در پی کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق ، وی نیز محاکمه و به زندان محکوم شد. فهرست اتهامات وی با دستگیری نصیر و خلع سلاح گارد شاهنشاهی آغاز شد و با حذف نام شاه از پادگان صبح پادگان ارتش به پایان رسید. او به اعدام محکوم شد ، اما سرانجام به دلیل “مقاومت در برابر قیام ملی و مخالفت با رژیم سلطنتی” تنها به سه سال زندان محکوم شد زیرا مصدق مسئولیت همه چیز را مردانه به عهده گرفت.
به گزارش باراناخبر ، این روزنامه اعتماد وی نوشت: «محمدتقی ریاحی در چالشتر متولد شد ، در حوالی شهرکرد ، که آن زمان بخشی از استان اصفهان بود ، اما از آکادمی هنرهای تهران فارغ التحصیل شد و سپس به دانشکده افسران رفت.
در آغاز سلطنت رضاشاه به همراه گروهی از دانش آموزان برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد. در آنجا مکانیک و علوم نظامی تحصیل کرد. سپس به ایران بازگشت و خدمت سربازی را انتخاب کرد.
او عاشق ارتش بود ، اما در دانشگاه نیز تدریس می کرد. در سال 1330 بود که وی سردار سرتیپ شد و همزمان رئیس اداره اسلحه و مهمات ارتش شد.
اما او در آنجا نماند و با تشدید ملی شدن صنعت نفت در ایران ، مجبور شد نقش دیگری را بپذیرد. از طریق مهدی بازرگان به آبادان رفت و مدیریت پالایشگاه نفت آنجا را بر عهده گرفت.
آنها می گویند: “ریاحی توانست از تعطیلی پالایشگاه جلوگیری کند و تا آنجا که ممکن است سعی کند صنعت نفت کشور را در گردش نگه دارد.” چند ماه بعد – در آغاز دوره دوم نخست وزیری مصدق – به وزارت دفاع رفت و دستورات دولتی را اجرا کرد.
فرمان بازنشستگی پیش از موعد توسط گروهی از مخالفان برجسته مصدق امضا شد و بسیاری از آنها در پست های کلیدی و مناصب کلیدی باقی ماندند. سپس ، در مارس 1931 ، جانشین محمود بهارمست به عنوان رئیس ستاد ارتش شد و سعی کرد تنش جاری بین ارتش و دولت را کنترل و مدیریت کند و از تشدید بحران جلوگیری کند.
ریاحی از آغاز جنبش نفت تا آخرین روز دولت مصدق ، دستورات نخست وزیر را دنبال کرد ، اما – به گفته فردوس – وی به عنوان فرمانده کل به شاه وفادار ماند و از مخالفت با دربار اجتناب کرد. حتی وقتی دستور دستگیری نصیر را داد و نقشه 16 اوت را خنثی کرد و از سقوط دولت جلوگیری کرد ، باز هم معتقد بود که فرمانده اصلی ارتش نخست وزیر نیست بلکه پادشاه است. اما پس از کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق ، وی نیز محاکمه و به زندان محکوم شد.
فهرست اتهامات وی با دستگیری نصیر و خلع سلاح گارد شاهنشاهی آغاز شد و با حذف نام شاه از پادگان صبح پادگان ارتش به پایان رسید.
او به اعدام محکوم شد ، اما سرانجام به دلیل “مقاومت در برابر قیام ملی و مخالفت با رژیم سلطنتی” تنها به سه سال زندان محکوم شد زیرا مصدق مسئولیت همه چیز را پذیرفت و گفت ریاحی و بقیه همه فقط دستورات من را اجرا کردند ، و اگر جنایتی رخ داد (که اتفاق نیفتاد) ، به من باز می گردد.
پس از گذراندن دوران محکومیت ، ریاحی از دولت پهلوی جدا شد و به گفته باقر عاقلی (در کتاب زندگینامه مردان سیاسی) ، “و کار پردرآمدی انجام دهید و آن را بفروشید. او ثروتمند شد.” مدت کوتاهی پس از خروج از ایران ، در فرانسه ساکن شد. جالب است که وی پس از انقلاب به کشور بازگشت و – به دستور مهدی بازرگان ، رئیس دولت موقت – مدت کوتاهی وزیر دفاع نیز بود. اما نه او و نه دولتی که در آن وزیر بود زنده نماند. “او به فرانسه بازگشت و در همان روز در سال 1988 در نیس درگذشت.”
انتهای پیام