البته آقای رئیسی این توصیه را شنیده اما ترجیح داده سکوت کند و اجازه دهد وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال به وظیفه خود عمل کنند.
نامه جامعه مدرسین بر خلاف گذشته بازتاب رسانه ای قابل توجهی نداشت و خبرگزاری های نزدیک به علاقه مندان زنگ خطری به صدا در نیاوردند که مسئله زنان ما ازدواج و تعالی فکری و از این قبیل است، ندیدن. فوتبال. یا مثلا قرار گرفتن در چنین جایی چیزی جز برانگیختن احساسات و عواطف کاذب نیست!
حتی رسانه ها نیز با سکوت قهرمانانه خود نمک بر زخم ها نپاشیدند و از اخبار و تصاویر حضور بانوان در ورزشگاه آزادی دریغ نکردند.
نتیجه چه بود؟ این اتفاق افتاد که بازی ایران و عراق در آرامش و سکوت برگزار شد، حتی اگر تخلفات محدودی هم وجود داشت، عکسی در قاب عکس گرفته نشد. ائمه جمعه امروز به این موضوع اشاره ای نکردند. بابت پوشاندن تاری آشکار قلم تبریک می گویم!
اما اکنون باید به سوالات مهم دیگری پاسخ داده شود، از جمله اینکه آیا نگرانی علما در مورد عدم حضور در ورزشگاه ها نادیده گرفته شود؟ حضور زنانی که گهگاه با چادر در ورزشگاه بیرون می آمدند حرام و خلاف شرع بود؟ کار بعدی چیه؟ در صورت تکرار، آیا عدم رعایت موازین شرعی اشکالی ندارد؟
به نظر می رسد موضوع حضور زنان در فعالیت های اجتماعی به ویژه ورزش بیش از آنکه جنبه مذهبی، مذهبی و حتی فرهنگی اجتماعی داشته باشد، یک موضوع سیاسی است. به عبارت دیگر مشکل ساز شده است زیرا از دالان های سیاست عبور کرده است. اگر در دولت های گذشته (خاتمی احمدی نژاد و روحانی) به عنوان رئیس دولت عمل می کرد، این موضوع در آن دوره ها سیاسی نمی شد و پابرجا بود. با این حال، شبهه مخالفت با مشرق زمین همچنان در ذهن عالمان دینی، متدین و سکولار جای بحث دارد و حتی اگر موضوع را از سیاست خالی کنیم، همچنان به بن بست می رسد.
برای روشن شدن موضوع باید دید چرا نهادهای مذهبی با حضور زنان در ورزشگاه ها و برخی فعالیت های ورزشی مخالفت می کنند. آن طور که من فهمیدم، مفسدان را ستون زن با مردان و عواقب مفسده این موضوع را ستون فقرات فتاوای خود ذکر می کنند. پس اگر این فرض حل شود، مشکل حل می شود.
یک اصل در فقه پذیرفته شده است که وکیل تصمیم می گیرد، اما تشخیص موضوع دادرسی با مردم و مکلفین است (به جز در موارد خاص). بنابراین اگر جامعه بتواند ثابت کند موضوع مورد انتقاد قابل حل است، دیگر جایی برای مخالفت با ورود زنان به ورزشگاه واقعی باقی نمی ماند و تصمیم قانونی نقض نمی شود.
در بازی پنجشنبه شب بانوان در جایگاه ویژه ای قرار گرفتند و بحث اختلاط با آقایان عملا منتفی شد. بنابراین دیگر دلیلی وجود ندارد که حضور آنها غیرقانونی تلقی شود. البته با ارتقای کیفیت حضور بانوان در مجامع ورزشی، انتقادات قانونگذار نیز کاهش خواهد یافت.
فعالان اجتماعی، جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی و فعالان مدنی در سالهای اخیر برای بهبود رابطه شریعت و رفتار اجتماعی (حداقل در حوزه ورزش) تلاش کردهاند و در یک ارتباط علمی صمیمی در مورد موضوعاتی مانند حضور زنان در استادیومها و حتی … بیشتر از آن. مسائل مهمی مانند حجاب و رعایت آن با اندیشمندان دینی مطرح نشده است.
امروزه به ویژه در شرایطی که مشکلات اقتصادی مردم را عصبانی و کم تحمل کرده و موجب کاهش شدید نشاط فردی و اجتماعی شده است، سخت گیری در مقولاتی مانند «فوریت» کاملا پذیرفته شده است.
مسابقات ورزشی چه بخواهیم و چه نخواهیم احساسات ملی و حماسی را برمی انگیزد که می تواند امیدبخش و وحدت آفرین باشد و در عین حال شادی هایی را به ارمغان آورد که در حد جواز است و در منطقه خلأ دینی ایرادی بر این امر نیست. . شاید بتوان یک نمونه از قانون سهولت و تحمل را در مورد این دسته بندی ها به کار برد.
از طرفی مقررات بین المللی همانطور که در اقتصاد و سیاست بر همه کشورها تحمیل می شود ما را مجبور به پذیرش رفتارهای ناخواسته در ورزش می کند، بین شرع و عرف بحث نکنید، عمل باید مانند تصمیمات دینی باشد.
ورزش و مسائل زنان بخش کوچکی از یک موضوع بزرگتر به نام زندگی عرفی است. اگرچه در ادبیات حقوقی امام خمینی (ره) حاکمیت تصمیمات ثانویه توانسته تا حدودی مشکلات را حل کند، اما در مباحث مطروحه، گفت وگوهای علمی تخصصی میان فعالان اجتماعی و عالمان دین اولاً ضروری و ثانیاً به این نتیجه می رسد که اتهام نباید ارتداد را ساده انگاشت و جامعه را مجبور به سکولاریسم نکرد و مبانی دینی را تحریف کرد و تقابل دین و جامعه را فراگیر نکرد.