بهزاد فراهانی : تعزیه خوان بودم / فرزند رادیو هستم

بهزاد فراهانی با بیان اینکه خود را فرزند رادیو می‌دانم، می‌گوید: از روستا با چنان شوق و علاقه‌ای به تهران آمدم که می‌خواستم بدانم چه کسانی در رادیو کار می‌کنند و می‌خواستم بفهمم برنامه‌های رادیویی چگونه ساخته می‌شود و اینها را دنبال می‌کنم. زمانی که 16 ساله بودم، برای اولین بار به استودیو رادیو رفتم.

به گزارش باراناخبر، به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، موزه سینمای ایران پس از انتشار سلسله نشست های تاریخ شفاهی خود به مناسبت سالروز تولد بهزاد فراهانی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون. . ، گزیده هایی از تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است.ادامه مطلب:

بهزاد فراهانی با بیان اینکه روستایی متولد فراهان است، گفت: تحصیلاتم را در یکی از دانشکده های مهم فرانسه به پایان رساندم و شاگرد اساتیدی چون شاهین سرکیسیان و عباس جوانمرد نیز بودم.
وی با بیان اینکه علاقه شخصی اش کارگردانی، نویسندگی و بازیگری است، ادامه داد: هشت ساله بودم که برای تحصیل از مدرسه روستایمان به تهران آمدم و با افرادی آشنا شدم که عاشق تئاتر بودند. فراهانی 360 روستا دارد و اکثر اهالی آن تحصیل کرده اند و روستایی به نام واشقان است که حدود یک سال است که در آن معلم هستم. در این روستا دختران تا زمانی که نویسندگی خوب یاد نگیرند اجازه ازدواج ندارند.
فراهانی خاطرنشان کرد: مادرم شاعر و پدرم کشاورز بود و در پایان نامه شهادت را می خواند و به جای حضرت عباس(ع) در پایان نامه صحبت می کرد و همه تماشاگران تحت تاثیر قرار گرفتند زیرا کار ایشان بسیار حماسی بود.

وی با اشاره به اینکه در تهران در منزل دایی اش زندگی و تحصیل کرده است، گفت: یادم هست آن زمان دوستانم در کوچه درباره سینما و فیلم صحبت می کردند و از خاله هایم می خواستم که به عمویم دستور دهند تا سینما اجازه سینما را بدهد. در شرق تهران سه سینما به نام‌های ژاله، مراد و سیروانا وجود داشت و اولین حضورم در سینما و دیدارم با فیلم در این سالن‌ها شگفت‌انگیز بود، اما وقتی برای اولین بار به سینما رفتم، خیلی حالم را گرفت. خوشحال.

فراهانی با اشاره به علاقه خود به رادیو گفت: من خودم را فرزند رادیو می دانم. آنقدر از روستا به تهران آمدم که می خواستم بدانم چه کسانی در رادیو کار می کنند و می خواستم بفهمم برنامه های رادیویی چگونه ساخته می شود و همین تداوم باعث شد برای اولین بار در سن 16 سالگی به استودیو رادیو بروم و در سن 17 سالگی چگونه یکی از جوانان برای اولین بار در استوری شب ظاهر شد. وقتی در رادیو بودم، قصه شب تنها سرگرمی جدی رادیو بود. در 20 سالگی توانستم کارگردان شوم و در 22 سالگی توانستم با همکاری ابراهیم مکی و اسفار شرفی جایزه زیباترین داستان شب رادیویی را بنویسم، تفسیر کنم و جایزه بگیرم.

فراهانی با اشاره به اینکه از کودکی پایان نامه خوانده است، گفت: از شش سالگی به اصطلاح خواننده پایان نامه پدرم بودم. پدرم شهید بود و پسر حری حتی علی اکبر را می خواندم.
او گفت: رادیو بهترین پیک برای من بود، زیرا صدای من را به خانواده، دوستان و مردم می‌رساند.
فراهانی با اشاره به نقش همسرش در زندگی و حرفه اش گفت: همسرم از من خواست که مدرسه را تمام کنم و بعد از فارغ التحصیلی و رفتن به دانشگاه با او ازدواج کردم.

بهزاد فراهانی: قاری بودم/ بچه رادیو هستم

وی با اشاره به اینکه سعی کرده به فرزندان و اعضای خانواده‌اش اجازه دهد همیشه آزادانه نظرات خود را بیان کنند، گفت: من هرگز به فرزندانم نگفته‌ام چه حرفه‌ای را انتخاب کنند، اما طبیعی است که شخصیت‌های فرهنگی و هنری مانند استاد مشایخی می‌آیند و می‌روند. . ، آریان پور، کسرایی و … در خانه ما تاثیری در ظاهرشان نداشت. به همین دلیل فرزندانم از کودکی همیشه کتاب، موسیقی و نقاشی را می‌شناختند و اگر امروز هم هنر را پیشه خود می‌دانند، انتخاب خودشان بوده است. البته من مخالف بازیگر شدن گلشیفته بودم و نمی خواستم وارد بازیگری شود. آذرخش عاشق موسیقی و نقاشی بود. اما من هرگز به شدت مخالفت نکردم که آنها به دنبال منافع خود باشند و سعی کردم نیازهای آنها را بر اساس منافع خود برآورده کنم. مثلاً در زمان فقر پیانو برای شقایق ها آماده کردیم.

فراهانی با توصیه به حضور شایسته جوانان در عرصه هنر، گفت: هرکس از من راهنمایی بگیرد به آنها می گویم بهترین راه برای ورود به هنر تحصیل و دانشگاه است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: من نمی دانم کهولت یعنی چه، فقط می دانم که در این سال ها سعی کرده ام کودک درونم را زنده نگه دارم و امروز خود را یک شوخی می دانم. من معتقدم اگر برای مردم کار کنیم باید مانند چشمه های زلال روستایمان در مقابل مردم صادق باشیم. اگر مردم این نگاه مهربانانه به ما هنرمندان نداشتند و اگر نسبت به ما فداکاری و گذشت و سخاوت نداشتند ما هیچ بودیم.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا