از چند روز قبل رسانه ایران اینترنشنال با تبلیغات زیادی خبر مصاحبه با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی را منتشر کرد. مصاحبه ۲۵ دقیقهای که پنجشنبه ۱۸ اسفند از این شبکه منتشر شد و نتانیاهو تلاش میکرد چهره متفاوتی از خود را برای مخاطبان ایرانی این شبکه از خود نشان دهد. چرا که نفرت از اسرائیل میان ایرانیان هیچگاه ربطی به رابطه آنها با حکومت نداشتهاست و بیشتر شبیه یک نفرت و انزجار همگانی است.
«صادق فرامرزی» روزنامهنگار و کارشناسی ارشد علوم سیاسی در یادداشتی که برای ایسناپلاس نوشت به تحلیل محتوای این مصاحبه و چرایی دعوت نتانیاهو به ایران اینترنشنال اشاره کرداست.
ایسناپلاس-محمدصادق فرامرزی: «ما در آستانه جشن پوریم هستیم، ۲۵۰۰سال پیش ایران می خواست یهودیان را نابود کند، آنها آن موقع موفق نشدند و اکنون هم موفق نمی شوند»، «ما تاریخ و ارزش های مشترکی داریم… می خواهم از این فرصت استفاده کنم و به مردم ایران بگویم نوروز مبارک»؛ نخست وزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی این ۲موضع را در حدفاصلی قریب به ۲۴ساعت به زبان آورد. البته این نخستین باری نبود که بنیامین نتانیاهو در آستانه جشن پوریم و بزم به خون کشیدن دهها هزار ایرانی، کینه قدیمی صهیونیست ها از ایرانیان را بر زبان آورد، او پیش از نیز حداقل ۲بار دیگر در آستانه این آئین یهودی با اشاره به روایت های صهیونیست ها درباره این جشن گفته بود «امروز هم وارث پرشیا، ایران، تلاش دارد دولت یهودیان را نابود کند.» با این حال امسال و همزمان با تکرار مناسبتی این جمله، او روبروی دوربین تلویزیون سعودی «ایران اینترنشنال» نشست و از دوستی صهیونیست ها با ایرانیان گفت، علاقهاش به برنج زعفرانی را یادآوری کرد، نوروز را تبریک گفت و البته بار دیگر بر ضرورت حمله نظامی به ایران تاکید کرد. اما بگذارید این بار با نگاه دیگری به این تناقض ها نظر بیاندازیم. حافظه جمعی ایرانیان مملو از این دو رویی های ریاکارانه از سوی دشمنانش است. پیام تبریک نوروزی روسای جمهور آمریکا و همزمان با آن به تصویب رساندن سنگین ترین تحریم ها که بیش از همه شکنجه اقتصادی ایرانیان را دنبال می کرد، ارسال پیام صلح و دوستی و در عین حال خیز برداشتن برای حمله نظامی به ایران و دهها مورد دیگر یادآور چنین رویه آشنایی است. نکته متمایز آنچه چند روز پیش در قاب ضدایرانی ترین تلویزیون فارسی زبان به چشم آمد پذیرش معنادار نشستن در کنار نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود. دلایل زیادی و از جمله نفرت همگانی از صهیونیست ها باعث شده تا تندترین چهره های ضدانقلاب نیز در دهه های گذشته برای حفظ وجاهت خود تن به چنین ننگی ندهند. اما شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» این ننگ را نیز با رنگ و لعاب دوستی با یک رژیم اشغالگر برای خود خرید. به احتمال زیاد اداره کنندگان این شبکه از واکنش منفی بخشی از مخاطبانشان در این باره آگاهی داشتند اما به چه دلیلی با تبلیغات فراوان به استقبال نمایش این سیرک ضدایرانی رفتند؟ پاسخ این سوال پیش از هرچیز به «کلان روایت» یا «هدف عام» سیاست های «ایران اینترنشنال» بر می گردد.
عادی سازی خطوط قرمز ایرانیان
فارغ از آنکه یک رسانه در متن خود چه محتوایی را به مخاطب خود عرضه می کند، همواره نگاهی به یک کلان روایت دارد. کلان روایت هر رسانه، روایت کلانی است که از کنار هم قرار دادن خرده روایت هایش می سازد. تاسیس شبکه «ایران اینترنشنال» با دور هم جمع کردن خبرنگارانی که سالها در دیگر رسانه های خارج از کشور مشغول به کار بودند هدفی بزرگتر از پوشش ناآرامی های داخلی و انتشار اخبار منفی برای هدایت تحریک افکارعمومی ایرانیان داشت. هدف عام دستوری این شبکه از نخستین ماه های فعالیتش عادی سازی سوژه ها و ایده هایی بود که برای همه ایرانیان خط قرمز به حساب می آمد. شاید روی خط آمدن سخنگوی گروهک تروریستی الاحواز بعد از حمله به رژه نیروهای مسلح در شهریور سال ۱۳۹۷ نخستین باری بود که این هدف عام را به نمایش گذاشت. باز کردن باب گفتگو با یک گروهک تروریستی که دستش به خون شهروندان اهوازی آلوده بود گامی برای مشروعیت بخشی به تروریسم به حساب می آمد. این رویه بعد از آن نیز با دومینو تریبون دادن به جریان های تجزیه طلب دنبال شد. اهمیت چندانی ندارد که در متن محتوای اظهارات تجزیه طلبان چه گفته می شد و با چه بازخوردی از سوی مخاطبان مواجه می شد، آنچه واجد اهمیت اصلی بود موضوعیت یافتن گروهک هایی بود که از سوی مردم هیچگاه به رسمیت شناخته نمی شدند. تکرار این رویه در بلندمدت عملا این امکان را فراهم آورد تا گزاره «تجزیه سرزمینی ایران» در بلندمدت موضوعیت سیاسی بیابد. رقص پرچم تجزیه طلبان در تجمعات ضدانقلاب در ماه های اخیر و لکنت رهبران دست ساز این تجمعات در محکومیت حاملان این پرچم ها، نشستن در کنار گروه های تروریستی همچون کومله و قائل شدن حقوق برای این جریانات ضدایرانی بدون تثبیت فرامتنی که این شبکه در سالهای گذشته پی گرفته قابق تحقق نبود.
با چنین نگاهی گفت و گوی صمیمانه این شبکه با نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس را فارغ از متن تکراری اش باید در راستای این فرامتن درک کرد. صهیونیست ها بعنوان بدنام ترین دشمنان ایران و نتانیاهو بعنوان نماد لابی گر برای حمله نظامی به سرزمین ایران یک خط قرمز هویتی و ملی برای ایرانیان به حساب می آید. ترتیب چنین برنامه ای پیش از تلاش برای ایجاد همدلی میان بدنه معترضین و صهیونیست ها، گامی برای عادی سازی و موضوعیت بخشیدن به ایده حمله نظامی اسرائیل به ایران بود.
روایت و رویای براندازی از خیابان تا جنگ
همزمان با شکست خوردن فراخوان های اخیر ضدانقلاب برای حضور در خیابان و بیم بلاموضوع شدن گزینه «خیابان»، خط روایی جریان ویرانی طلب باید سوژه امکان براندازی را در ذهن دنبال کنندگان خود زنده نگه دارد. از این رو چندان عجیب نیست که شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» که تا چندماه پیش با تمسک به فیک نیوز و طرح گزاره های مضحکی همچون تفاهم نامه ایران با ونزوئلا برای فرار مقامات جمهوری اسلامی به کاراکاس، لحظه براندازی را برای مخاطبان خود در نزدیکترین زمان ممکن تصویر می کرد حالا برای زنده نگه داشتن این باور، نزدیک بودن «حمله نظامی» را جایگزین «خیابان» کند. آنچنان که مجری این شبکه بارها در این گفتگو ۲۵دقیقه ای تلاش می کند تا از زبان نتانیاهو جمله ای مبنی بر قطعیت این حمله نظامی را بیرون بکشد. آنچنان که کارناوال متشکل از چند بازیگر و یک شاهزاده که در ماه های اخیر تلاش کرده برای خود جایگاه لیدری پیدا کند هم این روزها بیش از آنکه با دعوت به حضور در خیابان، امکان براندازی را در اذهان زنده نگه دارد با پوشش حضور در پارلمان های اروپایی و لابی با دولت های غربی برای تشدید تحریم های اقتصادی، تصویری از امکان براندازی را نقاشی می کند. در چنین فضایی گفتگو با نتانیاهو و تقلا برای قریب الوقوع خواندن حمله نظامی به ایران را در کلان روایت این برنامه باید تلاشی برای زنده نگه داشتن روایت براندازی دانست.
انتهای پیام