بهتر از خود زندگی چیزی است که وقتی آن را از دست میدهی از زندگی متنفر میشوی و بدتر از مرگ آن چیزی است که وقتی اتفاق میافتد، مرگ را دوست داشته باشی.
به گزارش باراناخبر اطلاعات وی نوشت: «حضرت ابومحمد حسن بن علی یازدهمین امام از دوازده امام و سیزدهمین معصوم از چهارده معصوم است. پدر بزرگوارش امام علی هادی علیه السلام و مادرش بانویی صالح و عارف به نام «سوسن» (یا حدیث یا سلیل) بود. بر اساس روایات مختلف، ولادت پیامبر در ماه ربیع الاول یا ربیع الآخر سال 231 یا 232 هجری قمری بوده است و طبق اکثر احادیث، این امر در مدینه رخ داده است. 22 یا 23 ساله بود که پس از وفات پدرش (254 هجری قمری) و در هشتم ربیع الاولی 260 هجری قمری به امامت رسید. که حدود 28 یا 29 سال داشت، درگذشت و در خانه خود و در نزدیکی آرامگاه پدرش در سامرا به خاک سپرده شد.
در مورد آن حضرت ذکر شده است که با اینکه جوان بود، بر بزرگان قریش و علمای وقت تأثیر گذاشت. دوستان و دشمنان به برتری او در علم، تواضع، تقوا، زهد و دیگر فضایل اعتراف کردند. چون ایشان و پدرش امام هادی (علیه السلام) در شهر سامرا در محله عسکر (قرارگاه سپاه) سکنی داشتند، ملقب به عسکری شدند و این دو نفر نیز مانند امام جواد علیه السلام به احترام بزرگوارشان. جد حضرت رضا (ع) به «ابن الرضا» معروف بودند. از احمد بن عبیدالله بن خاقان – خراج گزار و رئیس املاک قم – نقل شده است: «یکی از علویان که در خاندان خود و بنی هاشم و در حضور او پاکدامن و نیکو اخلاق و رفتار و عزت و احترام است. خلیفه مانند حسن بن علی بن محمد [ع] من ندیدم او پیشوای بنی هاشم کتبه بود و نسبت به سایر شیوخ قریش، دولتمردان، سران ارتش، وزرا، کارمندان دولت و همه مردم سامرا مقامی بالاتر داشت و همه با او به احترام رفتار می کردند.
یکی از آثار امام نامه ای است که به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری نوشته است. دیگری تألیف حکمت و خطبه و قصار اوست که در کتب تاریخ و حدیث ثبت شده است. از دیگر آثار منسوب به امام، «رساله المناقب» در مسائل حلال و حرام است که ابن شهرآشوب در کتاب «مناقب» درباره آن صحبت کرده است. در همین کتاب گوشه ای از احکام دینی منسوب به امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام) نقل شده است. علاوه بر این، احادیث و دعاهای زیادی از او نقل شده است. علیرغم مشکلاتی که دولت عباسی برای خاندان پیامبر(ص) و پیروانشان به ویژه برای امام جهاد(ع) و بعدها یاران واقعی آن حضرات ایجاد کرده بود، با پذیرش خطرات جانی، مالی و امنیتی که غیب نبود، به نحوی آن را به محضر ائمه می آوردند و به صورت شفاهی و اتفاقی از آن استفاده می کردند یا آن شخصیت ها مطالبی را که محدثان در مجموعه خود آورده و به آیندگان منتقل می کردند، روی کاغذ می نوشتند. یکی از آنها حسن بن شعبه حرانی (رض) است که بنا به سلیقه خود سخنان کوتاهی از امام حسن عسکری (علیه السلام) در کتاب تحف العقول (یعنی عطای حکمت یا عطای حکمت) نقل کرده است. . و در ذیل عنوان «در زمینه های حکمت و زهد و اندرز و امثال آن» آمده است که برخی از آنها ارائه می شود:
1- دعوا نکن تا جلال به تو برسد و شوخی نکن تا با تو بی ادبی کنند.
2- هر کس راضی باشد در پایان هر مجلس و مجلسی بنشیند تا قیام کند، خدا و فرشتگان پیوسته بر او سلام می کنند.
3- یکی از گناهان نابخشودنی این است که بگوییم: «دوست دارم فقط به این گناه متهم شوم!». سپس فرمود: کوسه در میان مردم از حرکت مورچه بر پارچه سیاه در شب تاریک پنهان تر است!
4- دوستی و محبت افراد خوب به یکدیگر پاداش آنهاست. و دوستى بدكاران با نيكوكاران برترى نيكوكاران است; و دشمنی بدکاران با نیکوکاران، جمال و زینت نیکوکاران است; و دشمنی نیکوکاران با بدکاران موجب شرمساری بدکاران است.
5- یکی از نشانه های خضوع، سلام دادن به همه و نشستن در پایان مجلس است.
6- خندیدن بی دلیل از نادانی است.
7- از دردهای کمر همسایه ای است که چون کار نیک یا نیکی ببیند آن را پنهان می کند و با دیدن بدی آن را آشکار می کند.
8 [به شیعیان فرمود:] شما را به تقوای خدا، مواظب دین، مجاهدت در راه خدا، راست گفتن سفارش میکنم و امانت را به کسی که به شما اعتماد کرده ـ چه خوب و چه بد ـ و مدت آن را باز میگردانم. از سجده و حسن همجواری زیرا محمد(ص) نیز همین دستورات را داده است. در میان قوم خود دعا کنید و در عزاداری آنها شرکت کنید و بیماران آنها را عیادت کنید و حقوق آنها را رعایت کنید. برای هر یک از شما که در دین خود عابد باشد و در گفتار خود صادق باشد و امانت را ادا کند و با مردمی که می گویند: «او شیعه است» اخلاق نیکو داشته باشد، این باعث خوشحالی و رضایت من می شود.
از خدا بترسید و خوشایند و خوب باشید نه بدنام و رسوا. همه دوستی ها و محبت ها را به سوی ما بکش و زشتی ها و شرم ها را از ما دور کن. چون همه چیز برای ما خوب است [اهلبیت] می گویند ما اهل آنی هستیم و هر بدی گفته شود از ما دور است. ما در کتاب خدا حق داریم و با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خویشاوندیم و طهارت و پاکی از جانب خداست. غیر از ما هیچکس مدعی این مقام نیست مگر دروغگویان.
خدا را بسیار یاد کنید و به مرگ بیندیشید، قرآن بسیار بخوانید و بر پیامبر صلوات بفرستید; زیرا صلوات بر پیامبر ده حسنه دارد. دستورات مرا به خاطر بسپار و تو را به خدا می سپارم.
9- عبادت نه روزه زیاد و نه نماز زیاد، بلکه زیاد فکر کردن به خداست.
10- چه بد است آن بنده دوزبانه: برادرش را در حضور او ستایش می کند و در غیاب به او تهمت می زند. اگر هدیه ای بیابد، حسادت می کند; و وقتی دستگیرش می کنم، آن را به حال خود رها می کنم.
11- خشم کلید هر بدی است.
12- آسایش بدخواهان از همه افراد کمتر است.
13- «پرهیزگارترین مردم» اهل شبهه است و «پرهیزگارترین» آنها ادای واجبات است و «متقین ترین» آنها کسى است که از حرام بپرهیزد. پرهیزگارترین آنها کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.
14- هر که به او رستگاری داده شود، پروردگارش آن را عطا کرده است و هر که از بدی در امان باشد، پروردگارش او را حفظ کرده است.
15- مؤمن برای مؤمن نعمت و برای کافر گواه است.
16- اندیشه و حکمت احمق در دهان او و دهان عاقل در اندیشه و خرد اوست.
17- تامین تضمین شده از تعهد مانع نشوید!
18- هیچ عزیزی حقی را رها نکرد و حقی را تجاوز نکرد، جز اینکه ذلیل شد. و هیچ خواری سزاوار حق نبود، مگر اینکه شرفیاب شد.
19- دوست نادان رنج و سختی است.
20- هیچ چیز بهتر از دو خصلت نیست: ایمان به خدا و نفع برادران.
21- عرضه فرزند به پدر در کودکی سبب ناسپاسی او در بزرگسالی است.
22- ابراز خوشحالی در حضور غمگین دور از تربیت و انسانیت است.
23- بهتر از خود زندگی آن است که وقتی از دست برود از زندگی متنفر باشد. و بدتر از مرگ این است که وقتی به سراغ تو می آید، مرگ را دوست داری.
24- تعلیم نادان و وابستگی رذیله مانند معجزه است.
25- فروتنی نعمتی است که هیچ کس به آن غبطه نمی خورد.
26- برای کسی احترام قائل نشوید که باعث دردسر شود.
27- هر کس برادر خود را پنهانی نصیحت کند، بی تردید او را زینت داده است و اگر آشکارا موعظه کند او را خوار کرده است.
28- هیچ مصیبتی و مصیبتی نیست مگر آن چیزی که بر آن نعمت الهی احاطه شده باشد.
29- چه زشت است که مؤمن به چیزی که منشأ طمع اوست میل کند.
انتهای پیام