
طلاق سه طلاقه چیست
طلاق سه طلاقه به وضعیتی اطلاق می شود که یک زن سه بار متوالی از یک مرد طلاق گرفته باشد و در هر دو طلاق اول، مرد پس از عده به زن رجوع کرده یا با او مجدداً ازدواج کرده باشد. این نوع طلاق پیامدهای حقوقی و شرعی خاصی دارد که ازدواج مجدد آن دو را بدون واسطه (محلل) برای همیشه حرام می کند.
طلاق به عنوان یکی از راه های پایان دادن به زندگی مشترک، همواره با پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است. در میان انواع طلاق، اصطلاح «طلاق سه طلاقه» مفهومی ویژه و دارای ابعاد عمیق فقهی و حقوقی است که پیامدهای جدی و دائمی برای زوجین در پی دارد. شناخت دقیق این پدیده نه تنها برای افراد درگیر با مسائل طلاق ضروری است، بلکه برای هر کسی که به دنبال درک نظام حقوقی و شرعی خانواده در ایران است، اهمیت بسزایی دارد.
مفهوم سه طلاقه، مرزهای جدایی و پیوند را به گونه ای ترسیم می کند که بازگشت به زندگی مشترک را بسیار دشوار و در برخی موارد، غیرممکن می سازد. این حکم نه تنها از منظر قوانین مدنی ایران، بلکه از دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی، به ویژه شیعه و اهل سنت، دارای تفاسیر و شرایط متفاوتی است. برای روشن شدن این پیچیدگی ها، لازم است تا به تعریف دقیق، مبانی شرعی و قانونی، و تمامی پیامدهای این نوع طلاق نگاهی جامع داشته باشیم.
طلاق سه طلاقه چیست؟ تعریف دقیق و جامع
«سه طلاقه» اصطلاحی فقهی و حقوقی است که به زنانی اطلاق می شود که سه بار به صورت متوالی از همسر خود طلاق گرفته باشند. باید توجه داشت که این مفهوم به معنای تکرار لفظ طلاق در یک جلسه نیست، بلکه به وقوع سه طلاق کاملاً مجزا و با رعایت تشریفات خاص شرعی و قانونی اشاره دارد. پس از هر طلاق، زن عده نگه می دارد و در صورتی که مرد در ایام عده رجوع کند یا پس از پایان عده، مجدداً با او ازدواج نماید، این روند می تواند به طلاق دوم و سوم نیز منجر شود.
ماده ۱۰۵۷ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به وضوح به این موضوع اشاره دارد: «زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام می باشد، مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت، از او جدا شده باشد.» این ماده قانونی، سنگ بنای درک حقوقی طلاق سه طلاقه در ایران محسوب می شود و بر اهمیت این مسئله در نظام حقوقی کشور تاکید می کند.
مبانی و شرایط تحقق سه طلاقه در فقه اسلامی
مفهوم سه طلاقه و شرایط تحقق آن در فقه اسلامی، به ویژه میان فقه شیعه (مذهب امامیه) و فقه اهل سنت، تفاوت های بنیادینی دارد. این تفاوت ها در نحوه اجرای طلاق و پیامدهای آن، تاثیر مستقیمی بر زندگی افراد می گذارد.
دیدگاه فقه شیعه (مذهب امامیه)
در فقه شیعه، تحقق سه طلاقه مستلزم وقوع سه طلاق کاملاً مجزا است که هر یک از آنها باید شرایط شرعی و قانونی خود را داشته باشند. این بدان معناست که صرف تکرار لفظ طلاق در یک مجلس یا با یک صیغه واحد، به هیچ وجه موجب تحقق سه طلاقه نمی شود. مراحل تحقق این نوع طلاق در فقه شیعه به این صورت است:
- طلاق اول: مرد همسر خود را به صورت شرعی و قانونی طلاق می دهد. این طلاق می تواند از نوع رجعی یا بائن باشد.
- رجوع یا ازدواج مجدد: پس از طلاق اول، مرد در زمان عده (اگر طلاق رجعی بوده) به زن رجوع می کند، یا پس از پایان عده (اگر طلاق بائن بوده) مجدداً با او عقد نکاح جدیدی جاری می کند.
- طلاق دوم: مرد برای بار دوم همسر خود را طلاق می دهد.
- رجوع یا ازدواج مجدد: همانند مرحله اول، مرد پس از طلاق دوم به زن رجوع می کند یا مجدداً با او ازدواج می کند.
- طلاق سوم: مرد برای بار سوم همسر خود را طلاق می دهد.
فقط پس از طی این مراحل سه گانه و وقوع سه طلاق مستقل و دو رجوع یا ازدواج مجدد بین آنها، زن «سه طلاقه» محسوب می شود. از دیدگاه فقه شیعه، این فرآیند باید با حضور دو شاهد عادل و با صیغه طلاق صحیح و در شرایط خاص (مانند پاکی زن از حیض و نفاس) انجام شود.
فقه شیعه بر این باور است که تکرار لفظ طلاق در یک مجلس، تنها یک طلاق محسوب می شود و هدف از تکرار طلاق و رجوع، فرصت دادن به زوجین برای تأمل و بازگشت به زندگی است، پیش از آنکه راه بازگشت به طور کامل بسته شود.
دیدگاه فقه اهل سنت (با بررسی اختلاف مذاهب)
در مقابل دیدگاه فقه شیعه، فقه اهل سنت در مورد تحقق سه طلاقه رویکردهای متفاوتی دارد. بسیاری از فقهای اهل سنت، به ویژه در مذاهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، معتقدند که وقوع سه طلاق می تواند در یک مجلس یا حتی با یک لفظ واحد (مانند گفتن تو را سه طلاقه کردم یا طلاق، طلاق، طلاق) محقق شود. اگرچه برخی از فقها این عمل را مکروه یا حتی حرام می دانند، اما در صورت وقوع، آن را معتبر و دارای احکام سه طلاقه می دانند.
برای مثال، در فقه حنفی و مالکی، اگر مردی در یک زمان سه بار لفظ طلاق را جاری کند یا بگوید تو سه طلاقه هستی، این سه طلاق واقع شده تلقی می شود و زن بر او حرام می گردد. این دیدگاه، سرعت و سادگی بیشتری را در اجرای طلاق سه طلاقه قائل است، که از نظر بسیاری از منتقدان، می تواند به تضییع حقوق زنان منجر شود و فرصت بازاندیشی و رجوع را از زوجین سلب کند.
این تفاوت بنیادین در دیدگاه ها، همواره محل بحث و تبادل نظر میان فقیهان بوده و پیامدهای عملی متفاوتی را در جوامع اسلامی به دنبال داشته است. در ایران که قوانین برگرفته از فقه شیعه است، دیدگاه اهل سنت در محاکم رسمی قابلیت اجرایی ندارد، مگر در موارد خاص و با رعایت قوانین مربوط به احوال شخصیه اقلیت های دینی.
مفهوم محلل و ضرورت آن پس از طلاق سه طلاقه
یکی از مهم ترین و گاه چالش برانگیزترین مفاهیم پس از طلاق سه طلاقه، ضرورت وجود محلل است. این شرط، راهی را برای ازدواج مجدد زوجینی که سه بار از یکدیگر طلاق گرفته اند، فراهم می کند، اما با ضوابط خاص و حکمت های شرعی.
محلل کیست و چه نقشی دارد؟
«محلل» در لغت به معنای حلال کننده است و در اصطلاح فقهی، به مردی گفته می شود که ازدواج او با زن سه طلاقه شده، راه را برای ازدواج مجدد آن زن با همسر اولش باز می کند. به عبارت دیگر، تا زمانی که زن با محلل ازدواج نکند و آن ازدواج به صورت شرعی به اتمام نرسد، امکان ازدواج او با همسر اولش وجود نخواهد داشت.
نقش محلل در اینجا، نوعی تنبیه برای مردی است که به کرات از حق طلاق خود استفاده کرده و زندگی مشترک را از هم پاشیده است. این حکم به منظور ایجاد بازدارندگی و جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق، و همچنین تاکید بر جدی بودن پیمان زناشویی وضع شده است. این تجربه به مرد نشان می دهد که زندگی مشترک چقدر ارزشمند است و باید در تصمیم گیری برای جدایی، احتیاط بیشتری به خرج دهد.
شرایط صحت ازدواج با محلل
ازدواج با محلل و جدایی از او، خود دارای شرایط و ضوابطی است که باید به دقت رعایت شود تا زن برای همسر اولش حلال گردد. این شرایط عبارتند از:
- عقد دائم: ازدواج محلل با زن باید به صورت عقد دائم و شرعی باشد، نه عقد موقت (صیغه).
- وقوع نزدیکی شرعی: پس از عقد دائم، باید بین زن و محلل نزدیکی جنسی (دخول) به صورت شرعی اتفاق بیفتد. صرف عقد نکاح بدون وقوع نزدیکی کافی نیست.
- جدایی از محلل: زن باید از محلل جدا شود. این جدایی می تواند به واسطه طلاق (از سوی محلل) یا فوت محلل صورت گیرد.
- اتمام عده: پس از جدایی از محلل، زن باید عده طلاق یا عده وفات را کامل کند. پس از اتمام این عده، او می تواند مجدداً با همسر اول خود ازدواج کند.
نکته مهم این است که این ازدواج با محلل باید به صورت واقعی و بدون نیت صوری انجام شود. برخی افراد ممکن است به دلیل پشیمانی و تمایل به ازدواج مجدد، به دنبال محلل صوری باشند، اما از نظر شرعی و قانونی، چنین ازدواج هایی باطل بوده و به زن اجازه ازدواج با همسر اول را نمی دهد. نیت طرفین در زمان عقد با محلل باید جدی و واقعی باشد.
بررسی فلسفه و حکمت وجود محلل
حکمت وجود محلل از دیدگاه شرعی عمیق و چندجانبه است. این حکم در درجه اول به عنوان یک عامل بازدارنده عمل می کند. وقتی مردی می داند که پس از سه بار طلاق، برای بازگشت به همسرش باید او با مرد دیگری ازدواج کرده و از او جدا شود، در تصمیم گیری های اولیه خود برای طلاق، تامل بیشتری می کند. این امر از سبک شمردن پیمان زناشویی و طلاق های مکرر و عجولانه جلوگیری می کند.
علاوه بر این، محلل می تواند به عنوان یک فرصت برای زن نیز در نظر گرفته شود تا در صورت رضایت، زندگی جدیدی را آغاز کند یا به این ترتیب از فشار روانی و آسیب های ناشی از طلاق های مکرر رهایی یابد. این قانون، به نوعی حمایت از بنیان خانواده و تشویق به حل و فصل اختلافات پیش از رسیدن به جدایی های نهایی است.
پیامدهای حقوقی و شرعی طلاق سه طلاقه در ایران
طلاق سه طلاقه، پیامدهای حقوقی و شرعی گسترده ای در پی دارد که نه تنها بر وضعیت ازدواج مجدد زوجین تأثیر می گذارد، بلکه حقوق مالی زن و نوع طلاق را نیز دگرگون می کند.
حرمت ازدواج مجدد با همسر اول
اصلی ترین و مهم ترین پیامد طلاق سه طلاقه، حرمت ازدواج مجدد زوجین با یکدیگر است، مگر با واسطه محلل. ماده ۱۰۵۷ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به وضوح بیان می دارد: «زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام می باشد، مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت، از او جدا شده باشد.»
این حکم شرعی و قانونی به این معناست که پس از سومین طلاق، دیگر هیچ راهی برای بازگشت این دو نفر به زندگی زناشویی وجود ندارد، مگر اینکه شرایط محلل به طور کامل و شرعی محقق شود. این قانون، بازدارنده ای جدی برای مردان است تا در استفاده از حق طلاق خود دقت نظر داشته باشند و از جدایی های مکرر پرهیز کنند، زیرا راه بازگشت به آسانی میسر نیست.
وضعیت مهریه، نفقه و دیگر حقوق مالی زن
با وجود پیچیدگی های سه طلاقه، حقوق مالی زن در هر مرحله از ازدواج و طلاق به قوت خود باقی است. هر بار ازدواج جدید (چه پس از رجوع در عده و چه پس از عقد جدید) به منزله یک رابطه زناشویی مستقل تلقی می شود و با خود حقوق و تعهدات مالی خاصی به همراه دارد:
- مهریه: پس از هر بار عقد نکاح، مهریه تعیین شده برای آن ازدواج به زن تعلق می گیرد و در صورت وقوع طلاق، مرد موظف به پرداخت آن است. بنابراین، در طلاق سه طلاقه، زن سه بار حق دریافت مهریه را دارد، مشروط بر آنکه شرایط دریافت مهریه (مانند وقوع نزدیکی) در هر مرحله محقق شده باشد.
- نفقه: نفقه نیز، مانند مهریه، برای هر دوره ازدواج به زن تعلق می گیرد. پس از هر طلاق رجعی، زن در ایام عده حق دریافت نفقه دارد. در طلاق بائن نیز، زن در برخی موارد (مانند باردار بودن) مستحق نفقه ایام عده خواهد بود.
- اجرت المثل و نحله: این حقوق نیز مانند سایر حقوق مالی، در صورت وجود شرایط لازم و اثبات آن در دادگاه، به زن تعلق می گیرد و با وقوع طلاق سه طلاقه، این حقوق از بین نمی رود.
این بدان معناست که هرچند مسیر بازگشت به همسر اول دشوار می شود، اما از منظر مالی، زن در هر بار جدایی، از حقوق خود برخوردار است. این حقوق، به عنوان حمایتی قانونی و شرعی از زنان در مسیر پرفراز و نشیب طلاق، در نظر گرفته شده است.
نوع طلاق پس از سه بار (بائن غیرقابل رجوع)
پس از تحقق سه طلاقه، طلاقی که در مرحله سوم واقع می شود، از نوع طلاق بائن غیرقابل رجوع خواهد بود. این بدان معناست که مرد پس از جاری شدن صیغه طلاق سوم، دیگر حق رجوع به زن در ایام عده را نخواهد داشت و رابطه زناشویی برای همیشه خاتمه می یابد. این حکم، طبق ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی، یکی از مصادیق طلاق بائن است.
تفاوت اصلی طلاق رجعی و بائن در این است که در طلاق رجعی، مرد می تواند در زمان عده به زن رجوع کند و زندگی مشترک بدون نیاز به عقد جدید ادامه یابد، اما در طلاق بائن، چنین حقی وجود ندارد. طلاق سوم که منجر به سه طلاقه شدن می شود، به دلیل حرمت ازدواج مجدد بدون محلل، از نوع بائن تلقی شده و فرصت هرگونه بازگشت فوری و مستقیم را از مرد سلب می کند.
طلاق سه طلاقه در قرآن کریم
مفهوم طلاق های مکرر و پیامدهای آن، ریشه های عمیقی در آیات قرآن کریم دارد. خداوند متعال در آیات ۲۲۹ و ۲۳۰ سوره بقره، به طور صریح به مسئله طلاق و حد و مرزهای آن اشاره می کند که اساس حکم سه طلاقه را تشکیل می دهد.
در آیه ۲۲۹ سوره بقره آمده است: «الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
ترجمه تقریبی: «طلاق (رجعی) دوبار است؛ پس از آن، یا نگه داشتن (زن) به شایستگی و خوبی، یا رها کردن (او) به نیکی است. و برای شما حلال نیست که از آنچه به آنان داده اید، چیزی بازپس گیرید، مگر آنکه هر دو بیم آن داشته باشند که حدود الهی را برپا ندارند. و اگر ترسیدید که آن دو، حدود الهی را برپا نکنند، پس گناهی بر آنها نیست در آنچه زن برای رهایی خود فدیه دهد. اینها حدود الهی است؛ پس از آنها تجاوز نکنید. و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، پس آنان همان ستمکارانند.»
و در ادامه، آیه ۲۳۰ سوره بقره به موضوع سه طلاقه اشاره می کند: «فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
ترجمه تقریبی: «و اگر (برای بار سوم) او را طلاق داد، پس از آن برای او حلال نخواهد بود، مگر آنکه با همسری دیگر ازدواج کند. و اگر (همسر دوم) او را طلاق داد، پس گناهی بر آن دو (همسر اول و زن) نیست که دوباره با یکدیگر ازدواج کنند، اگر گمان کنند که حدود الهی را برپا می دارند. و اینها حدود الهی است که خداوند برای گروهی که می دانند، بیان می کند.»
این آیات به وضوح نشان می دهند که خداوند به مردان فرصت می دهد تا دو بار در مورد طلاق و رجوع تصمیم گیری کنند، اما پس از طلاق سوم، راه بازگشت مستقیم بسته می شود و تنها با واسطه یک ازدواج دیگر (محلل) این امکان فراهم می گردد. حکمت این حکم، جلوگیری از بازیچه قرار دادن پیوند زناشویی و تاکید بر قداست خانواده است. با این قاعده، مردان مجبور می شوند در هر بار تصمیم به طلاق، با جدیت و تأمل بیشتری عمل کنند و از تکرار بی رویه طلاق که به بنیان خانواده آسیب می زند، خودداری ورزند.
این نگاه قرآنی، طلاق را به عنوان آخرین راه حل در نظر می گیرد و حتی پس از آن، راه های بازگشت را با محدودیت هایی همراه می سازد تا هم به حقوق زن احترام گذاشته شود و هم خانواده از آسیب های ناشی از تصمیمات عجولانه در امان بماند.
موارد خاص: طلاق شش طلاقه و نه طلاقه
در نظام فقهی، فراتر از طلاق سه طلاقه، مفاهیم «شش طلاقه» و «نه طلاقه» نیز وجود دارند که به دنبال تکرار مکرر فرآیند سه طلاقه شدن، پیامدهای نهایی تری را به دنبال دارند. این مفاهیم نشان دهنده نهایت سخت گیری شرع در برابر کسانی است که به صورت مکرر و بی محابا اقدام به طلاق و ازدواج مجدد می کنند.
توضیح مفهومی شش طلاقه و شرایط تحقق آن
فرض کنید زوجینی پس از سه طلاقه شدن و جدایی، و با رعایت شرایط محلل، مجدداً با هم ازدواج می کنند. اگر پس از این ازدواج چهارم، مرد دوباره زن را طلاق دهد، سپس در عده رجوع کند یا عقد جدیدی جاری شود و مجدداً زن را طلاق دهد، و همین روند برای بار ششم تکرار شود، در این صورت زن «شش طلاقه» محسوب می گردد. به عبارت دیگر، شش طلاقه شدن به معنای دو بار تجربه فرآیند سه طلاقه با یک مرد است.
پس از شش طلاقه شدن، زن برای هفتمین بار بر همسر اولش حرام می شود و برای حلال شدن، مجدداً نیاز به محلل دارد. یعنی باید با مرد دیگری ازدواج کند و پس از وقوع نزدیکی و جدایی از او (فوت یا طلاق) و پایان عده، امکان ازدواج برای بار هفتم با همسر اول فراهم می شود. این فرآیند، چالش ها و مسئولیت های بیشتری را برای زوجین به همراه می آورد و نشان دهنده عواقب جدی تصمیمات مکرر برای طلاق است.
توضیح مفهومی نه طلاقه و حکم حرمت ابدی در این حالت
نقطه نهایی این زنجیره، «نه طلاقه» شدن است. اگر زوجینی که شش طلاقه شده اند و پس از محلل مجدداً با هم ازدواج کرده اند، این بار نیز وارد چرخه سه طلاق شوند و زن برای نهمین بار از آن مرد طلاق بگیرد، در این صورت زن «نه طلاقه» محسوب می شود.
حکم نه طلاقه شدن، «حرمت ابدی» است. این بدان معناست که پس از نه طلاق، زن برای همیشه بر آن مرد حرام می شود و دیگر هیچ راه شرعی و قانونی برای ازدواج مجدد آن دو با یکدیگر وجود نخواهد داشت، حتی با وجود محلل. این حکم، نهایت بازدارندگی و شدت عمل شرع را در برابر تکرار بی رویه و سهل انگارانه طلاق نشان می دهد. فلسفه این احکام این است که پیوند زناشویی یک میثاق مقدس است و نباید به راحتی و به کرات مورد تزلزل و جدایی قرار گیرد. نه طلاقه شدن، به نوعی اعلام ختم کامل و بی بازگشت رابطه زناشویی میان دو فرد است و فرصت های بی شماری را که برای حل و فصل مشکلات و حفظ بنیان خانواده وجود داشته، به اتمام می رساند.
جمع بندی و توصیه های پایانی
مفهوم طلاق سه طلاقه و پیامدهای آن، یکی از موضوعات حساس و پیچیده در فقه و حقوق خانواده ایران است که درک صحیح آن برای تمامی افراد جامعه ضروری به نظر می رسد. در این مقاله تلاش شد تا با ارائه تعریفی دقیق، بررسی مبانی فقهی شیعه و اهل سنت، تبیین نقش محلل، و روشن ساختن پیامدهای حقوقی و شرعی آن، تصویری جامع از این پدیده ترسیم شود.
آنچه در این بررسی آشکار شد، این است که طلاق سه طلاقه به معنای سه بار جدایی متوالی از یک مرد، با رعایت تشریفات خاص و وجود رجوع یا عقد مجدد در بین هر دو طلاق اول و دوم است. این امر، ازدواج مجدد زوجین را بدون واسطه محلل، حرام می سازد و حتی می تواند در صورت تکرار به شش طلاقه و سپس نه طلاقه شدن و حرمت ابدی منجر شود. آیات قرآن کریم نیز حکمت و فلسفه این احکام را بر پایه حفظ قداست بنیان خانواده و جلوگیری از بازیچه قرار دادن پیوند زناشویی، تبیین می کنند.
مهمترین نکات کلیدی که باید به خاطر داشت عبارتند از:
- طلاق سه طلاقه مستلزم سه طلاق مستقل و دو رجوع یا عقد جدید در فواصل زمانی مشخص است.
- دیدگاه فقه شیعه و اهل سنت در مورد نحوه تحقق سه طلاقه متفاوت است.
- محلل، شرط ضروری برای حلال شدن زن بر همسر اول پس از سه طلاقه است.
- حقوق مالی زن (مهریه، نفقه) در هر بار ازدواج و طلاق محفوظ است.
- طلاق سوم از نوع بائن غیرقابل رجوع خواهد بود.
- طلاق های شش طلاقه و نه طلاقه، پیامدهای نهایی تر و حتی حرمت ابدی را در پی دارند.
در مواجهه با چنین مسائل حساسی که زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد، مشاوره با وکلای متخصص خانواده و حقوقدانان آگاه به مسائل فقهی، نه تنها یک توصیه، بلکه یک ضرورت است. این مشاوره ها می توانند به افراد کمک کنند تا با آگاهی کامل از حقوق و تکالیف خود، تصمیمات عاقلانه ای اتخاذ کرده و از پیچیدگی ها و سردرگمی های احتمالی در امان بمانند. حفظ بنیان خانواده و اجتناب از طلاق های مکرر، همواره باید در اولویت قرار گیرد و قوانین شرعی و مدنی نیز در همین راستا وضع شده اند تا به پایداری این نهاد مقدس کمک کنند.
امید است که این راهنمای جامع، توانسته باشد ابعاد مختلف طلاق سه طلاقه را برای خوانندگان محترم روشن سازد و به افزایش آگاهی عمومی در این زمینه یاری رساند. در هر گام از زندگی، آگاهی و مشورت، چراغ راهی برای اتخاذ بهترین تصمیمات خواهد بود.