یکی از سختترین شبهای دوران حرفهای کریستیانو رونالدو رقم خورد و نماد تکامل در زمین فوتبال، این موضوع را یادآوری کرد که قهرمانهای بینقص، جایی در دنیای واقعی ندارند.
در دنیای داستانها و فیلمهای سینمایی محبوب، قهرمان بودن با بینقص بودن مترادف است. قهرمانهای فیلمهای سینمایی، شخصیتی بینقص و کامل دارند، احساسات درونی خود را به نمایش نمیگذارند، همواره روی آدمهای اطراف خود تأثیرگذار هستند و هیچگاه ما از آنها ضعفی نمیبینیم. همین فرمول ثابت، برای موفقیت یک فیلم یا داستان و فروش بالای آن کافی است و ما آرزوها و کمبودهای خود را در یک شخصیت بینقص خیالی جستوجو میکنیم. مخاطب، همواره قهرمان محبوبش را الگوی خود قرار میدهد و وقتی میبیند در دنیای واقعی خبری از کمال نیست، از جریان زندگی سرخورده میشود. در دنیای واقعی، خبری از این قهرمانهای بینقص نیست.
پیش از آغاز رقابت حساس پرتغال و اسلوونی در مرحله یکهشتم نهایی جام ملتهای اروپا، یکی از هواداران پرتغال پلاکاردی را با این نوشته در دست گرفته بود: «وقتی رونالدو را داریم، دیگر به ابرقهرمان نیازی نیست». رونالدو به عنوان فوقستاره سه دهه اخیر فوتبال جهان، همواره نماد یک قهرمان کمنقص بوده؛ اسطوره صلابت، تلاش، پشتکار و نماد رسیدن به سختترین آرزوها. شاید سختترین مأموریت یک فرد در این روزها این باشد که به قسمتی از جهان سفر کند و آدمی را بیابد که در زندگی خود هیچ چیز از رونالدو نشنیده باشد. او برای مردم نقاط مختلف جهان بویژه پرتغالیها، نماد یک قهرمان بینقص زمینی است؛ قهرمانی که میتوان گفت در مستطیل سبز، جای آشیل در اساطیر یونانی را گرفته.
لحظه تاریخی دقیقه ۱۱۵ رقابت پرتغال و اسلوونی، بیش از هر زمان دیگری زمینی بودن رونالدو با وجود همه این صحبتها را ثابت کرد. او که فشار تمام مردم کشورش را روی دوش خود احساس میکرد، پس از هدر دادن پنالتی خود در میانه بازی اشک ریخت و بازیکنان جوانتر تیم برای ادامه بازی به او روحیه میدادند. آن شب با این اتفاق، تبدیل به یکی از سختترین شبهای دوران حرفهای کریستیانو رونالدو شد و نماد تکامل در زمین فوتبال، این موضوع را یادآوری کرد که قهرمانهای بینقص، جایی در دنیای واقعی ندارند. بازی پرتغال و اسلوونی به ما یادآوری کرد که قهرمانهای زمینی، میتوانند شکست بخورند و حتی جلوی چشم همه اشک بریزند؛ قهرمانهای زمینی، میتوانند از دیگر افراد کمک بگیرند و این موضوع هیچ منافاتی با تبدیل شدن به یک انسان موفق و محبوب ندارد.
هدر رفتن پنالتی رونالدو و اشکهای او در شب سخت فرانکفورت، میتوانست پایانی تلخ را برای دوران باشکوه فوتبالی او رقم بزند، اما ذهنیت بالای وی در ضربات پنالتی انتهای بازی و البته اعتماد پرتغالیها به کسی که تسلیمناپذیری را بارها در زندگی خود ثابت کرده، یک پیروزی شیرین و خاطرهانگیز را برای پرتغال رقم زد. شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که این مسابقه از رقابتهای ماندگار یورو ۲۰۲۴ باشد، اما حالا و با این قابهای طلایی، هیچکس روز عجیب رونالدو در فرانکفورت را فراموش نمیکند.