اگرچه هیچ تفاوتی بین اصلاح طلبان و مردم بین قالیباف وجود ندارد ، که از بورژوازی حامی می آیند ، و میرسلیم که در بورژوازی سنتی رشد کرده اند ، با جریان های سیاسی پیشنهادی قالیباف و میرسلیم اینگونه نیست. . از این منظر می توان گفت كه مجلس دارای دو چهره است: یك پارلمان متحد و پارلمان كه از درون تقسیم می شوند. شکاف بین احمدی نژاد ، قالیباف و میرسالیم.
به گزارش باراناخبر ، در سرمقاله شرق احمد غلامی ، سردبیر مقاله ، نوشت: سالها از سیاست فاصله داشت و این شبکه ارتباط چندانی با طیف ها و جریان های سیاسی جدید نداشت. بورژوازی سنتی در سازماندهی نیروهای مذهبی در مبارزه با دولت پهلوی نقش اساسی داشت و این سازمان و تأثیر تا زمان ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی ادامه داشت. برخی از چهره های تأثیرگذار آنها در شرایط خاص به سیاست بازگشتند از جمله میرسلیم که در یک مقطع حساس جانشین دوره کوتاه مدت علی لاریجانی شد به عنوان سید محمد خاتمی به عنوان رئیس وزارت فرهنگ و مشاوره اسلامی. این مرد سرد و گرم روزگار تجربیات بسیاری را ایجاد کرده است. فکر می کنم این تجربیات موفقیت آمیز نبودند و او به آن افتخار نمی کند. موفقیت یا شکست بخشی از سناریوی خط مشی است و یادگیری از شکست بیشتر از پیروزی شکست می خورد.
اکثر تحلیلگران سیاسی معتقدند که پارلمان متحد آینده تأثیر کمی نخواهد داشت.
اگر نمایندگان به جنبش احمدی نژاد در مجلس منتسب نمی شدند ، شاید بحث زیادی در مورد مجلس یازدهم وجود نداشت. بیشتر تحلیلگران خاطرنشان می کنند که این مجلس متحد نقش مهمی در اجرای تصمیمات مهم تصویب شده توسط یک نهاد رسمی ایفا می کند. اعضای مجلس یازدهم آماده هستند بدون استرس زیاد در قطعنامه های داوطلبانه شرکت کنند و به طور داوطلبانه اعتراض کنند ، که سایر جماعت ها به دلیل درگیری های داخلی و تنوع اعضای خود قادر به انجام آن نبودند. با قبول این نکته باید گفت اگر نقش نمایندگان در تصمیمات مهم به اندازه تمبر سند باشد ، باعث می شود مجلس در چشم مردم بایستد و این ارتقاء به شیوه انجام شود. این راه را برای پیروزی جناح اصولگرایی در انتخابات سال 1400 هموار خواهد کرد. این تصمیمات مهم ، از نظر جنسیت و عقیده ، ممکن است در صورت لزوم به خانه ملت ارجاع شود. در اینجا نماد دیگری از مجلس است که کار می کند ، نه صدای کم و بیش ملت. تصمیمات مهم شامل گسترش برای حل مشکلات در خاورمیانه و جهان مانند اقدام و همکاری با رقبا در همکاری های منطقه ای ایران و حتی مذاکره برای تحریم ها است. با مراجعه به چند موضوع به پارلمان ، نهادهای رسمی می توانند این موارد را از رده امنیتی خارج کرده و با حداکثر نظارت آنها را منعقد کنند.
به نظر می رسد با این فرمول ، اصلاح طلبان در یک معضل قرار دارند. اگر مجلس به دولت روحانی متوسل شود ، اصلاح طلبان متحمل درد و رنج زیادی نخواهند شد. آنها در انتقاد از دولت روحانی رهبری را بر عهده نمی گیرند ، اما دست بالا میزان انتقاد را در نظر مردم دارد. در حال حاضر مجلس یازدهم ممکن است دغدغه مردم و دیگر جریانات سیاسی نباشد ، اما این مورد برای میرسلیم ، قالیباف و احمدی نژاد صادق نیست. با توجه به یکنواختی پارلمان و آینده اقتصادی ناگوار در پیش رو ، روزافزون تعداد بیکاری که به مسائل امنیتی تبدیل می شوند ، ناگزیر نهادهای رسمی را به تصمیم گیری های بزرگ مجبور می کنند و پارلمان نقش تاریخی خواهد داشت. اما هرکسی که در پارلمان بنشیند این تصمیمات مهم را به نام خودش اتخاذ خواهد کرد تا بتواند از انتخابات ریاست جمهوری 1400 استفاده کند.قالیباف و میرسالیم همیشه آرزوی مقام بالاتر را نشان داده اند و در یک تصادف بد قرار دارند گرفتار این پارلمان شد. اگرچه هیچ تفاوتی بین اصلاح طلبان و مردم بین قالیباف وجود ندارد ، که از بورژوازی حامی نشات می گیرند و میرسلیم که در بورژوازی سنتی رشد کرده اند ، با جریان های سیاسی پیشنهادی قالیباف و میرسلیم اینگونه نیست. . از این منظر ، می توان گفت كه مجلس دارای دو چهره است: پارلمان كه متحد است و پارلمان كه پارگی در آن دارد ، شکاف بین احمدی نژاد ، قالیباف و میرسالیم. از یک سو ، این تقسیم قبل از تشکیل پارلمان صورت گرفت. واضح است كه در صورت عدم وجود موضوعات مهم كه توسط نهادهای رسمی به مجلس ارجاع می شود ، مجلس برای حل و فصل اختلافات پیرامون منافع اقتصادی و سیاسی جریانهای مختلف موجود در پارلمان اقدامات لازم را انجام خواهد داد. این سه جریان در مجلس ، که همه آنها اصولگرا نامیده می شوند ، هر یک با مشکلاتی سیاسی مواجه هستند که بعید است بتوانند مواضع سیاسی خود را رها کنند ، چه در داخل مجلس و چه در خارج از مجلس. “اگر میرسالیم این بار شکست بخورد ، پرونده بورژوازی سنتی برای همیشه توسط بورژوازی حامی ، که نماینده قالیباف است ، بسته خواهد شد.”
انتهای پیام