به عنوان یک شهروند ، مایلم در ابتدای خدمتم برخی از بررسی ها را انجام دهم. وزارت امور خارجه آنقدر مشغول و برای کشور آنقدر مهم است که نمی تواند بار یک پرونده جدی هسته ای را به دوش بکشد. حتی مرد بزرگی مانند ظریف در بسیاری از موارد وقت دیپلماسی و حل مشکلات با جهان را نداشت. ای کاش پرونده هسته ای را از ابتدا نمی پذیرفتید. مثل دوره آقایان خاتمی و احمدی نژاد.
شما از میدان آمده اید. البته کار میدان مهم است و مارتیر سلیمانی یک الگوی تاریخی باقی خواهد ماند. اما اکنون شما در حوزه دیپلماسی هستید. شما باید از خدمات میدانی در خدمت دیپلماسی استفاده کنید. زمینه های کاری هنگامی که تیم موفق است. دیپلماسی می تواند پاس گل های زیبایی را در زمین به ثمر برساند. اما هدف گلزنی است.
مهمترین مثال دیپلماسی این است که رهبری تأکید کردند که انقلابی گری باید منطقی باشد. دویدن کار وزیر خارجه نیست.
تاکید شما بر اولویت های کشورهای همسایه نشانه دانش شما از دیپلماسی است. همسایگان ما همیشه ایران را به منظور استفاده از این منطقه می ترساند. ترس های آنها را از بین ببرید. این حوزه نیاز به همکاری دارد. در زمان آقای خاتمی ، پیمان امنیتی با عربستان سعودی نیز امضا شد. انجام شده است.
شغل شما از اکثر وزرا بزرگتر است. تعداد کمی از وزارتخانه ها هستند که برای حل مشکلات مردم نیازی به روابط خارجی خوب ندارند.
شعارهای زیادی تکرار شده است. حتی شعارهای خوب. تغییر ادبیات و احترام در عمل و ادبیات گفتاری باعث می شود صدای شما جدید و شنیدنی شود.
نترسیدن از مذاکرات نشانه قدرت و شجاعت است. شما باید در جهان قوی و شجاع به نظر برسید.