به نظر می رسد اگر بیشتر و بیشتر از روی مهربانی و براساس اطلاعات و تخصص نوشته شود و همه حق بحث و گفتگو را داشته باشند. وقتی قراردادها براساس یک تفاهم نامه نوشته می شوند ، این فقط آغاز کار است و اینجاست که مهارت های ما بازی می کنند. ای کاش همین میزان حساسیت برای قطعنامه ای که ظرف 20 دقیقه در مجلس تصویب شد ، پرداخت می شد یا باید بیان شود. در هر صورت ، روشنایی ضروری است ، به شرطی که چرتی وجود نداشته باشد ، زیرا همه چیز در کشور موافقان و مخالفان خود را دارد.
ما همچنین در آستانه 12 فروردین 1400 هستیم و توازن قوا ، نه شرقی و نه غربی ، مستلزم آن است که این شعار همیشه در عمل و در بالا بردن قدرت داخلی و خارجی مورد توجه قرار گیرد. بدون اظهار نظر در مورد متن توافق با چین ، کمترین سود پاسخگویی به تعهدات و تحریم های آمریکا است. اما باید واقع بین باشیم و ببینیم نقش ما در این زمینه چیست.
آیا ما به قدرت های بزرگ منطقه تبدیل شده ایم یا آیا قدرت های بزرگ ما را ابزاری یا طعمه ای می دانند که برای منافع خود می جنگد؟ اگرچه گفتن برخی موارد در مورد نقش شخص ممکن است بدبینانه باشد ، اما این یک مثال نیست و لازم است برای بررسی بیشتر همه جوانب در نظر گرفته شود. س isال این است که آیا در معاهدات بین المللی ما نقش تابوتی را بازی می کنیم یا آنها به ما طعمه نگاه می کنند یا ما را به عنوان یک بازیگر فعال و آگاه در نظر می گیرند. در همین رابطه ، من گفتم که گفته می شود در برنامه تازگی های قدیمی (و شاید نمایش های جدید) ، هرکس مطابق با هنر خود نقشی داشته باشد. شخصی که هنری نداشت یا تنبل بود گفت من نقش یک جسد را بازی می کنم. شاید بیان دیگر ماوس آزمایشگاهی باشد که امروزه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.
س Anotherال دیگر این است که آیا شرق و غرب به ما به عنوان طعمه ای نگاه می کنند که برای ربودن ، شیردوشی یا پارگی ما می جنگد. یا آیا ما در صحنه جهانی به عنوان یک تعامل قوی که مهارت های لازم را دارد و تمام حواس آنها را در میز مردان جمع می کند تا آنها کلاه خود را از دست ندهند ، هستیم؟
واضح است که شرق و غرب به دنبال منافع خود هستند و هر آنچه در مورد ذکاوت یا شاید کینه توزی آنها گفته شود اندک است و نمی توان از آنها انتظار داشت.
گفتن حلوا دهان را شیرین نمی کند. کافی نیست کسی بگوید مثلاً من وکیل هستم ، اقتصاددان هستم ، یا می دانم چطور در قراردادهای بین المللی چانه زنی می کنم ، یا اینکه می توانم از کشور در هر امر صنعتی ، تجاری یا فرهنگی دفاع کنم ، باید ببینیم چه کارهایی انجام داده ایم و چه کارهایی می توانیم انجام دهیم. اجازه دهید آن را انجام دهد به قول معروف ما باید از خود بپرسیم که چند مرده وجود دارد. علت را باید در درون جستجو کرد. علت همیشه درونی است و به قول معروف هر نقصی از مسلمان ماست.
چقدر حاضریم در معاملات و مبادلات فعالانه در راستای منافع کشور کار کنیم؟ برای بدست آوردن آن ظرفیت لازم است. آیا اگر کلاس اول دبیرستان را بالای کلاس دانشگاه بگذاریم ، حتی اگر معلم ما توانایی داشته باشد ، منفعت خواهیم برد؟ ظرفیت سازی از همه جنبه ها وظیفه دولت ها است.
اگر سیر تاریخی و به ویژه پس از انقلاب را مرور کنیم ، به این نتیجه می رسیم که در آموزش افراد و نهادها در ابعاد بیرونی بسیار بسیار کوتاه مدت عمل کرده ایم. بیکاری یا بیکاری تحصیل شده گواه این موضوع است. اگر آنها بپرسند که ما تاکنون چه کار کرده ایم و چه مزیت های رقابتی در عرصه بین الملل داریم ، پاسخ ما چیست؟ مثلاً وقتی با یک کشور قدرتمند معامله می کنیم آیا مواد اولیه را به صورت عمده صادر می کنیم یا حداقل غلات و آجیل صادر می کنیم؟ آیا نیروی کار رایگان به عنوان کارگر است که ما به آنها پیشنهاد می دهیم؟ آیا این پول ضعیف ماست که به ابزار سازش تبدیل می شود؟ آیا طرف قرارداد ما یک ابرقدرت است که ما مجبوریم همه چیز را که می گوید بپذیریم زیرا به او احتیاج داریم. آیا از سر ترس ، یا لجبازی آمریکا ، این است که ما با چین یا روسیه معامله کنیم؟ یا نه ، در صحنه های مختلف ، ما اهل کار و مشارکت هستیم و هرچه بدهیم ، در ازای چیزی ارزشمند به دست می آوریم. ما برای جبران نقاط ضعف و انتقال به موقع فناوری به قدرت تجربه شده خود اعتماد می کنیم و تخریب محیط زیست برای ما و بسیاری از مسائل مهم است.
دو صفتی که بازرگانان ما باید در روابط خود با ما کنار بگذارند و ما در تحقق آنها نقشی داریم این است که آنها با چشم یک جسد یا طعمه به ما و کشور ما نگاه نمی کنند و دو صفتی که ما داریم و ما باید آن را تغییر دهیم. که ما زنده و آماده خوردن هستیم. دولتها مقصر بوده اند و ما نیز مقصر بوده ایم. دولت ها باید این چهار خصلت زشت را که هنوز به آنها داده نشده و حتی در برخی موارد بدتر کرده اند ، تغییر دهند. کدام دولت تاکنون به این تغییرات فکر کرده است؟ وجود نفت فرصت و فاجعه بزرگی بوده است که می توانست مورد بهره برداری قرار گیرد و ما از آن بهره برداری نکرده ایم. سایر معادن با ارزش نیز همین است.
اکنون که دولت برای برقراری روابط با شرق و غرب بسیار عجله دارد ، باید پرسید که آیا مایل به فروش پول است و آیا مایل به ادامه وضعیت قبلی است ، با دست کامل در همه زمینه ها برای استفاده از توانایی های جهان برای منافع کشور آیا او آماده کرده است؟
اکنون زمان انتخابات ریاست جمهوری است. برنامه نامزدها برای از بین بردن تعلیق های مزمن در همه جنبه های کاری برای کشور چیست تا بتوانیم در توافق نامه ها یا قراردادهای بین المللی فعال شرکت کنیم. فرقی نمی کند ایالات متحده باشد ، چین ، هند یا هر کشور دیگری. اگر قرارداد بسته شود ، متناسب با ظرفیت داخلی است و اگر آن را نداریم ، لازم است هرچه سریعتر با برنامه ریزی فعال و موثر شروع کنیم. هیچ کشوری به خاطر خدا با ما معامله نمی کند و هر کاری که برای خودشان انجام می دهند نباید به گردن آنها بیفتد.
ما باید بازیگر باشیم نه تماشاگر. به عنوان مثال امکان عقد قرارداد با چین وجود ندارد و آنها با تجهیزات خود با کشتی های بزرگ خود به دریای عمان می آیند تا مواد اولیه ما را دریافت کرده و محصولات تولید کنند و به ما یا کشورهای دیگر بفروشند و ما آن را داخلی می نامیم تولید یا نتیجه یک توافق بین المللی. ، یا با صنعت کوتوله آنها برای پاکسازی ذخایر دریایی ما ، یا با حضور مردم چین ، متخصصان ایرانی یا بیکار یا کارگر کار می کنند و ثروت درونی ما را غارت می کنند ، یا محیط زیست را نابود می کنند. آمریکایی ها با ما ، و شاید حتی بدتر ، همین کار را کردند و هنوز امیدوارند که در آن زمان برگردند و ما از توافق بین المللی خوشحالیم.
این انباشت انباشته به برنامه ای برای جبران نیاز دارد. تاکنون مدیران اجرایی هیچ کاری درست نکرده اند و ما بیشتر به واردات اعتماد کرده ایم. اکنون زمان مناسبی است که مدعیان دولت کشور برنامه خود را برای حداکثر مدیریت و مشارکت بیان کنند ، و به جای وام های خالی یا اغلب سیاسی یا پیش بینی ها و شعارها ، ملت تقویت می شود و در همه صحنه ها و در مهمترین آنها نقش دارد. فواید. از نظر اقتصادی سرمایه گذاری کنید.
اکنون در آغاز سال و قرن جدید هستیم ، در آستانه چهل و دومین سال انقلاب و انتخاب رئیس جمهور جدید. کسی را انتخاب کنید که ملت را در ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی ، فرهنگی ، اجتماعی و اخلاقی و روابط خارجی کارآمد سازد تا اگر در معاهدات بین المللی فریب خوردید و در هر زمینه صاحب نظر و متخصص میهن پرست هستید ، نگران نشویم. همه چیز در کارخانه عدالت است و منافع ملی را فدای هیچ چیز دیگری نکنید. تاریخچه و ابعاد مناطق فوق باید نوشته یا بررسی شود و برنامه برنامه ریزی در هر مورد با تکیه بر متخصصان داخلی و بهره گیری از تجارب خارجی تهیه شود. خواه آمریکا باشد یا چین یا هر قدرت دیگری. منافع ملی مبتنی بر قدرت داخلی است نه متخصصان خارجی یا نرم افزار آنها که اطلاعات ما را ثبت می کند و ما فکر می کنیم مستقل هستیم. انتخابات مرحله آزمایش و تصمیم گیری و غیره است. اضطرابی که نوید شعار می دهد و کاری از پیش نمی برد برای ما مهم است ، یا این که ملت را با تمام توان تصدیق می کند و توانایی های خود را رشد می دهد و به افراد و نهادهای توانمند اجازه می دهد تا بر اساس بخش ، در صحنه های داخلی و خارجی رقابت کنند. م believeمنان خصوصی برای کشور پیروز می شوند نه منافع شخصی یا خارجی. بسم الله.