شلیک همزمان راکت‌ها از لبنان و غزه نتانیاهو را ادب کرده است

سردبیر و تحلیلگر روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم در تحلیلی سکوت اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دست برداشتن از تهدیدها و اظهارات مدعیانه‌اش علیه محور مقاومت را یک تغییر استراتژیک دانست و علت آن را یکی پاسخ راکتی همزمان لبنان و نوار غزه و دیگری افشای توافقی در محور مقاومت برای پاسخ یکپارچه و متحد به هر گونه حمله اسرائیل دانست.

به گزارش باراناخبر، عبد الباری عطوان، سردبیر و تحلیلگر روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم در تحلیلی نوشت: «از زمان شلیک راکت‌هایی به سوی شهرک‌های یهودی‌نشین از جنوب لبنان و جنوب فلسطین (نوار غزه) در یک همزمانی بی‌سابقه، نه از بنیامین نتانیاهو و نه دو شریکش در افراط‌گرایی و تهدید یعنی ایتامار بن گویر و بتسلئیل اسموتریچ، چیزی درباره کشتن اعراب در کرانه باختری و الحاق کامل آن و حذف اردن از نقشه چیزی نشنیده‌ایم و به نظر می‌رسد که این راکت‌ها آنها را ادب کرده و دهان‌های آنها را دوخته و آنها را هراسان کرده و باعث شده برای اولین بار در تاریخ درگیری تصمیم بگیرند در طول ماه رمضان مانع یورش شهرک‌نشین‌ها به صحن‌های مسجد الاقصی شوند.

مهم‌تر اینکه پس از پاسخ راکتی سوریه، حملات اسرائیل به سوریه که در اوایل ماه جاری میلادی تقریبا هرروزه شده بود، متوقف شد، سوال این است چه چیزی تغییر کرده و چرا نتانیاهو همراه با ژنرال‌ها و تهدیدهایش به حذف جنبش حماس از جنوب لبنان و ممانعت از ساخت پایگاه‌های آن در این منطقه و تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای ایران که گفته بود اولویت کابینه‌اش است، در میدان ناپدید شده؟

افشای اسناد “ساختگی” آمریکا از سوی رسانه‌های اسرائیلی از جمله آن سندی که نشان می‌دهد “رزمایش‌های فوریه گذشته نیروی هوایی ارتش رژیم اشغالگر برای شبیه‌سازی آغاز جنگی هوایی با ده‌ها جنگنده با هدف تخریب برنامه‌ هسته‌ای ایران انجام شد”، دیگر نتیجه نمی‌دهد، هدف از افشای این سند در این روزها همانند گذشته ایجاد رعب و وحشت در محور مقاومت است؛ اما این محور یکپارچه شده و در آمادگی کامل برای پاسخ از چندین جبهه و تخریب شدید رژیم اشغالگر قرار دارد.

چند نکته وجود دارد که مؤید وقوع این تغییر استراتژیک بوده و علت زبان به دهان گرفتن نتانیاهو و توقف ماجراجویی‌ها و قلدربازی‌های او با بمباران خاک سوریه و انزجار از هرگونه رویارویی با حزب‌الله در جنوب لبنان از روی ترس هستند، این نکات عبارتند از:

یک، همزمانی پاسخ راکتی لبنان برای اولین بار از زمان جنگ سال ۲۰۰۶ علیه شهرک‌های الجلیل (شلیک ۳۴ راکت) با شلیک ۴۰ راکت از نوار غزه در واقع تاییدی عملی بر یکپارچگی میدان‌ها و اتحاد جبهه‌ها و اتخاذ تصمیمی برای پاسخ دسته‌جمعی به هر گونه یورش به صحن‌های مسجد الاقصی یا حمله به نوار غزه و سوریه است.

دو، روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا نزدیک به کاخ سفید فاش کرد، همزمان با شلیک راکت‌ها از جنوب لبنان به سوی شهرک‌های الجلیل، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در سفارت این کشور در ضاحیه جنوبی بیروت دیدار محرمانه‌ای با رهبران جنبش حماس (اسماعیل هنیه و صالح العاروری) با حضور سید حسن نصرالله داشت و افشای این مطلب نه فقط وجود توافقی برای پاسخ یکپارچه و متحد به هر گونه حمله اسرائیل بلکه راه‌اندازی دو جبهه جنوب لبنان، نوار غزه و سوریه را نیز ثابت می‌کند، همچنین دیدارهای قبلی او با سران شاخه‌های محور مقاومت در عراق، یمن و سوریه نیز نشان‌دهنده امکان تدوین طرح‌هایی احتمالی مبنی بر منتظر نماندن برای حمله و آغاز حمله‌ای دسته‌جمعی و پیش‌دستانه با توجه به شکست‌های محور غرب در اوکراین و چه بسا به زودی در تایوان است.

سه، تاکید یحیی السنوار، فرمانده جنبش حماس در نوار غزه بر اینکه این جنبش و رهبری محور قدس اتفاق نظر دارند در صورتی که رژیم اشغالگر به یورش‌ها و حملات خود به افراد حاضر در مسجد الاقصی ادامه دهد، مداخله فوری برای حفاظت از مسجد الاقصی و افراد موجود در آن صورت می‌گیرد، السنوار و هم‌رزمش محمد الضیف، فرمانده نظامی گردان‌های القسام دو نفری هستند که دکمه شلیک راکت در نوار غزه کاملا در محاصره را دارند همانگونه که در نبرد شمشیر قدس در مه سال ۲۰۲۱ اتفاق افتاد.

چهار، تاکید سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیرش به مناسبت روز قدس بر اینکه هرگونه حمله اسرائیل به سوریه هرگز بدون پاسخ نخواهد ماند و هرگونه حمله به قدس منطقه را به جنگ بزرگی خواهد کشاند و قدس خط قرمز و کرانه باختری سپر آن است.

پنج، بازگشت اعراب به سوریه و فروپاشی تحریم‌های سزار و جدا شدن بیشتر آنها از آمریکا و از دست دادن اعتمادشان به آن و روی آوردن به چین و روسیه، دو رئیس ساختار جهانی جدید.

منطقه در حال حاضر در آستانه درگیری بزرگی است و بعید نیست که قدس اشغالی در انتظار حماقت اسرائیل است که چه بسا می‌تواند به منزله جرقه انفجاری برای روشن شدن آتش آن باشد و به ترسیم دوباره نقشه منطقه به شکل اصلی‌اش و بدون وجود طرف اشغالگر به شکلی که در طول ۷۵ سال قبل حاکم بوده، منجر شود.

در حالی که آمریکا در دو جنگ غرق شده، یکی در اوکراین و دیگری جنگی قریب الوقوع در تایوان و دیگر قادر به حمایت از قلدربازی‌های اسرائیل نیست، اسرائیل شروع به دوستی با اعراب کرد و به آنها وعده اسلحه‌های جدید می‌دهد؛ اما دیگر دیر شده است.

این مطلب را با اظهارات اسحاق بریک، ژنرال بازنشسته اسرائیلی در مقاله‌ای در روزنامه عبری زبان معاریو به پایان می‌رسانیم که گفته بود، “ممکن است جنگنده‌های اسرائیلی زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را بمباران کنند؛ اما اسرائیل باید منتظر پاسخ ایران با روزانه ۳۵۰۰ راکت، پهپاد و خمپاره باشد که به تمامی مناطق آن اصابت می‌کنند آن هم برای چندین هفته یا ماه و بر این اساس پیش‌بینی می‌شود که انبار و راکت‌های گنبد آهنین آن تنها چند روز دوام بیاورند”.

البته ما نیاز نداریم ژنرال بریک این پیش‌بینی‌ها را برای ما بگوید چون خودمان از منابعی موثق به خوبی می‌دانیم که چه چیزی بسیار خطرناک‌تر از آنها است.»

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا