عمومی

خاطراتی از روزگار کرونا ، سخنان آقای حریرچی و داستان نجات مرد غرق شده و نهنگ

دوشنبه ، 15 آوریل 1999:

آیا عکس پرستارانی که صورتش توسط ماسک خرد شده بود را می بینید؟ هر جا که می خواستند تصویری از یک فرشته را بکشند ، باید آن را به این شکل ترسیم می کردند. این یک نمایش واقعی و منحصر به فرد از افسانه ها است.

باشد که خداوند از این پروردگار هارییری محافظت کند. وی گفت كه واكسن برای كرونا یافت نمی شود. یکی چیزی را در دریا دید. او فکر می کند ، مرد. او رفت تا او را نجات دهد. ملت خود را در حال غرق شدن می بیند. گفتند: “بیا.” گفت نهنگ. من آن را رها کردم ، آن را رها نکرد. من الان قربانی تو خواهم شد ما در صلح هستیم. او تسلیم نمی شود. چیست؟

در زمان حمله موشکی تهران ، در عید سعید فطر از امام خمینی (ره) بازدید کردیم. من مدیر رادیو ایران بودم. پس از این مراسم ، خانه آقای صدوقی در نزدیکی حسینیه. ما مجلس روحانیت را راه اندازی کردیم. صدای دو موشک به گوش رسید. آقای خاتمی وزیر بود. تنبل مواد شیمیایی از فیلم پخش می شود. آنها چقدر فیلم را سخت کردند. اما آنها این کار را کردند.

دیدن فیلم های قدیمی ایرانی در این تاج متفاوت است.
در قرنطینه ، برخی ناشنوایان و گنگ سالن را معرفی کردند. اتاق را خانه می نامند. دختر زن ساعت 1:30 صبح وارد اتاق می شود و به اتاق می رود. آنها معمولاً یک ساعت اضافه می کنند. آیا دوباره آن را دیده اید؟

در کنفرانس اسلامی در تهران ، قطر و سوریه خواستار برگزاری جلسه بعدی بودند و امیر قطر بسیار ناراحت بود. آقای من و خرازی سه بار به سراغ او و مرحوم حافظ اسد رفتیم. سرانجام قطر رئیس جمهور شد. پس از مدتی ، یازده سپتامبر اتفاق افتاد و همه کارها ، تلاشها ، اسلام هراسی و غیره. در وسط سفر ، امیر بزرگ قطر را دیدم. وی گفت: “ای کاش آن روز زبان من قطع شده بود و اصرار نمی کردم که رئیس کنفرانس اسلامی شوم.”

با این داد و بیداد در زمان روحانی ، فکر می کنم زبان او یکسان باشد.

کارهای عجیب و غریب را در سریال به پایان رساندم. علمی ، تخیلی ، ترسناک با فیلمنامه پیچیده. برای کورونا عالی بود.

آخر ماه شعبان است. در دعاهای شعبانیه می خوانیم: خدایا ، گویا من با تمام وجود در مقابل تو ایستاده ام. من جز تو کسی ندارم وضعیت امروز بشریت است.
هوا بارانی و بهاری امسال دیگر دو نفر نیستند. سه گانه ساخته شده است. من و کورونا و آزرائیل. فردا می بینمت

* در کانال شخصی منتشر شده است

دکمه بازگشت به بالا