او و همسرش معلمان یک مدرسه دو طبقه ای عشایری هستند. او فرصت های بهتری برای کار در نزدیکی خانه خود داشت ، اما سفر هر روز به یک سفر 45 مایل را به شهر دشوار می کند و می گوید برای دیدن این کودکان واضح ، چمدان هایی پیدا می کند. و ساز روح من تنظیم شده است.
به گزارش باراناخبر “محمدحسن رئوفی” یکی از معلمانی است که تصویر همه ما از آن می شناسیم. تصویر یکی از صدها و حتی هزاران معلم مسئول و متعهد که حتی زندگی خود را در این کشور گذرانده اند تا دانش آموزانشان بتوانند درس زندگی را بیاموزند. آنها را بگیرید و به شخصی تبدیل شوید.
این معلم عشایری در منطقه داشلی ، در خارج از شهر گنبد کاووس در استان گلستان ، مانند بسیاری دیگر از معلمان متوقف نشد ، در ایام تا سال 1998 و تعطیلات سال نو که همه دانش آموزان را بی خانمان کرده است. فضای مجازی باعث شد تا در مورد آنچه می توانیم انجام دهیم تا بچه ها از مدرسه دور شوند ، فکر کنیم.
به همراه همسرش ، او در یک مدرسه کوچک دو طبقه ای تدریس می کند که می گوید یک استودیوی کوچک در اتاق نشیمن خود برپا کرده است ، به آنها آموزش داده و فیلم را روی سی دی ذخیره کرده است تا برای بچه ها ببرد.
رئوفی توضیح می دهد که این آشکارا بخشی از مسیر بود. ما همچنین کتابهای درسی تهیه کردیم. بچهها نیز آموزش شبکه آموزش را دنبال کردند و ما تا حد امکان اجازه قطع آموزش را ندادیم.
در این مدرسه ، دو کلاس 12 و 15 نفره در شش کلاس تشکیل می شود. آقای رئوفی درس چهارم ، پنجم ، ششم را می دهد و همسرش درس های اول ، دوم و سوم را می دهد. این دو معلم اخیراً هفته ای یک بار به مدرسه می روند. آنها در هر کلاس دو یا سه دانش آموز دارند و هر بار که در محوطه مدرسه به طور جداگانه تدریس می شوند. وی گفت: “ما قوانین بهداشت را رعایت می کنیم ؛ هیئت مدیره را خارج می کنیم و یک کلاس حل مسئله را برپا می کنیم.”
داشلی در 45 کیلومتری گنبد کاووس است. ما هر روز صبح برمی گردیم اینها کوچی های عشایری و دو زبانه هستند. یکی از نگرانی های ما دانشجویان سال اول بود که مشکلی نداشتند. ما طبق بودجه درس را پیشرفت کرده ایم.
از او می پرسم که چرا این مدرسه را برای تدریس انتخاب کرد. “به غیر از دو یا سه سالی که من به عنوان مدیر اجرایی کار کردم ، در کلاسهای مختلف تدریس کردم ؛ فرصتهای بهتری برای رفتن به آنجا داشتم ، اما این عشق و محبت است ؛ داشتن این بچه ها برای من خوشحال است. می آموزد ، “او می گوید. ما مثل خانواده هستیم
وی معتقد است که کار در این شرایط بویژه برای معلمان مناطق محروم دشوارتر شده است. رئوفی می گوید: “ما یک دانشجوی عزیز درجه یک داریم که هیچ دسترسی به فضای مجازی نداریم ؛ خانواده وی حتی یک پخش کننده خانه هم برای تماشای سی دی ندارند.” ما بازیکن او را آوردیم و به او آموختیم که چگونه کار کند. من هم وقتی مشكل یادگیری داشتم به او تلفن همراه دادم تا شماره گیری كند.
رئوفی می گوید من هر کاری که می کنم برای دانش آموزانم انجام می دهم.
سختی های شیرین برای سفر به مدارس دور افتاده
وی یکی دیگر از ساکنان گلستان ، رهبر آموزشی و عشایری مرز و عشایری داشلی برون گنبد کاووس است. وی درباره منطقه خود به شرح زیر توضیح می دهد: داشلی برون در شمال شرقی ایران است و با ترکمنستان هم مرز است. دورترین نقطه از مرکز شهر (گنبد کاووس) 150 کیلومتر فاصله دارد. ما در منطقه داشلی 60 مدرسه ابتدایی داریم. مديران ، مديران و معلمان زحمتکش ما در کلاس هاي چند طبقه و تک کلاس مدارس عشاير کار مي کنند.
مجید بردی توکلی برای سومین سال پیاپی رهبر آموزش بود. البته او می گوید که وی به عنوان مدیر آموزش و پرورش ، مدیریت دبستان و معاون رئیس مجتمع تجربه کرده است ، اما کار با کودکان عشایری و شهرهای دور از شهر مزیت دیگری برای وی است.
او قلب کودکانی را که در کودکی و نوجوانی می بیند ، پر می کند و دوست دارد آنچه می تواند انجام دهد تا لبخند بزند ، لب های گل های کوچک باشد که امیدوارم پشت نیمکت های کلاس یا در چادرهای عشایری بنشینند و آنها تخته سیاه را تمرین می کنند تا آینده را تمرین کنند.
این مربی زحمتکش عشایری گفت: “من برای بچه ها هدایا و جوایز درست کردم و آنها را به شهر بردم و از معلمانشان شنیدم که دانش آموزان منتظر هستند که من به آنجا بروم و برای سؤالاتی که جواب می دادم هدیه بگیرم.” . وقتی در یک محیط دوردست و عشایری تدریس می کنم ، وقتی خداحافظی می کنم ، فرزندان دوستانه عشایر از من پیروی می کنند و هر بار که از آنها ترحم می کنم برایم سخت می شود.
وی ادامه می دهد: من ساعت هاست که در جاده بوده ام و مجبورم هر روز با یک ماشین شخصی به مدرسه رانندگی کنم و از وضعیت فعلی آموزش و مدیریت مطلع شوم و به بهبود وضعیت آنها کمک کنم اما همه این مشکلات است. برای من شیرین است. “
توکلی در مدرسه غیرقابل تحمل دو مدرسه دارد که یکی از آنها یک کاندوشی است که شش دانش آموز در پایگاه های مختلف (چند طبقه) و دیگری مدرسه ای مجهز که توسط مسئولان و اهدا کنندگان ساخته شده است. مشکلات یادگیری این مدارس عمده ترین مشکلات عدم امکان پذیری و کثیف بودن جاده روستا ، عدم وجود آنتن های تلفن همراه و دریافت شبکه آموزش سیما و نبود وسایل آموزشی است.
او می گوید: “کارمندان زحمتکش ما ، در روزهایی که کورونا نیامد و تمرینات معمول خود را انجام نداد ، آن هفته در آنجا بودند و کارهای خانه خود را انجام می دادند.”
راهنما خاطرات خود را از رسیدن به این دو مدرسه شرح می دهد و می گوید: “جاده این روستاها خاکی و کوهستانی است و برای ماشین ها مناسب نیست و باید با موتورسیکلت به آنجا بروم.” هنگامی که یک مار بزرگ بازگشت ، او در جاده خواب بود و وقتی این صحنه را دیدم و اقدامات احتیاطی انجام دادم ، از آن عکس گرفتم تا آن را به دانش آموزان نشان دهم.
توکلی همچنین در مورد تعطیلات مدرسه به دلیل کرونا صحبت می کند. امروزه وی و همکارانش از طریق فضای مجازی ، کتابهای درسی موجود و کتابچه های تحویل شده به کسانی که هنوز به هیچ وسیله ارتباطی دسترسی ندارند با خانواده ها ارتباط برقرار می کنند.
وی تأکید کرد: معلمان این منطقه عشایری نسبت به روزهای دیگر در تعطیلات فعال تر بودند ، هرچند همه امکانات لازم و کافی را در اختیار نداشتند به طوری که در درس شاگردانشان اختلال ایجاد نمی شود.
به گزارش باراناخبر ، معلمان این مرز و بوم در برابر پزشکان و کادر پزشکی صادق هستند و همدلی را به دانش آموزان خود آموزش می دهند ، که اکنون مدافعان خط مقدم آموزش و جهادگران آموزش نامیده می شوند.
انتهای پیام