به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنلاین باراناخبر، نزدیک به دو ماه از توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در پکن در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ میگذرد و همچنان برخی سؤالات در این خصوص باقی است، سؤالاتی درباره مسیر روابط تهران و ریاض و آثار و تبعاتی که این توافق در منطقه دارد.
در این خصوص وبگاه العربی الجدید در مصاحبهای به سراغ «علیرضا عنایتی» مدیرکل خلیج فارس وزارت خارجه ایران و سفیر پیشین تهران در کویت رفته است تا دیدگاه ایران در این زمینه را جویا شود. عنایتی تقریبا در تمامی مذاکرات میان تهران و ریاض از بغداد تا مسقط و اخیرا در پکن حضور داشته است.
در ادامه سؤالات العربی الجدید و پاسخ این مقام وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران را میخوانیم.
اجازه دهید از آغاز گفتوگوهای میان شما و سعودیها شروع کنیم. چه کسی ابتدا درخواست داد؟ تهران یا ریاض یا کشور دیگری؟
دو سال پیش ، ما اولین سیگنال را از مصطفی الکاظمی نخستوزیر وقت عراق در مورد احتمال گفتوگو میان ایران و پادشاعی عربستان سعودی دریافت کردیم. جمهوری اسلامی به سرعت پاسخ داد چرا که مربوط به برقراری روابط حسنه با همسایگان میشد. هنگامی هم آیتالله ابراهیم رئیسی آمد، بر راهبرد دیپلماسی منطقهای تأکید کرد و رابطه با همسایگان را بدون استثناء در اولویت قرار داد؛ بنابراین با سعودیها نشستیم و رایزنی کردیم. این مذاکرات در دوران دولت سابق ایران آغاز شد و در دوره دولت فعلی ادامه یافت و در پایان به نتیجهای که میخواستیم رسیدیم.
نکته دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت روابطش را با عربستان سعودی قطع نکرد و برادران سعودی در سال ۲۰۱۶ در نتیجه حادثهای که برای سفارت سعودی افتاد تصمیم به قطع روابط گرفتند و ما از اتفاقی که برای سفارتخانه افتاد متأسفیم.
علیرضا عنایتی: سالها قطع رابطه منجر به این ایده شد که در این قطع روابط هیچ فایدهای نه برای ما و نه برای سعودیها و نه برای منطقه وجود ندارد.
یعنی موضع عربستان سعودی را زمانی که به سفارتخانه و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد حمله شد متوجه شدید؟
در حقیقت ، آنچه اتفاق افتاد تأسف آور بود و ما گفتیم که دولت در این زمینه مسئولیت دارد و اتفاق افتاده غیر قابل قبول بود.
شما اظهار داشتید که عراق اولین سیگنال را درباره امکان گفتوگوی میان ایران و عربستان داد. آیا به نظر شما ریاض چنین درخواستی از بغداد کرده بود؟
ما نمیدانیم که این درخواست از سوی عربستان سعودی مطرح شده است تا عراق؛ این مسئله برای ما مهم نیست. نکته مهم این است که ما نشانهای از احتمال گفتوگو با عربستان سعودی دریافت کردیم و به آن پاسخ مثبت دادیم.
چه عواملی باعث شد تا دو طرف پس از شش سال قطع رابطه گفتوگو را آغاز کنند؟ آیا ایران تغییر کرده است یا عربستان؟
داشتن روابط و ادامه آن اصل است و اگر خلاف این اتفاق بیفتد ما از اصل و ماهیت سیاست خارجی جدا شدهایم؛ بنابراین ما به آنچه که اصالت دارد یعنی داشتن روابط بازگشتیم. نکته دوم اینکه تجربه سالها قطع رابطه منجر به این ایده شد که در این قطع روابط هیچ فایدهای نه برای ما و نه برای سعودیها و نه برای منطقه وجود ندارد.
نکته سوم، به عقیده من اکنون رویکرد گفتوگو بر رویکرد عدم گفتوگو غلبه یافته است، یعنی همه ما میدانیم که در منطقه مشکلات و بحران وجود دارد ، اما چگونه با آنها رفتار و مدیریت میشود؟ گفتوگو نه تنها باعث منفعت میشود بلکه مانع مفسده هم میشود.
ایران همیشه خواستار گفتوگو به عنوان تنها راه بوده است. در نهایت هم گفتوگوها آغاز شد و ثمره داد. در اینجا میخواهم به این نکته اشاره کنم که چیزی که قطر را متمایز میکند، تأکید این کشور بر گفتوگو و توسعه فرهنگ گفتوگو است و قطر یکی از پیشگامان این ایده است. در تمام جلسات ما با برادران قطری، آنها بر توسعه این فرهنگ و گفتگو بین ایران و همسایگان تأکید داشتند. آنچه بین ایران و عربستان سعودی اتفاق افتاد نتیجه توسعه فرهنگ گفتوگو و اولویت قرار دادن آن بود. (نکته: العربی الجدید یک رسانه قطری است که مقر آن در لندن قرار دارد).
برخی میگویند که گفتوگوی میان ایران و عربستان سعودی پس از آن آغاز شد که دو طرف به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند رفتار طرف مقابل و سیاستهایش را تغییر دهند. نظر شما چیست؟
من از این منظر به موضوع نگاه نمیکنم. صحبت درباره این موارد ما را به فضای قبل از مذاکرات باز میگرداند. امروزه تأکید میکنیم که برای اطمینان از آینده منطقه باید بنشینیم و صحبت کنیم و آنچه برای ما مهم است این است که به آینده نگاه کنیم و به عقب بازنگردیم، صفحه گذشته را جمع کرده و یک صفحه جدید باز کنیم. ما رویکرد خود را تغییر ندادیم و وقتی وارد گفتوگو شدیم جدی بودیم تا نتیجهای که کسب میشود برای ایران، عربستان سعودی و کل منطقه مفید باشد.
پس از پنج دور گفتوگو در بغداد که گفته میشد از ماهیت امنیتی خارج شده و به ماهیت دیپلماتیک تغییر یافته بود، همه منتظر نشست وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی در بغداد بودند، اما به یکباره تهران و ریاض شخصیتهای امنیتی خود را به پکن فرستادند، آن هم نه بغداد یا مسقط.
ابتکار رئیسجمهور چین در واقع محرک بالایی برای گفتوگوها بود. هنگامی که در ژانویه جناب رئیسی به چین سفر کرد، در آنجا در خصوص گفتوگو با عربستان سخنانی در گرفت و طرف ایران نیز برای تحصیل نتیجه اصرار داشت، بنابراین در عمل با ابتکار چین موافقت کردیم همان طور که عربستان سعودی نیز موافقت کرد تا پکن آخرین ایستگاه گفتوگوها باشد و این اتفاقی بود که افتاد.
پنج دوره گفتوگو در عراق و چندین دوره در عمان در طول دو سال به نتیجهای نرسید، اما در عرض شش روز گفتوگوها و در پکن به توافق منجر شد، به نظر میرسد دلیل این امر این است که میزبان گفتوگوها فرق کرده بود.
همانطور که در پاسخ قبلی توضیح دادم ، آنچه در پکن اتفاق افتاد ادامه گفتوگو در بغداد و مسقط بود. منظورم این است توافق در پکن نتیجه گفتوگوها در بغداد و مسقط بود. تمام آنچه که ما در طول این دو سال در عراق و عمان در مورد آن بحث کردیم در نهایت منجر به توافق در پکن شد.
سفارتخانهها و کنسولگریها از چه زمانی فعالیت خود را از سر میگیرند؟
تیم فنی ایرانی که به ریاض و جده رفتهاند هم اکنون در حال بازسازی و ترمیم ساختمانها پس از هفت سال هستند و به کار فنی مشغولند و دولت سعودی هم تسهیلات لازم را برای آنها فراهم کرده است.
اما از سرگیری کار رسمی سفارتخانهها ممکن است زمان ببرد زیرا ساختمانها چه در ریاض یا جده ، نیاز به ترمیم دارند. در مورد عربستان سعودی نیز یک هیئت فنی سعودی از تهران و مشهد بازدید کرده و در پایان ماه رمضان به عربستان سعودی بازگشت تا تصمیمات لازم گرفته شده و بار دیگر بازگردد. امیدواریم که فعالیت سفارتخانهها از سر گرفته شود. اما اکنون اولویت ما موضوع حج است.
آیا پیشبینی میکنید که قبل از شروع موسم حج، سفارتخانه دو کشور را بازگشایی کنید؟
اگر سرعت مراحل اداری افزایش یابد این موضوع امکان پذیر است. اما نمیتوانم بگویم که این اتفاق قبل یا بعد از مراسم حج رخ خواهد داد. بیانیه سهگانه در پکن تأکید کرد که سفارتخانهها طی دو ماه دوباره بازگشایی شوند. ما و سعودیها اقدامات لازم را انجام دادهایم، اما مهم نیست که یک یا دو روز به تأخیر بیفتد، بیانیه سه جانبه تصریح میکند مقدمات بازگشت سفرا در دو ماه انجام شود، اما لزوما قرار نیست تا سفرا طی دو ماه بازگردانده شوند.
تماسهای متقابل بین مقامات ارشد ایرانی و سعودی وجود دارد. کدام طرف ابتدا برای سفر به کشور دیگر پیشقدم خواهد شد؟ آیا میتوانیم شاهد اولین سفر پادشاه سعودی به ایران پس از انقلاب اسلامی باشیم؟
این همان چیزی است که ما امیدواریم انجام شود. رؤسای جمهور ایران قبلاً به عربستان سفر کردهاند و مرحوم عبدالله بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد در کنفرانس سازمان همکاریهای اسلامی در تهران شرکت کرد. دیگر مقامات سعودی از جمله شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز و نایف بن عبدالعزیز نیز به ایران سفر کردهاند که با استقبال گرم تهران مواجه شدند.
اکنون دعوتهای متقابل وجود دارد. جناب رئیسجمهور رئیسی دعوت را پذیرفته است. به عقیده من این خیلی مهم است که دیدارهای دو جانبه صورت بگیرد. ما به گرمی هرچه تمامتر از سفر پادشاه سعودی به جمهوری اسلامی ایران استقبال خواهیم کرد و همینطور در صورت سفر آیتالله رئیسی به عربستان سعودی بی تردید با استقبال گرم سعودیها مواجه خواهد شد.
آیا انجام مقدمات این سفرها آغاز شده است؟
هم اکنون گفتوگوها حول دعوتها و پذیرش آنهاست. مقدمات سفر جناب رئیسی به کار بیشتری نیاز دارد، اما مقدمات سفر وزرای خارجه آسانتر است.
علیرضا عنایتی:به گرمی هرچه تمامتر از سفر پادشاه سعودی به جمهوری اسلامی ایران استقبال خواهیم کرد
در گفتوگوهای پکن بر سر چه مسائلی توافق کردید؟ آیا موضوعات منطقهای نیز در توافق گنجانده شد؟
جمهوری اسلامی ایران گفتوگوها را دو جانبه میداند. تأکید کردیم که روند روابط به شرایط عادی بازگردد و روند گفتوگوها صرفا حور محور روابط دو جانبه باشد و این اتفاقی بود که افتاد. ما در مورد مسائل مختلفی سخن گفتیم. از جمله توافق کردیم که توافقات سابق میان دو کشور از جمله توافق همکاری امنیتی امضاء شده در سال ۲۰۰۱ و توافق همکاری در حوزه اقتصاد، تجارت، سرمایهگذاری، علوم و فناوری، فرهنگ و ورزش و جوانان که در سال ۱۹۹۸ به امضاء رسیده بود و دیگر توافقات از جمله توافق حمل و نقل هوایی بار دیگر اجرایی شود.
در اینجا مایلم بگویم که پس از آغاز گفتوگو با عربستان سعودی، برخی نتایج عملی از جمله فعالسازی نمایندگی ایران در سازمان همکاری اسلامی در جده در سال ۲۰۲۱ حاصل شد. نمایندگیهای دیپلماتیک دو کشور همچنین توافق کردند که پروازهای بین دو کشور را فعال کنیم و شهروندان ایرانی بتوانند زیارت عمره انجام دهند و سعودیها نیز بتوانند از زیارتگاههای مذهبی و اماکن گردشگری ایران بازدید کنند. بنابراین همه آنچه بر سر آن توافق شد، در خصوص مسائل دو جانبه بود.
یعنی میخواهید بگویید پروندههای دیگر به جز مسائل دو جانبه مورد رایزنی قرار نگرفت؟
هیچ پرونده دیگری جز پروندههای دو جانبه مورد بررسی و رایزنی قرار نگرفت.
حتی پرونده یمن؟
موضوع یمن مطرح شد، لکن جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که این پرونده مخصوص مردم یمن است و ما نمیتوانیم به نیابت از آنها سخن بگوییم. این پرونده کاملا یمنی است و ما قصد ورود به آن را نداریم. همینطور هیچ پرونده منطقهای دیگر در گفتوگوها مطرح نشد و در خصوص آن توافق صورت نگرفت.
اما پرونده یمن یک روز پس از دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی شاهد تحولاتی به سمت آتش بس بود. یعنی این موضوع ربطی به مذاکرات و توافق پکن ندارد؟
ارتباطی بین دو موضوع وجود ندارد. چرا که دور اول گفتوگوهای یمنی و سعودی در ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد که دو ماه قبل از گفتوگوهای پکن بود.
بگذارید بار دیگر سؤال کنم، پرونده لبنان هم آیا در گفتوگوهای بین ایران و عربستان سعودی مطرح نشد؟
نه مطرح نشد!.
بنابراین لبنان از گرم شدن روابط بین ایران و عربستان سعودی چه سودی خواهد برد؟ آیا سفر وزیر امور خارجه ایران به لبنان ارتباطی با توافق با عربستان سعودی دارد؟
اکنون فضای خوبی حاکم است و قبلا این فضا وجود نداشت. امروز فضای موجود راضی کننده است و میتواند کمک کند. بحران لبنان یک موضوع کاملا داخلی آنهاست و آنها میتوانند تواناییها، پتانسیلها و ظرفیت خود را برای رسیدن به نتیجه به کار بگیرند. سفر وزیر امور خارجه هم در چارچوب روابط دوجانبه انجام شد. راه حل بحران در دست لبنانیها است، اما فضایی که امروز در آن نفس میکشیم با یکی دو سال پیش متفاوت است، آنها میتوانند رویکردی را برای انتخاب رئیسجمهور انتخاب کنند و ما از آن استقبال خواهیم کرد.
آمریکاییها اعلام کردند که از آنچه در مذاکرات پکن میگذرد آگاه هستند و سعودیها جریان مذاکرات را به آنها اطلاع دادهاند. به نظر شما چرا واشنگتن برای از کار انداختن گفتوگوها مداخله نکرد؟
این چیزی است که آنها ادعا میکنند. به اعتقاد من چرخ جهان روی انگشتان آمریکاییها نمیچرخد. دولتها به خصوص کشورهای منطقه منافع و دیدگاههای خاص خود را دارند و هر کدام بر اساس منافع خود تصمیم میگیرند. جهان امروز تک قطبی نیست.
پس از اعلام از سرگیری روابط ایران و عربستان، همه از این توافق بسیار استقبال کردند و آن را در خدمت روابط منطقهای، روابط اسلامی و چندین عرصه متاثر از این روابط میبینند.
علیرضا عنایتی: دولتها به خصوص کشورهای منطقه منافع و دیدگاههای خاص خود را دارند و هر کدام بر اساس منافع خود تصمیم میگیرند. جهان امروز تک قطبی نیست.
دوستان ایران از این توافق استقبال کردند، اما ما با شکایت رژیم صهیونیستی از برقراری این روابط مواجه شدیم. و این رژیم به وضح میبیند که روابط ایران و عربستان سعودی حضور آنها را در منطقه و مسیر سازش را قطع خواهد کرد. قطعا اسرائیلیها و آمریکاییها برای خنثی کردن این مسیر جدید اقدام و برنامهریزی خواهند کرد. آنها وجود روابط عادی و خوب در منطقه و ایران و عربستان را نمیپسندند و همیشه میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و برای ادامه حضور خود در منطقه توجیهی بتراشند. بنابراین برای حفظ این دستاورد بزرگ یعنی توافق ایران و عربستان باید هوشیار باشیم. هر دو کشور گام های جسورانه ای برداشتهاند و انشاالله این مسیر را حفظ خواهند کرد.
پایان پیام/.