جنگ اوکراین و دژ نیمه‌کاره اروپا

علاوه بر این، اتحادیه اروپا اکنون نمی تواند نسبت به تعهدات امنیتی جدید برای اعضای آسیب پذیر خود بی تفاوت باشد. ماموریتی که ناکامی آن از شور و شوق کشورهای ناتوان برای پیوستن به این اتحادیه می کاهد.

شاید همین نگرانی ها بود که امانوئل ماکرون را تشویق کرد تا پیشنهاد برگزاری نشستی در پراگ را برای ایجاد یک جامعه سیاسی اروپایی بدهد. این نشست نیم روزه هفته گذشته با حضور 44 کشور اروپایی از جمله 27 کشور عضو اتحادیه اروپا برگزار شد و به نظر می رسد برنامه ای برای برگزاری دو بار در سال احتمالا در سطح سران کشورها و خارجی ها وجود دارد. . وزرا هنوز مشخص نیست که این نهاد جدید چه وظایفی خواهد داشت که توسط سایر نهادهای اتحادیه اروپا انجام نشده است، اما به وضوح نشان دهنده نگرانی رهبران اروپایی از پیامدهای جنگ در اوکراین و عدم اعتماد به این نهاد است. . برای رویارویی با چالش هایی که با آن مواجه است.

پیروزی حزب راست افراطی برادران ایتالیا به رهبری جورجیا ملونی در انتخابات ملی این کشور زنگ خطر را در سراسر اتحادیه به صدا درآورده است و می تواند موجودیت اتحادیه را در مقیاسی بی سابقه به عنوان دومین زمین لرزه بزرگ اروپا پس از برگزیت تهدید کند. این سناریوی احتمالی شاید برای فرانسه نگران‌کننده‌تر از دیگر قدرت‌های اروپایی باشد. کشوری که در سه دهه اخیر با موفقیت در هماهنگی جهت گیری های سیاستی این قاره پیشگام بوده است.

تنها آلمان امروز یک غول اقتصادی است که به راحتی می تواند به یک قدرت نظامی بی رقیب تبدیل شود. فرانسه برخلاف آلمان در صورت شکست پروژه اتحادیه اروپا چاره ای جز نزدیک شدن به آمریکا نخواهد داشت. شاید خیلی زود باشد که بگوییم، اما حمله روسیه به اوکراین نشان داد که به ظاهر غیرممکن ممکن است بسیار نزدیکتر باشد. به این ترتیب، شاید در وهله اول، جنگ اوکراین چالشی نادر برای ناتو و گسترش آن تلقی شود، اما آنچه کمتر دیده می شود، چالش آن با انسجام و ایده اتحادیه اروپاست. ایده ای که تا به امروز تقریباً هیچ ارتباطی با آرمان هایی که بنیانگذاران آن در دهه 1990 به آن امیدوار بودند، ندارد.

علیرغم برخی اقدامات هماهنگ اتحادیه در حمایت از اوکراین، جهت گیری کشورهای عضو اغلب تابعی از نیازهای ملی مستقل آنها در زمینه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. آلمان با وجود حمایت از اوکراین، ترجیح داده است روابط اقتصادی خود را با روسیه به ویژه در واردات انرژی حفظ کند. جوامع اروپای شرقی ترجیح داده اند به حمایت ایالات متحده تکیه کنند و کشورهای شمال و جنوب اروپا سعی کرده اند تا حد امکان از کانون درگیری دور بمانند.

بریتانیا به عنوان کشوری خارج از اتحادیه جنگ سرد، از اوکراین حمایت نظامی کرده است و فرانسه به شدت به دنبال میانجی‌گری صلح است. فقدان وحدت شاید کامل ترین توصیف از وضعیت کنونی قاره اروپا باشد و در عصری که وحدت قاره ای با دخالت روسیه به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است، این قلعه نیمه ساخته بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر است. درجه ای از آسیب پذیری که مشخص نیست، «جامعه سیاسی اروپا» در کاهش آن تأثیر دارد.

311311

دکمه بازگشت به بالا