عمومی

«درونگراها» به چه کار جهان می‌آیند؟

تغییر علایق این افراد مانند کسانی است که کباب دوست دارند، اما ما اصرار داریم که برای آنها سوپ سبزی سرو کنیم. ممکن است خوردن سوپ سبزی برای آن فرد نیز مضر باشد و تنها به بی علاقگی او بستگی نداشته باشد.

ایسناپلاس: بدون شک بسیاری از ما خواهر، برادر یا دوستی داریم که تنهایی در جمع و سکوت را به سروصدا ترجیح می دهند. شاید خود ما هم یکی از این افراد باشیم و با اینکه ارتباطمان سخت نیست، تنهایی را به شلوغی و حرف زدن با مردم ترجیح می دهیم. این تیپ افراد در رده شخصیتی به نام «درونگرا» و از قضا دوم ژانویه است، بنابراین امروز روز جهانی درونگراها نیز هست. برای برخی از ما در خانواده، دوستی و محل کار ممکن است. ما در روابط خود با این دسته از افراد با چالش هایی مواجه بوده ایم و شاید درون گرا هستیم و برون گراهای پرانرژی از نحوه تعامل و برخورد با ما آگاه نیستند.

فریبا نصیری، کارشناس ارشد روانشناسی در گفت و گو با ایسناپلاس، ابتدا تعریفی از درون گرایی ارائه می دهد: تعریف یونگ از درون گرا فردی است که علایق و لذت ها و نوع نگاه او درونی است، یعنی از چیزها راضی است. او دارد. با او بیشتر برعکس، برونگراها از محرک های بیرونی، حضور در یک گروه و پذیرفته شدن و شنیدن لذت می برند. اما درونگراها از گوش دادن، تنها ماندن، فکر کردن و انجام کارهایی که آنها را مجبور به افشاگری نمی کند لذت می برند. این تعریف کلی چیزها را برای ما روشن می کند. اما در جامعه گاهی افراد مرتکب اشتباه می شوند و افراد خجالتی یا روان رنجور را درون گرا می دانند زیرا آن فرد ساکت است و در جمع ظاهر نمی شود. اما این دلیل کافی برای درونگرا بودن نیست. بنابراین ویژگی های مختلفی وجود دارد که به درون گرا بودن مربوط نمی شود، در حالی که افراد درونگرا با ورود به یک گروه به راحتی می توانند صحبت کنند. این بدان معناست که آنها نگران نباشند و در ملاء عام دچار استرس شوند.»

نصیری درباره ویژگی های رفتاری افراد درون گرا می گوید: یک درون گرا می تواند با مردم صحبت کند در حالی که فرد روان رنجور توانایی برقراری ارتباط دیداری و کلامی با افراد را ندارد. بسیار مهم است که والدین کودک خجالتی خود را درون گرا تلقی نکنند و درون گرایی یا خجالتی بودن فرزند خود را به دقت تشخیص دهند. یک درونگرا اصلا خجالتی نیست، بلکه ترجیح می دهد تنها، ساکت و در دنیای درون خود باشد. یعنی وحی دارد و چیزها را خوب می‌فهمد، اما آدم خجالتی نمی‌تواند خوب گوش کند، چون مضطرب است و بنابراین خوب نمی‌فهمد».

سعی نکنید علایق افراد درونگرا را تغییر دهید

وی همچنین در پاسخ به اینکه افراد درونگرا باید به مشاغل خاصی بپردازند یا نه، اظهار می کند: برای درونگراها بهتر است در مشاغلی باشند که نیازی به ترک دنیای درونی نداشته باشند. به عنوان مثال، فروشنده بودن شغل مناسبی برای یک فرد درونگرا نیست، زیرا آنها نمی توانند همیشه و به راحتی با افراد دیگر صحبت کنند و معمولا تمایلی به صحبت با افراد دیگر ندارند. برعکس، فرد برون گرا می تواند خیلی راحت مشتریان را جذب کند و در مورد محصولات فروشگاه صحبت طولانی داشته باشد. اگر فرد درونگرا مرکز توجه موضوع و مشکل خود نباشد، اما فرد برونگرا می تواند توجه افراد را به خود جلب کند و همچنین توجه خریدار را به خود جلب کند. در آن طرف ماجرا، یک درونگرا می تواند حسابدار بسیار خوبی بسازد، زیرا با افراد مختلف تعامل کلامی ندارد.»

با این حال، این مدرس روانشناسی در ادامه به این نکته اشاره می کند که افراد می توانند بین این دو طیف قرار بگیرند و ممکن است بخواهند ساعاتی از روز را در جمع باشند و در ساعات دیگر اصلا دوست نداشته باشند با کسی صحبت کنند. بنابراین برون گرایی و درون گرایی شخصیت ها مطلق نیست.

نصیری برای تغییر رفتار و خلق و خوی افراد برونگرا نیز معتقد است که هیچ دستور العملی برای این دسته از افراد وجود ندارد. وی می گوید: تغییر علاقه این افراد مثل این است که یک نفر کباب دوست داشته باشد اما ما اصرار داریم که به آنها آش سبزی بدهیم. ممکن است خوردن سوپ سبزی برای آن فرد نیز مضر باشد و تنها به بی علاقگی او بستگی نداشته باشد. موضوع تغییر علایق درونگراها در زوجین بسیار رایج است. مثلا زن برونگرا و شوهرش درونگرا. او مدام گلایه می کند که چرا همسرش در مجالس و مهمانی ها حاضر نمی شود و سعی می کند او را دوست داشته باشد. این اصلا امکان پذیر نیست. زیرا این فرد می تواند کار خود را با تفکر و سکوت انجام دهد و احتمال دارد با ورود به جمعیت دچار اضطراب شود. به همین دلیل باید به منافع این افراد که سکوت، تفکر و خلوت است، احترام گذاشت».

آنها ترجیح می دهند گوش کنند

این کارشناس برتر روانشناسی ادامه می دهد: فرد درونگرا ترجیح می دهد گوش کند. این افراد معمولا نمی توانند تعداد زیادی دوست داشته باشند. اگر داشته باشند، ارتباطشان با آنها محدود است. به عنوان مثال، ممکن است در محل کار ما یک همکار داشته باشیم که به همه احوالپرسی می کند اما هرگز در مورد مسائل شخصی، اطلاعات زندگی و چالش ها با کسی صحبت نمی کند. این بدان معنا نیست که ما این همکار را دوست نداریم، بلکه او ترجیح می دهد مشکلات خودش را حل کند. بنابراین نوع حل مسئله این افراد و نحوه برخورد آنها با مشکلات متفاوت است. به عنوان مثال، افراد برونگرا معمولاً در مورد مشکلات خود صحبت می کنند و از دیگران کمک می خواهند، در حالی که یک فرد درونگرا این مشکل را در درون خود نگه می دارد، راه حل می دهد، راه حل های ممکن را می سنجد و سپس اقدام می کند. این مثل این نیست که از کسی کمک بخواهی و افراد دیگری را وارد میدان کنی.»

او می گوید اینجا به خصوص در بین زوج ها این چالش وجود دارد که چرا وقتی مشکلی پیش می آید شوهرشان کمک نمی خواهد و ماجرا را برای خودش نگه می دارد. اما در واقع این افراد با رویکرد و روش خود مشکل را حل می کنند.

نصیری درباره دوستی افراد برون گرا و درونگرا ادامه می دهد: «آنها باید به منافع یکدیگر احترام بگذارند. زیرا تفریحات آنها، روش های حل مسئله و روش های مقابله با مشکلات روزمره آنها قطعاً متفاوت است. با این حال، دوستی بین دو درونگرا و برونگرا; دوست خیلی خوبی باش حتی شنیدن این افراد برای برون گراها می تواند سرگرم کننده باشد، زیرا درونگراها معمولا تمرکز و دقت بیشتری نسبت به برونگراها دارند.

او همچنین می‌افزاید: «درون‌گراها معمولاً می‌توانند چندین ساعت در یک اتاق کار کنند، در حالی که برون‌گراها توانایی کار مداوم در یک اتاق را ندارند، بدون اینکه انرژی آزاد کنند و با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند.» بنابراین افراد درونگرا در مشاغلی مانند حسابدار، مدیر فروش یا تمام مشاغلی که نیاز به دقت بالایی دارند، موفق هستند.”

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا