به گزارش خبرگزاری باراناخبر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شاه در ژوئن ۱۹۵۶ طی سفر خود به شوروری با مقامات این کشور مانند خروشچف (رهبر شوروی) کلیمنت ووروشیلوف (رئیس وقت شورای عالی/ رئیس کشور) و هووانسی میکویان (عضو عالی حزب کمونیست) درباره پیمان بغداد و وضعیت جهانی به گفت وگو نشست. جزئیات این گفت وگو در سندی که در آرشیو دانشگاه جرج تاون موجود است قابل مشاهده است.
محمدرضا شاه پهلوی به مسکو سفر می کند تا از سیاست صلح طلبانه جدید خروشچف بهره برداری کند و از تغییرات پس از کنگره بیستم حزب کمونیست شوروی شخصاً آگاه شود. او توسط خروشچف مورد استقبال قرار می گیرد. او مشتاق بهبود روابط با ایران بود. اما مسئله ای که برای مسکو دردسرساز شده تصمیم ایران برای پیوستن به «پیمان بغداد» است.
متن این دیدار تنش موجود در اتاق را منتقل می کند جایی که میکویان و همکارانش اعتراضات شدید خود را به تصمیم ایران برای پیوستن به این پیمان بیان می کنند. از آن جا که آن ها قبول دارند نمی توانند تهران را مجبور به خروج از این پیمان کنند می خواهند شاه حداقل به طور علنی تضمین دهد که «ایران اجازه نخواهد داد قلمروی آن علیه اتحاد جماهیر شوروی استفاده شود.» شاه تحت این فشار آشکارا ناراحت است و «مدتی سکوت می کند» پیش از این که توجیهات مختلفی ارائه دهد از جمله این که با لحنی نه چندان قوی به میزبانانش یادآوری کند که به بنیان گذار کمونیسم شوروی احترام می گذارد: «شما باید بدانید که در ایران حتی یک کلمه بد درباره لنین گفته نمی شود.» سرانجام او این اظهارنظر را ارائه می دهد: «اگر ایران خودش برای شما خطری نیست اما فکر می کنید که ممکن است از قلمروی ایران تهدید شوید اعلام می کنم که تا زمانی که زنده هستم هیچ خطری از سوی ایران شما را تهدید نخواهد کرد.»
در این گفت وگو نخست وزیر خروشچف با همان غرور همیشگی خود درباره قدرت نظامی اتحاد جماهیر شوروی صحبت می کند و به محمدرضا شاه یادآوری می کند که همسایگان اگر با آن رفتار تهاجمی داشته باشند با چه پیامدهایی روبه رو خواهند شد. همراه با اشاره به نگرانی هایش درباره تهدید تاریخی روسیه شاه بارها خطر سلاح های هسته ای و لزوم توافق بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده برای حذف آن ها را مطرح می کند.
در ادامه بخشی از مشروح مذاکرات این دیدار حساس می آید:
محمدرضا پهلوی: به نظر من وضعیت کنونی جهان در حال تغییر و تحول است. به نظر می رسد نیاز به آرامش و صلح در همه جا احساس می شود. با این حال صلح پایدار تنها زمانی برقرار خواهد شد که میان قدرت های بزرگ توافق حاصل شود و راه هایی برای منع استفاده از سلاح های اتمی و هسته ای و محدود کردن تمامی تسلیحات پیدا شود. از سوی دیگر ما می بینیم که ملت ها خواهان استقلال هستند و مشاهده می کنیم که تقریباً در سراسر جهان دیگر مستعمره ای وجود ندارد. این موضوع خود را به شکل ملی گرایی و دیگر اشکال نشان می دهد. مطمئنم که دیر یا زود تمامی کشورها به اهداف خود خواهند رسید. البته این موضوع امید زیادی را در دل ها زنده می کند و زمانی که همه ملت ها به این نقطه برسند وسایل تحریک و تهدید کمتری وجود خواهد داشت. این امر به تضمین صلح کمک خواهد کرد. این زمانی خواهد بود که ملت هایی که به استقلال دست یافته اند بتوانند اقتصاد خود را – در بخش صنعت و کشاورزی – بسازند و از ثروت های طبیعی خود بهره برداری کنند. در آن زمان شرایطی برای توسعه هم زیستی دوستانه ایجاد خواهد شد.
بدون شک بسیار بهتر خواهد بود اگر صنعت کشورهای مختلف به جای تولید ابزارهای تخریب امکانات زندگی برای جمعیت بسازند. این مرحله گذار چقدر طول خواهد کشید؟ امیدوارم زیاد طولانی نباشد.
خروشچف: درست است.
ووروشیلوف: ما موافقیم ما نیز همین گونه فکر می کنیم اما این مرحله چقدر طول خواهد کشید؟ ممکن است نظرات متفاوتی وجود داشته باشد. این روند می تواند به تأخیر بیفتد یا وقایع می توانند بسیار سریع پیش بروند. من می خواهم دو نکته به آن چه اعلیحضرت شاه فرمودند اضافه کنم. به نظر من تمام کشورها از جمله اتحاد جماهیر شوروی و ایران باید فعال باشند. فعالیت نباید فقط محدود به داخل کشور و توسعه داخلی برای گسترش اقتصاد ملی فرهنگ و هنر باشد بلکه باید در عرصه بین المللی نیز فعال باشد. کشورها باید با فعالیت های خود از امکان وقوع درگیری های بین المللی جلوگیری کنند.
اعلیحضرت دیروز به درستی فرمودند که حتی درگیری های کوچک می توانند به برخوردهای بزرگ تبدیل شوند. اگر فعالیت های کشور ما و دیگر کشورها با یکدیگر هماهنگ باشد بسیار خوب است. اما حتی اگر این فعالیت ها هماهنگ نباشند ولی هدف یکسانی – یعنی صلح – داشته باشند باز هم خوب خواهد بود. البته هر کشور باید راه های خاص خود را پیدا کند. من بسیار مایلم نظر اعلیحضرت را بدانم.
محمدرضا پهلوی: البته این هدف آرزوهای ما است تا جایی که بتوانیم در دستیابی به این هدف بزرگ کمک کنیم. قدرت های بزرگ – چهار یا پنج کشور – کرسی های دائمی در شورای امنیت سازمان ملل دارند. این کشورها که حقوق ویژه و گسترده ای برای خودشان مذاکره کرده اند – هر کاری که انجام دهند اقدامات شان مؤثر خواهد بود. تنها وظیفه کشورهای کوچک این است که در رابطه با تغییرات امور بین المللی یاری برسانند و تمام تلاش خود را به کار گیرند.
خروشچف: ملت ها اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان یک نیروی قدرتمند می شناسند و این حقیقت دارد و ملت ها دیگر داستان هایی که می گویند اتحاد جماهیر شوروی خواهان جنگ است یا در حال آماده شدن برای حمله به کسی است را باور نمی کنند. درواقع هیچ کشوری که خواهان جنگ باشد نیروهای مسلح خود را کاهش نمی دهد هیچ کشوری که خواهان جنگ باشد از پایگاه های نظامی سودمند خود به ویژه یک پایگاه در مرکز اروپا مانند اتریش صرف نظر نمی کند. شما ممکن است بپرسید شواهد ما چیست. شواهد همان حقایقی است که من به تازگی ذکر کردم. باید برای همه روشن باشد که ما نمی توانیم از طریق جنگ چیزی به دست آوریم. در شرایط کنونی در صورت وقوع جنگ تخریب های عظیمی خواهیم داشت. البته از طرف ما اروپا و آمریکا را نابود خواهیم کرد. در مورد آمریکا همان طور که می گفتند در نزدیکی ما قرار دارد.
البته ما هواپیماهایی داشتیم و داریم که می توانند هر نوع ابزار تخریب را به خوبی و تا مسافت های طولانی حمل کنند و این فناوری را به شما نشان داده ایم. اما اکنون صحبت حتی درباره آن ها نیست. با ظهور موشک های بالستیک که هزاران کیلومتر را در چند دقیقه طی می کنند بسیاری از فناوری های اخیر هوانوردی اهمیت سابق خود را از دست می دهند. می خواهم به شما بگویم که ما خودستایی نمی کنیم. این داده های عینی این سلاح است.
ما روابط بسیار خوبی با کشورهای عربی داریم. برخی در این مورد می گویند که ما در خاور نزدیک و خاورمیانه در حال دنبال کردن تاکتیکی برای کنار زدن کشورهای غربی هستیم و بنابراین روابط خوبی با کشورهای شرق عربی برقرار کرده ایم. این حرف بی اساس است. ما براساس اعتقادات خود عمل می کنیم براساس این واقعیت که ما اصولاً مخالف استعمار وابستگی های استعماری و طرفدار از بین بردن استعمار هستیم. اکنون حتی برخی از کشورهای غربی به این نتیجه رسیده اند که حفظ مستعمرات برای آن ها دشوار است بنابراین تلاش می کنند تا سرکوب سیاسی در مستعمرات یا مستعمرات سابق را با سرکوب اقتصادی جایگزین کنند؛ اما این برای مردم بهتر نیست. مردم نمی خواهند برای حفظ نظام استعماری و اشکال جدید آن از گرسنگی بمیرند. وقتی در انگلستان بودیم مسئله خاور نزدیک و خاور میانه را به صورت بسیار مستقیم موردبحث قرار دادیم.
محمدرضا پهلوی: من بسیار خوشحال شدم که بیانیه ای بسیار روشن و دقیق از جانب شما شنیدم. من به این نتیجه می رسم که شاید چیزی که تاکنون مانع از وقوع جنگ شده همان سلاح وحشتناکی است که ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی دارند. اما ممکن است روزی فرا برسد که موشک های بالستیک با کلاهک های اتمی و دیگر مواد منفجره از یک سوی جهان به سوی دیگر پرتاب شوند و درنتیجه تمام جهان نابود و ویران شود؛ بنابراین لازم است که تلاش کنیم این خطر را با ممنوعیت سلاح های اتمی و هیدروژنی از میان برداریم تا هیچ سلاحی از این نوع وجود نداشته باشد و صلح بدون نیاز به سلاح برقرار شود.
میکویان: وقتی از پاکستانی ها پرسیدم که چرا به پیمان بغداد نیاز دارند اعلام کردند که هیچ ادعایی علیه اتحاد جماهیر شوروی ندارند و پاکستان هرگز به قلمرویی برای حمله به اتحاد جماهیر شوروی تبدیل نخواهد شد. در پاسخ به سؤال من که پس چرا در پیمان بغداد مشارکت کردید؟ پاکستانی ها پاسخ دادند که به آن برای محافظت در برابر هند نیاز دارند. به همین دلیل است که وقتی از آن ها دعوت شد به این پیمان بپیوندند آن را ترک نکردند. [متن حذف شده] آن ها اضافه کردند که پیمان بغداد مانع بهبود روابط شان با اتحاد جماهیر شوروی نخواهد شد. چند روز پس از این گفت وگو پاکستانی ها سفیر خود را در کشور ما منصوب کردند. ما در حال توسعه روابط تجاری با آن ها هستیم و آن ها اقدامات مشخصی انجام می دهند.
پاکستانی ها به من گفتند که بهبود روابط شان با اتحاد جماهیر شوروی بسیار آسان تر می شد اگر روابط کشورهای مسلمان – همسایگان اتحاد جماهیر شوروی ترکیه و ایران – با اتحاد جماهیر شوروی بهبود یابد. از سوی خود اتحاد جماهیر شوروی گام های بسیاری برای بهبود روابط با ایران برداشته است. اخیراً دعاوی مالی و اختلافات مرزی حل وفصل شده و حتی چنین اختلافاتی که از دوران تزار باقی م انده بود نیز برطرف شده است و ناگهان در همین زمان ایران به بلوک بغداد می پیوندد. وقتی این موضوع در پاکستان مورد بحث قرار گرفت گفتم که سفر اعلیحضرت شاه به اتحاد جماهیر شوروی وضعیت را روشن خواهد کرد.
من با مندریس دیدار کردم. از او پرسیدم چرا روابط ترکیه و شوروی بهبود پیدا نمی کند. تمام دنیا با اتحاد جماهیر شوروی ارتباط دارند اما ترکیه از آن ها جدا مانده است. مندریس پاسخ داد تا زمانی که وضعیت بین المللی به طور کلی بهبود نیابد روابط ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی نیز بهبود نخواهد یافت. به او گفته شد که همسایگان می توانند روابط خود را مستقل از جهت گیری کلی روابط بین المللی بهبود دهند. اما مندریس تمایلی به ادامه این بحث نداشت.
درنتیجه مجبور شدم به رئیس جمهور بگویم که این یک چرخه باطل است. اتحاد جماهیر شوروی می خواهد روابطش را با پاکستان بهبود بخشد پاکستانی ها بهبود روابط خود با شوروی را به بهبود روابط شوروی با ترکیه و ایران مرتبط می دانند و ترک ها بهبود روابط شوروی و ترکیه را به بهبود وضعیت کلی بین المللی وابسته می دانند. اما وضعیت کلی بین المللی بهبود نمی یابد اگر روابط میان کشورها به صورت انفرادی بهبود نیابد.
گفت وگوی من با [جواهر لعل] نهرو شایان توجه است. نهرو گفت که این تصور را دارد که ایران از همسایه شمالی خود می ترسد. در مورد دلایل و پایه های این ترس ما دیروز و امروز درباره آن صحبت کردیم. هیچ دلیلی برای این ترس وجود ندارد.
اتحاد جماهیر شوروی در موقعیتی نیست که از ایران تقاضای دوستی کند؛ ایران به روابط خوب نیاز دارد حداقل به همان اندازه که اتحاد جماهیر شوروی نیاز دارد. می توانید از صداقت ما مطمئن باشید. لازم است ترس را از روابط ترکیه و ایران با اتحاد جماهیر شوروی کنار بگذاریم. در طول و پس از جنگ جهانی دوم وقایعی رخ داد که بی اعتمادی ایران به اتحاد جماهیر شوروی را افزایش داد. خروشچف به نمایندگی از همه ما گفت که ما از اقدامات اشتباهی که در آن زمان رخ داد متأسفیم؛ اما حقیقت این است که افراد حاضر در اینجا نباید شخصاً مسئول این اشتباهات شناخته شوند. ما درباره مسئولیت خود صحبت می کنیم زیرا مسئول این سیاست ها هستیم هرچند هیچ یک از ما در آن زمان حامی آن اقدامات اشتباه نبود.
محمدرضا پهلوی: من بسیار از آقای میکویان برای بیاناتشان سپاس گزارم. از آن جا که گفت وگوی ما شکل صریح و گرمی به خود گرفته است و هیچ شباهتی به یادداشت هایی ندارد که معمولاً براساس خطوط رسمی میان دولت ها مبادله می شود می توانیم با آزادی کامل از دوستی و صداقت سخن بگوییم. شما می پرسید چرا ایران به پیمان بغداد پیوست که من آن را یک اتحاد دفاعی می دانم. این موضوع ریشه در تاریخ ۱۵۰ساله روابط میان دو کشور ما دارد تاریخی که نیاز به اصلاح دارد. آیا حتی می توان یک مورد را ذکر کرد که ایران در طول این ۱۵۰ سال به روسیه حمله کرده باشد یا قصد حمله و تصرف سرزمین شوروی را داشته باشد.
شاه ادامه می دهد: اما از سال ۱۸۱۱ تا جنگ جهانی ایران دو یا سه بار مورد حمله روسیه قرار گرفت. در سال ۱۹۰۷ روسیه ایران را با انگلستان تقسیم کرد. در جنگ جهانی اول نیروهای روسی همراه با نیروهای بریتانیایی وارد ایران شدند. در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱ نیروهای شوروی نیز به قلمرو ایران وارد شدند. ایران با اتحاد جماهیر شوروی توافق نامه ای امضا کرد؛ اما باوجود این توافق نامه کار به جایی رسید که بخشی از قلمرو ایران تقریباً از ایران جدا شد؛ بنابراین عامل وحشت و ترس وجود داشت که ما را مجبور کرد حتی اگر از نظر نظامی بی فایده بود اقداماتی انجام دهیم.
آیا این افتخار که به ما داده شده است — بازدید ما از کشور شما — نشانه و دلیلی برای تمایل به بهبود روابط با اتحاد جماهیر شوروی نیست؟ اما اساس تمام مسائل این است که تا زمانی که این شبح وحشتناک که بر سر همه ما سایه افکنده است یعنی خطر جنگ از میان برداشته نشود حل تمام مسائل کاملاً غیرممکن است. اساس این شبح وحشتناک سلاح های اتمی و گرماهسته ای و به طورکلی تمام تسلیحات مدرن است.
ایران خود چه خطری می تواند برای اتحاد جماهیر شوروی داشته باشد؟ اگر ایران خود برای شما خطری نیست اما فکر می کنید ممکن است از قلمروی ایران خطری متوجه شما شود پس من اعلام می کنم که تا زمانی که من زنده هستم هیچ خطری از سوی ایران شما را تهدید نخواهد کرد.
سپس شاه اضافه می کند: هیچ خطری از قلمروی ایران شما را تهدید نمی کند. ما در موقعیتی هستیم که باید به همسایگانمان توجه کنیم و اگر لازم باشد سیاست خود را به سیاست همسایگان نزدیک تر کنیم. این امر ناشی از موقعیت جغرافیایی کشور ماست.
صحبت از بی فایده بودن نظامی ممکنِ ورود ایران به پیمان بغداد شاه اضافه می کند که منظورم این است که قدرت نظامی ایران بسیار محدود است و همچنین به تجهیزات مدرن نظامی به ویژه موشک ها اشاره دارم که در برابر آن ها نمی توان از خود دفاع کرد. رؤیای ما این است که هیچ جنگی وجود نداشته باشد. هر موضعی که ایران اتخاذ کند اهمیتی نخواهد داشت زیرا اگر خدای ناکرده جنگی رخ دهد ایران همچنان درگیر درگیری ها خواهد شد. اکنون می توانید ببینید که چقدر صادقانه در جلوگیری از جنگ علاقه مندیم.
۲۵۹