همچنان آمریکا با چالش جدی قدرتگیری چین، جنگ اوکراین، برنامه هستهای ایران، مشکلات برآمده از منطقه خاورمیانه و بسیاری از مسائل در نظام بینالملل روبهروست که داشتن سیاستمداران و مشاورانی کارکشته و زبده برای حل و فصل آنها و کمک به روسای جمهور این کشور اعم از جمهوریخواه و دموکرات را ضروری کرده است. مشاورانی که از زیر و بم نظام بینالملل و کشورهای دیگر آگاه باشند و کارنامهای وسیع و طوماری طولانی از حلوفصل مسائل بینالملل داشته و باری از دوش سیاستمداران آمریکایی و حتی غیرآمریکایی کم کرده باشند.
بسیاری بر این باور هستند هنری کیسینجر اندیشمند، سیاستمدار و مشاور ۱۰۰ سالهای بود که همواره در طول تاریخ توانست با عصای جادویی خود پلی ارتباطی میان واشنگتن با کشورهای دیگر از جمله پکن و مسکو بزند و روابط یخزده آمریکا را با دو کشوری که در طول تاریخ رقیب و در زمانی دشمن این کشور به شمار میرفتند، ترمیم کند.
او در رشته فلسفه دانشگاه هاروارد تحصیل کرده و از همان ابتدای کار توانست عالی بدرخشد و تا سالهای ۱۹۶۹ که به مقام مشاور امنیت ملی آمریکا منصوب و وارد عرصه سیاست شد، به فعالیتهای علمی و دانشگاهی خودش ادامه داد. اما از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۷ نقش پررنگتری در وقایع سیاسی آمریکا و در جایگاههای مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه آمریکا ایفا کرد و به خاطر قرارداد صلح پاریس و پایان دادن به جنگ ویتنام، جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد. حتی پس از درخشش در فعالیتهای سیاسی نقش کلیدی در مشورت با روسای جمهور آمریکا داشت و توانست به ۱۲ رئیس جمهور آمریکا مشورت دهد.
درواقع به خاطر وجود کیسینجر بود که در اوج جنگ سرد، قراردادهای کنترل تسلیحات هستهای بین آمریکا و شوروی بسته شد و چندین سال رقابت تسلیحاتی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در این سالها تحت تاثیر قرار گرفت تا جایی که میتوان گفت او از پیشگامان تنشزدایی با اتحاد جماهیر شوروی بوده است. فعالیتهای کیسینجر در زمینه تنشزدایی با روسیه تنها به سالهای جنگ سرد محدود نماند و تا همین اواخر ادامه داشت. درخصوص جنگ اوکراین مشورتها، پیشنهادات و توصیههایی برای رئیس جمهور آمریکا داشت و سناریوهای آینده جنگ را برای سیاستمداران و علاقهمندان حوزه بینالملل ترسیم میکرد.
او که معمار روابط نوین آمریکا و چین خوانده شده، در سال ۱۹۷۲ با پیروی از دیپلماسی پینگپنگی توانست موجب نزدیکی روابط آمریکا با چین شود. وی علاوه بر اینکه روابط خوبی با پوتین داشت، روابط نسبتا نزدیکی هم با شی جین پینگ رئیس جمهور فعلی چین داشت. فعالیتهایش برای نزدیکی با چین تا آخرین روزهای عمرش ادامه یافت، به طوریکه چند روز پس از تولد ۱۰۰ سالگیاش به چین سفر کرد و بر خلاف اینکه چین و آمریکا رابطه چندان مثبتی نداشتند، فرش قرمز پکن برای کیسینجر پهن بود.
این وزیر خارجه اسبق آمریکا چند روز پیش از سفرش به چین در مصاحبهای با بلومبرگ به بایدن هشدار داد که از رویارویی و تقابل با چین بپرهیزد، چراکه وضعیت کنونی ژئوپلیتیکی برای کاستن از درگیریها بین آمریکا، چین، روسیه و اروپا به «انعطافپذیری نیکسونی» نیاز دارد. اما در همان روزها بایدن، رئیس جمهور ۸۰ ساله آمریکا خودش را همپای کیسینجر دانست و گفت فکر میکنم من هماندازه کیسینجر به سیاست خارجی آمریکا اشراف دارم.
کیسینجر افزون بر اینکه در دوران سیاستمداریاش به روابط آمریکا با چین و روسیه سروسامان داد، توانست روابط خوبی هم با شاه پهلوی برقرار کند. در سال ۱۹۷۲ در دورانی که وزیر خارجه آمریکا بود، به روابط آمریکا و ایران تعمیق بخشید و قرارداد همکاری اقتصادی دوجانبهای بین دو کشور منعقد شد؛ قراردادی که به گفته خود او بزرگترین قراردادی بوده که تا آن زمان میان ایران و آمریکا بسته شده و نشانهای از پیوند دوجانبه دو کشور بوده است. همچنین در زمانی که او وظیفه سنگین منصب وزیر خارجه آمریکا را به دوش میکشید، برخلاف مخالفتهای پنتاگون توانایی خرید همه رقم تسلیحات را به ایران داده شد. حتی به ایران اجازه داده شد تا گامهایی برای ایجاد نیروگاههای هستهای بردارد.
علیرضا ازغندی، در کتاب روابط خارجی ایران ۱۳۲۰-۱۳۵۷ در این رابطه مینویسد که مسافرتهای مکرر هنری کیسینجر به ایران نقش اصلی در روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی واشنگتن و تهران ایفا کرده، تا جایی که ایران مهرهای اساسی در جهت عملی ساختن دکترین دوستونی نیکسون-کیسینجر در منطقه فوقالعاده حساس و استراتژیک خلیج فارس به شمار میرفته است. ایران مهمترین و باارزشترین پایگاه آمریکا در منطقه خلیج فارس و اقیانوس هند بود و آمریکا بر اساس دیپلماسی مبتنی بر نفوذ خود، موفق شد رژیم پهلوی و شخص شاه را به عاملی وفادار و مطمئن برای کشورهای صنعتی غرب تبدیل کند.
با این حال نزدیکی کیسینجر به شاه در آستانه انقلاب اسلامی و راضی کردن کارتر رئیسجمهور آمریکا برای پناه دادن به محمدرضاشاه، موجب برانگیختن خشم مقامات جمهوری اسلامی و ایرانیان شد و زمینه تسخیر سفارت آمریکا و ماجرای گروگانگیری را فراهم کرد.
محوشدن رنگهای دیپلماسی از چهره کیسینجر
چند روز پیش پدر دیپلماسی آمریکا، هنری کیسینجر در سن ۱۰۰ سالگی از دنیا رفت. علیرغم اینکه او به هیچ پل ارتباطی میان آمریکا و کشورهای دیگر نه نمیگفت و توانست از خود چهرهای سازنده در راستای گسترش و ارتقا سیاست خارجی آمریکا و صلح جهانی به نمایش بگذارد، اما برخی او را مورد انتقادات شدید قرار داده و به بسیاری از جنگها و خونریزیها متهم کردهاند.
به عقیده بسیاری، صلحی که برای پایان دادن به جنگ ویتنام در سال ۱۹۷۳ محقق شد میتوانست خیلی زودتر با جنگ و خونریزی کمتری رقم بخورد. علاوه بر این دست کیسینجر به خون بسیاری از مردم بیگناه به خاطر حضور آمریکا یا بیتوجهی این کشور در منازعات آرژانتین، بنگلادش، شیلی و تیمور شرقی کثیف و رنگی سیاه از دیپلماسی آمریکا به جا گذاشته است.
همچنین این وزیر خارجه اسبق آمریکا به خاطر پشتیبانی از گسترش ناتو به شرق، متهم به زمینهسازی برای آغاز جنگ اوکراین است. او که به معمار روابط آمریکا با کشورهایی همانند چین و روسیه شناخته میشود، اکنون تفکرات و عملکردش به خاطر گسترش ناتو به شرق، تحریک روسیه برای حمله به اوکراین و پیامدهای ناشی از این جنگ برای اروپا و آمریکا زیر سوال است.
تناقضگوییهای این سیاستمدار کهنهکار در جنگ ۲۰۰۳ عراق هم خودش را نشان داد. او که طرفدار پروپاقرص موازنه قدرت به شمار میرفت و میدانست با ورود آمریکا به معادلات خاورمیانه و از پا درآوردن عراق توازن قدرت در این منطقه حساس به هم میخورد، از حمله به عراق حمایت کرد.
درخصوص مسائل ایران نیز بسیاری او را دوست شاه و دشمن ظریف میدانند. به طور کلی کیسینجر بر خلاف بسیاری از سیاستمداران آمریکایی بیمی از مسائل هستهای نداشت، اما به رغم روابط نزدیکی که با ایران در دوران پهلوی داشت، به گفته برخی تحلیلگران به شدت در دوره جمهوری اسلامی از مواضع ایران دور بود و از مخالفین جدی برجام به شمار میرفت.
علاوه بر این به باور برخی کیسینجر کارنامهای بیهمتا نداشته و افرادی مانند استفان والت معتقدند دین آچسون، جرج پی. شولتز و جیمز بیکر که منصب وزیر امور خارجه آمریکا را در دوران مختلف ریاستجمهوری این کشور به عهده داشتهاند، کارنامه و عملکردی کمتر از کیسینجر ندارند.
311311