نوشته‌ای برای «دخترکان مدرسه‌ کابل» – باراناخبر

“آیا تکرار این وقایع خونین قابل بحث نیست؟” و “آیا نسل کشی و کشتار این مسلمانان داغ چیز کوچکی است که احساس نمی شود؟” اینها س theالاتی است که نویسنده پس از حمله “تروریستی” به دبیرستان دخترانه در کابل مطرح می کند و می گوید دختران یک مدرسه در کابل به صفر مطلق رسیده اند.

معصومه باقری ، نویسنده کتاب “صفر مطلق” ، پس از حمله “تروریستی” روز شنبه (7 مه 1400) در یادداشتی به دختران کابل ، افغانستان نوشت و آن را به باراناخبر داد: قطعاً موفق شد. غمی روی شانه هایشان بود که سنگینی آن به زمین برخورد کرد. آنها آرام و مصمم نبودند. در چشمانشان اشک جاری بود که گونه های آنها را می سوزاند.

امروز ، مدرسه دخترانی که می خواستند یاد بگیرند و شاد باشند ، توسط فسیل های سنگدل نابود شد و این تمام ماجرا نیست. زخم ، خون ، سوزش و مرگ بخشی از دخترانی بودند که هیچ گناهی نداشتند.

این هیچ ارتباطی با نژادپرستی و ظلم قدیمی و مورد استفاده ندارد ، اما سالهاست که خون زمین را خورده است.

مادران هنوز در حال جستجوی فرزندان گمشده خود در داغستان هستند ، در مقابل بیمارستان ها جمع می شوند ، اسامی را روی دیوارها می خوانند و آمار سردخانه ها را ردیابی می کنند.

امروز ظلم ، تعصب و جهل متهم شده است. اکنون که صداهای خفه و دردناک در گلوی دختران مدرسه ای در کابل مدفون شده اند ، چه کسی می خواهد در مورد سینه سوخته مادران داغدار چیزی بنویسد؟

آیا تکرار این وقایع خونین قابل بحث نیست؟

آیا نسل کشی و کشتار این مسلمانان گرمای کمی است که احساس نمی شود؟

امروز ، این غم و اندوه مانند پوست سوخته ، گرفتار آهن داغ ظلم و جنایت است.

وحشتناک ترین عمل در دنیا آسیب رساندن به روح مردم است. این زخم از قتل بدتر است. زیرا انسان در آن پایان می یابد ، اما این کار را نمی کند. این یک زخم ساده است که در آن فرد می میرد اما نمی میرد. زندگی در غم و نابودی از یک جرم بدتر است ».

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا