالی‌که این‌گونه نیست؛ درک‌شدن و درک‌کردن با گفتگو به دست می‌آید.»

    او افزود: «گاهی زوجین به دلیل ترس از دعوا از گفتگوکردن خودداری می‌کنند؛ درحالی‌که ما باید بپذیریم که مشاجره، دعوا و اختلاف‌نظر جزئی از ارتباطمان است. امکان ندارد شما با یک نفر در ارتباط باشید و به اختلاف‌نظر نخورید. اتفاقاً ما با افرادی که بیشتر در ارتباط هستیم بیشتر اختلاف‌نظر داریم. من همیشه در مشاوره‌ها و حتی  به بچه‌های خودم می‌گویم اینکه ما باهم به اختلاف خوردیم به‌خاطر این است که ما با هم حرف می‌زنیم؛ لذا  نباید از ترس دعواکردن صحبت نکنیم.»

    او مدیریت دعوا و مدیریت گفتگو را راهکاری برای گفتگوی سالم دانست و افزود: «خیلی مواقع دعواکردن و اختلاف‌نظرها به معنای اهمیت رابطه است. در واقع، نظر تو برای من مهم است که در من اثرگذاشته است؛ بنابراین از ترس دعواکردن نباید گفتگوکردن را کنار بگذاریم. ما باید گفتگوکردن را یاد بگیریم. گفتگوهای ما باید  گفتگوی امنی باشد. از نصیحت‌کردن، بازجویی‌کردن، بازخواست‌کردن، جواب پس‌دادن، تیکه انداختن و مسخره‌کردن باید جلوگیری کنیم.»

    نیازهای خود و طرف مقابلتان را بشناسید

    شمسایی خودشناسی و دیگرشناسی را از نکات حائز اهمیت در سواد رابطه می‌داند و می‌گوید: «ما باید نیازهای خودمان و طرف مقابلمان را بشناسیم. اینکه چه مواقعی ناراحت می‌شویم، چه مواقعی خوشحال می‌شویم، نقطه‌ضعف‌ها و نقاط قوت‌هایمان چیست و…. .»

    او ادامه داد: «خیلی مسائل دیگر مثل  مدیریت قهرکردن، مدیریت پرخاشگری، نحوه دعواکردن جلوی بچه‌ها و از دل همدیگر درآوردن جلوی فرزندان در سواد رابطه قابل‌اهمیت است و  همه‌ این‌ها باعث می‌شود یک رابطه زیربنای خوبی داشته و طولانی‌مدت باشد.»

    اختلافاتتان را رسانه‌ای نکنید

    متأسفانه برخی از زوجین با بروز کوچک‌ترین مشکلی با یکدیگر، سریعاً اختلافاتشان را رسانه‌ای کرده و با دل‌نوشته‌های غمگین و گاهی با طعنه و کنایه به همسرشان، اختلافاتشان را در فضای مجازی با دیگران به اشتراک می‌گذارند؛ شمسایی درمیان‌گذاشتن اختلافات زناشویی با دیگران را اشتباه‌ترین کار ممکن می‌داند و می‌گوید: «به‌هیچ‌عنوان نباید دعواهایمان را بیرون از خانه ببریم. من اگر مشکلی با همسرم دارم باید اختلافاتم را با او حل کنم و اگر نشد با مشاور. قطعاً با گفتن دعواهایمان به دوستانمان مثل پدر، مادر، خواهر و برادر باعث ناراحتی آنها می‌شویم و  اگر به کسی بگوییم که دشمنمان باشد باعث  خوشحالی آنها می‌شویم. مهم‌ترین چیز این است که ما سواد پایان‌دادن و مدیریت اختلافات را یاد بگیریم.»

    این روانشناس با بیان اینکه مراجعه به روانشناس راهکار عقلانی برای رفع اختلافات خانوادگی است، می‌گوید: «در زمان‌های قدیم ما ریش‌سفیدی داشتیم که خیلی احساساتش را در نظر نمی‌گرفت و  بدون قضاوت نظر می‌داد؛ اما امروزه مشاور حکم آن ریش‌سفیدی را دارد که می‌تواند مسائل و مشکلات شما را حل کند. اینها را باید مدنظر داشته باشیم و بدانیم که هر چقدر ما دعواهایمان را به بیرون از خانه گسترش دهیم دودش در چشم خود ما می‌رود.»

    او ادامه می‌دهد: «جنگ رابطه‌ زناشویی جنگ دو سر باخت است؛ من اگر همسرم را نزد دیگران خراب کنم رابطه‌ خودم خراب‌شده است. رابطه زناشویی رابطه الاکلنگی نیست که من بالا بروم و همسرم پایین بیایید؛ بلکه رابطه مثل هواپیمایی است که با هم در حال پروازیم و من نمی‌توانم طرف مقابلم را  خراب کنم.»

    شمسایی می‌گوید انتقال دعواهای زناشویی به دیگران پیامدهای زیادی دارد: «از قدیم گفته‌اند زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند؛ این دعواها در ذهن آدم‌ها می‌ماند. شما فردا روزی فرزندتان می‌خواهد ازدواج کند و وقتی این دعواها را رسانه‌ای می‌کنید همه‌ آن آدم‌ها یادشان خواهد ماند و  این بچه در جامعه نمی‌تواند سرش را بالا بگیرد. باید حرمت همدیگر را حفظ کنیم و با وجود تمام اختلافاتی که داریم همدیگر را از همه لحاظ بالا ببریم.»

    تفاوت‌هایتان را درک کنید

    به گفته شمسایی، زنان و مردان نیازهای متفاوتی دارند که ما باید آن نیازها را بشناسیم. برخی از ناراحتی‌ها در زوجین به‌خاطر این که افراد نیازهای خود و طرف مقابلشان را نمی‌دانند، ایجاد می‌شود.

    او می گوید:« بر اساس نظر ویلیام گلاسر ما  پنج نوع نیاز اساسی داریم؛ نیاز به تفریح، نیاز به قدرت، نیاز به عشق، نیاز به توجه و نیاز به آزادی اما در زندگی زناشویی ما پنج نیاز متفاوت برای خانم‌ها و پنج نیاز متفاوت راجع به آقایان داریم. اولین نیاز آقایان در رابطه زناشویی، نیاز به رابطه جنسی و برعکس اولین نیاز خانم‌ها نیاز به توجه است.»

    این رواشناس ادامه می‌دهد:« خانم‌ها نیاز به گفتگو، معاشرت و حرف‌زدن دارند اما آقایان نیاز به‌تنهایی و خلوت دارند و همین تفاوت‌ها باعث سوءتفاهم بین زوجین می‌شود؛ اگر زوجین  متوجه این اختلافات شوند مطمئناً کمتر دچار اختلاف و سوءتفاهم می‌شوند.»

    انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا