«آینده منبع اصلی ترس و خطر است… آنچه می آید و آنچه می آید با خطر و تهدید همراه است. آینده یعنی خطر و تهدید.
به گزارش باراناخبر، محمدرضا تاجیک، استاد دانشگاه در یادداشتی برای این روزنامه اعتماد نوشت: “یک- ژیژک می گوید: گاهی ریشه و علت تروما در گذشته نیست، بلکه منشأ آن «آینده» است. دریدا نمونه ای از حادثه 11 سپتامبر یا خطر استفاده از سلاح های هسته ای را بیان می کند. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حادثه 11 سپتامبر را یک رویداد تاریخی خاص توصیف کرده اند. دلیل تبدیل شدن 11 سپتامبر به یک رویداد خاص را باید در زمان تروما جستجو کرد. دلیل اصلی ترسناک و دردناک بودن این حادثه این نیست که الان اتفاق افتاده یا در گذشته اتفاق افتاده است، دلیل اصلی ترس ما از تکرار نشدن آن در آینده است. آینده منبع اصلی ترس و خطر است. 11 سپتامبر فقط یک نشانه و هشدار از حوادث وحشتناک تر در آینده است. ما همیشه در معرض خطر رویدادی هستیم که در آینده ناگوارتر از رویدادهای گذشته است. تروما ماهیت زمانی دارد (زمان به معنایی که هایدگر در هستی و زمان مطرح کرد) که با خطر، ترس و تهدید همراه است. از دیدگاه هایدگر، موقتی بودن به موضوع دیگری نیز مربوط می شود: بودن به سوی مرگ. مرگ یک حادثه در آینده و در آینده است. بودن به سوی مرگ، موقتی بودن چیزها را تأیید می کند، رویدادی در آینده که تمام گذشته و حال ما به سوی آن حرکت می کند. در اینجا مسئله خطرات آتی مطرح می شود. موضوعی با مبنایی غیرقابل پیش بینی، غیرقابل پیش بینی و غیرمنتظره که همه موجودات زنده ما را به خطر می اندازد. این امر ناممکن، تعریف ناپذیر و تهدیدآمیز موجود زنده، چیزی در راه و آینده است که گریزی از آن نیست. البته همین پیش بینی ناپذیری و غیرقابل کنترلی که زندگی را به خطر می اندازد، خود شرط احساس مسئولیت، برنامه ریزی و تصمیم گیری است.
آنچه می آید و آنچه می آید با خطر و تهدید همراه است. آینده یعنی خطر و تهدید. این خطر و تهدید را می توان به دو صورت عام و خاص با اشاره به حوادث دردناک نشان داد. مواد مزاحم و غیر مفهومی در جاده ها عموما موجودیت فعلی را به خطر می اندازد. به همین دلیل، دریدا در یکی از مهمترین آثار اولیه خود می نویسد: «آینده را فقط می توان در قالب یک ریسک مطلق انتظار داشت. این همان خطری است که از روال عادی دور می شود و تنها می تواند به عنوان یک چیز غول پیکر و ترسناک مطرح شود و به گوش دیگران برسد.
به طور کلی، آنچه در جاده است و مانند قسمت کم نور باند از گیر افتادن فرار می کند، به شکل دیگری (کاملاً متفاوت) به ما حمله می کند. منظور ما از دیگران تام و تمام دیدگاه های مختلف دیگری است که پتانسیل به چالش کشیدن دیدگاه ما را دارند، همه افراد یا رویدادهای دیگری که ممکن است موقعیت ما را تهدید کنند.
دو در این زمینه می خواهم بگویم که فردای رویدادی که این روزها تجربه می کنم، اتفاقاتی در راه است، بنابراین ممکن است آینده کاملاً متفاوت به نظر برسد. تنها راه مصون ماندن از چالش و هجوم ویرانگر و بنیادی این دیگری کامل و تمام عیار، تسلیم شدن در برابر «رویداد قبل از واقعه» است. به طور متناقض، تنها یک رویداد می تواند از وقوع یک رویداد جلوگیری کند. اما چه رویدادی می تواند از حوادث آینده جلوگیری کند؟ بیایید سعی کنیم با اشاره به مفهوم «تکرار تغییر» دلوز به این سؤال پاسخ دهیم. از نظر دلوز، تکرار مانند به یاد آوردن گذشته و عمل به آن نیست، بلکه مانند جدایی و دور شدن از آن است. به عبارت دیگر، تکرار به معنای وفاداری به انگیزه خلاقانه چیزی است که در گذشته چیزی را ممکن ساخته، به حرکت درآورده و در نهایت به اجرا در آورده است.
بنابراین، تکرار همان عقب نشینی به مبدأ و نقطه صفر و حرکت به گونه ای دیگر، در مسیری متفاوت و پایین آمدن از قله کوه، به دلیل پذیرش شکست نیست، بلکه به دلیل فتح کامل است. آی تی. تکرار شکست دوباره است، شکست بهتر، دوباره تلاش کنید، بهتر تلاش کنید. شاید این نوع «تکرار» تنها چیزی باشد که بتواند از تکرار وقایع مانند قبلی جلوگیری کند. بنابراین، صاحبان قدرت امروز، با عقل سلیم و معطوف به بقا، باید بیش از هر زمان دیگری به انگیزه های اولیه انقلاب یعنی عدالت، آزادی، برابری، کرامت انسانی، دموکراسی و … بازگردند تا از پایان شب زنده داری دنیایشان است و شکست ها را می پذیرند و کایروی ها و کجکارکردی ها و کجگرستان ها را می سراید.
انتهای پیام