خلاصه کتاب فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور ( نویسنده مهناز فتاحی )
خلاصه کتاب فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور (نویسنده مهناز فتاحی) به روایتگر داستان حیرت انگیز زنی از دل جنگ تحمیلی می پردازد که با شجاعتی بی مانند، نه تنها در برابر دشمن ایستاد بلکه به نمادی از مقاومت زنان ایران تبدیل شد. این اثر ماندگار، شما را با زندگی پرفراز و نشیب فرنگیس حیدرپور، بانوی دلاور گیلانغرب، آشنا می سازد. داستان او، تنها شرح یک زندگی نیست؛ بلکه حکایتی است از استقامت، از خودگذشتگی و از درک عمیق از مفهوم وطن که در هر صفحه آن، می توان ردپای تجربه و اصالت را حس کرد. کتاب فرنگیس مهناز فتاحی، دریچه ای به سوی ابعاد ناگفته و کمتر دیده شده دفاع مقدس از نگاه یک زن روستایی است که در بطن حوادث، قهرمانی آفرید. این مقاله، به منظور آشنایی عمیق تر خوانندگان با این زندگینامه فرنگیس حیدرپور و اهمیت آن، به خلاصه ای جامع از فصول و وقایع کلیدی کتاب می پردازد تا روح مقاومت و پایداری را در کالبد کلمات، جاری سازد و الهام بخش مخاطبان خود باشد.

«فرنگیس»، فراتر از یک کتاب، اسطوره مقاومت و ایستادگی بانوی کُردی است که نامش با دلاوری و ایثار عجین شده است. مهناز فتاحی، نویسنده ی هنرمند این اثر، با قلمی روان و پژوهشی عمیق، خاطرات زنی را به رشته تحریر درآورده که در یکی از حماسه های بی نظیر دفاع مقدس، نام خود را جاودانه ساخت. فرنگیس حیدرپور، زنی از روستای اوازین گیلانغرب کرمانشاه، نمادی از هزاران زن ایرانی است که در سالیان جنگ تحمیلی، با تمام وجود، بار مسئولیت سنگین مقاومت و حفظ خانواده را بر دوش کشیدند. او نه تنها قهرمان یک لحظه، بلکه قهرمان تمام روزهای سخت و فراموش نشدنی جنگ است. هر خواننده ای با ورق زدن این کتاب، خود را در دل حوادث می یابد و با رنج ها، امیدها و شجاعت های فرنگیس همراه می شود.
آشنایی با فرنگیس: از کودکی تا آغاز جنگ
فرنگیس حیدرپور در روستای اوازین، واقع در منطقه ی سرسبز و کوهستانی گیلانغرب در استان کرمانشاه، دیده به جهان گشود. زندگی در آن سال ها، پیش از آنکه شعله های جنگ زبانه بکشد، خود حکایتی از سخت کوشی و قناعت بود. فقر و محرومیت، سایه ای سنگین بر زندگی مردم روستا افکنده بود، اما روحیه صمیمی و ارتباط عمیق با طبیعت، سختی ها را قابل تحمل تر می ساخت. فرنگیس از همان کودکی، دختری قوی و مستقل بود که در کنار خانواده، در کارهای کشاورزی و دامداری مشارکت می کرد. او در دل طبیعت خشن اما زیبای زادگاهش، درس ایستادگی را آموخت و روحیه ای سرسختانه در وجودش شکل گرفت که بعدها، در سخت ترین شرایط، به کارش آمد.
در سال های جوانی فرنگیس، ماجرایی غیرمنتظره برایش پیش آمد؛ خواستگاری از عراق. این پیشنهاد که با آداب و رسوم منطقه بیگانه بود، نارضایتی فرنگیس را به دنبال داشت. او دختری نبود که سرنوشتش را به دست دیگران بسپارد. با اینکه خانواده های مرزی در آن سال ها ارتباطاتی با عشایر و اقوام آن سوی مرز داشتند، اما فرنگیس این ازدواج را نمی پذیرفت. خوشبختانه، با درایت و دخالت گرگین خان، یکی از بزرگان فامیل، این ماجرا ختم به خیر شد و فرنگیس از این ازدواج ناخواسته رهایی یافت. این اتفاق، اولین نماد از استقلال رأی و اراده ی قوی او بود که در ادامه زندگی اش، بارها جلوه گر شد.
پس از آن، فرنگیس با مردی از روستای مجاور به نام علیمردان ازدواج کرد. زندگی مشترک آن ها، در ابتدا، همچون بسیاری از زوج های جوان در روستا، با امید و آرزوهای شیرین آغاز شد. آن ها در پی ساختن یک زندگی آرام و ساده در دل طبیعت بودند، اما این آرامش دیری نپایید. روزگار آبستن حوادثی بود که نه تنها زندگی فرنگیس و علیمردان، بلکه سرنوشت کل منطقه و کشور را دگرگون ساخت. هجوم بی رحمانه دشمن بعثی به مرزهای ایران، نقطه عطفی در زندگی فرنگیس بود که او را از یک زن روستایی ساده، به بانویی قهرمان و جاودانه در تاریخ تبدیل کرد. آغاز جنگ، سرآغاز فصل جدیدی از زندگی او بود؛ فصلی پر از رنج، آوارگی و البته، حماسه آفرینی.
نقطه عطف داستان: حماسه تبر و اسارت سرباز عراقی
پاییز سال ۱۳۵۹، هنگامی که تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای ایران آغاز شد، روستای اوازین، زادگاه فرنگیس حیدرپور، یکی از اولین مناطقی بود که مورد هجوم قرار گرفت. صدای شوم جنگ و گلوله، سکوت آرام روستا را در هم شکست و آرامش زندگی را از مردم سلب کرد. اهالی روستا که جان خود را در خطر می دیدند، خانه هایشان را رها کرده و به ناچار، به دره ها و کوهستان های اطراف پناه بردند. فرنگیس هجده ساله، همراه با خانواده اش، ناگزیر به ترک خانه و دیار خود شد و طعم تلخ آوارگی را چشید.
در یکی از شب های سرد پاییز، هنگامی که فرنگیس به همراه پدر و برادرش، برای تهیه آذوقه و مقداری خوراکی، پنهانی به سمت روستای خالی از سکنه خود بازمی گشتند، با نیروی های متجاوز عراقی درگیر شدند. در این رویارویی نابرابر و ناگهانی، متأسفانه پدر و برادر فرنگیس به شهادت رسیدند. این واقعه، ضربه ای مهلک و غیرقابل جبران برای فرنگیس بود؛ او در یک لحظه، دو ستون اصلی زندگی اش را از دست داد و تنهایی و بی کسی، سایه وحشتناک خود را بر او افکند. اما این پایان ماجرا نبود.
تنها دقایقی پس از شهادت عزیزانش، فرنگیس با دو سرباز عراقی روبرو شد. ترس تمام وجودش را فرا گرفته بود، اما در اعماق قلبش، شعله ای از خشم و اراده زبانه کشید؛ خشم از هتک حرمت خاکش، خشم از شهادت عزیزانش، و اراده برای دفاع از شرافت و حیثیتش. او هیچ سلاح گرمی نداشت، اما تبر پدرش، که یادگار یک عمر تلاش و زندگی روستایی بود، در دستانش قرار گرفت. این تبر، در آن لحظات سرنوشت ساز، به نماد مقاومت و سلاحی مرگبار تبدیل شد. فرنگیس با تمام قدرتی که در وجودش بود، به سمت سربازان یورش برد. او با ضربه ای کاری، یکی از سربازان عراقی را به هلاکت رساند و دیگری را پس از درگیری، زنده اسیر کرد. صحنه ای بی نظیر از دلاوری و شجاعت که کمتر در تاریخ جنگ های جهان سابقه دارد.
«ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگی ها و گرسنگی ها و خسارت های مادی و ویرانی ها و داغ عزیزان آن ها هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده است خبر نداشتیم. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنایی است.»
پس از این حماسه فراموش نشدنی، فرنگیس، آن سرباز اسیر عراقی را، با تمام تجهیزات جنگی اش، به سمت مقر نیروهای ارتش ایران برد و او را تحویل داد. این اقدام فرنگیس حیدرپور، نه تنها نشان از شجاعت و دلاوری بی نظیر او داشت، بلکه پیامی واضح به دشمن بود که مردم این سرزمین، حتی زنان و روستاییانش، هرگز تسلیم نخواهند شد و برای دفاع از خاک و ناموس خود، تا پای جان خواهند ایستاد. واقعه اسارت سرباز عراقی توسط فرنگیس، به سرعت دهان به دهان گشت و نام او را به عنوان بانوی تبر به دست کرمانشاه، در تاریخ دفاع مقدس و در دل مردم، جاودانه ساخت.
زندگی در بحبوحه جنگ: آوارگی، رنج ها و پایداری
ماجرای تبر فرنگیس تنها نقطه آغازین روایت پررنج این بانوی دلاور است. پس از آن واقعه، زندگی فرنگیس و خانواده اش وارد دوران جدید و پر مشقت تری شد که سراسر آوارگی، مبارزه برای بقا و رویارویی با مصائب جنگ بود. کتاب فرنگیس در فصول بعدی خود، به تفصیل این سالیان سخت و پرحادثه را روایت می کند؛ سالیانی که هر روزش، آزمونی بزرگ برای مقاومت و پایداری بود.
سختی های آوارگی و زندگی در کوهستان
پس از هجوم عراق، روستای اوازین به اشغال دشمن درآمد و فرنگیس و خانواده اش مجبور شدند بارها محل سکونت خود را تغییر دهند. این آوارگی دائمی، آن ها را از خانه ای به خانه دیگر و از شهری به شهر دیگر می کشاند. گاهی در کوه ها و دشت ها، گاهی در پناهگاه های موقت و گاهی در خانه های ویران شده روستاها، سرپناهی می یافتند. زندگی در این شرایط، به معنای نداشتن هیچ گونه امکانات رفاهی بود؛ آب آشامیدنی، غذا، پوشاک و دارو، همه و همه به سختی یافت می شدند. فرنگیس و دیگر زنان، در این شرایط، وظیفه سنگین نگهداری از کودکان و سالمندان را بر عهده داشتند و با هر سختی ای که بود، سعی می کردند حداقل های زندگی را برای خانواده فراهم آورند. روایت ساختن خانه در کوه، تنها با چند تکه چوب و سنگ، خود گواه بر اراده بی حد و حصر این مردم است.
مواجهه با خطر: بمباران های بی وقفه و مین ها
خطر، همواره همراه آوارگان بود. بمباران های بی وقفه جنگنده های عراقی، کابوس هر روز و شب مردم بود. بسیاری از روستاها در اطراف گیلانغرب، بارها هدف این حملات قرار گرفتند و تعداد زیادی از مردم بی گناه، در این بمباران ها به شهادت رسیدند یا مجروح شدند. علاوه بر بمباران ها، مناطق مرزی پر از مین های کاشته شده توسط دشمن بود. کودکان و حتی بزرگسالان، بارها در مواجهه با این مین ها، دچار حوادث دلخراش و نقص عضو می شدند. فرنگیس، شاهد از دست دادن بسیاری از آشنایان و همسایگان خود در این حوادث بود و هر روز، مرگ را در چند قدمی خود حس می کرد. این تجربه های تلخ، عمق رنج های مردم مرزنشین را به وضوح نشان می دهد.
تلفات و شهادت اعضای خانواده
در طول جنگ، فرنگیس نه تنها پدر و برادرش را از دست داد، بلکه بسیاری دیگر از اعضای خانواده و بستگان نزدیکش نیز در وقایع مختلف جنگ، به شهادت رسیدند یا مجروح شدند. هر شهادت، داغی جدید بر دل فرنگیس می گذاشت، اما او با وجود تمام این مصائب، هرگز تسلیم نشد. او نمادی از صبر و پایداری زنان ایرانی است که در بحبوحه از دست دادن عزیزانشان، همچنان ایستادگی کردند و روحیه مقاومت را زنده نگه داشتند.
تولد فرزندان در شرایط بحرانی
یکی از تکان دهنده ترین بخش های کتاب، روایت تولد فرزندان در دل جنگ و آوارگی است. فرنگیس خود تجربه تولد فرزندش را در دل کوهستان و دور از هرگونه امکانات پزشکی دارد. تصور کنید زنی در اوج درد زایمان، در سرمای کوه و با ترس از بمباران، فرزندی را به دنیا می آورد. این صحنه ها، اوج مقاومت و تلاش برای بقا را به تصویر می کشد. در جای دیگری از کتاب، فرنگیس شاهد تولد فرزند برادرشوهرش در زیر بمباران و در داخل یک ماشین بوده است؛ روایتی که نشان می دهد چگونه زندگی، حتی در دل مرگ و ویرانی، راه خود را برای ادامه پیدا می کند و امید را زنده نگه می دارد. این جزئیات، کتاب را از یک روایت صرفاً تاریخی فراتر برده و آن را به اثری انسانی و ملموس تبدیل می کند.
وقایع مهم منطقه و تصاویر واقعی از زندگی در خط مقدم
موقعیت جغرافیایی روستای فرنگیس، او را در قلب حوادث مهم جنگ قرار داده بود. او شاهد بمباران های شدید روستاهای اطراف گیلانغرب بود و از نزدیک، وقایعی چون حمله منافقین به اسلام آباد غرب و عملیات غرورآفرین مرصاد را تجربه کرد. این مشاهدات دست اول، به روایت فرنگیس بُعدی تاریخی و مستند می بخشد. او نه تنها یک شاهد عینی، بلکه یک بازیگر فعال در بطن حوادث بود که با زبان ساده و صادقانه یک روستایی، جزئیات مهمی را از زندگی در خط مقدم جنگ برای ما روایت می کند؛ جزئیاتی که شاید در کمتر کتاب تاریخی دیگری بتوان یافت. این کتاب، سندی زنده از روحیه میهن پرستی و مقاومت مردم گیلانغرب است.
تقریظ مقام معظم رهبری: مهر تأییدی بر یک اثر ماندگار
یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار در زندگی فرنگیس حیدرپور و البته در جایگاه کتاب «فرنگیس»، دیدار او با مقام معظم رهبری و تقریظ ایشان بر این اثر است. این تقریظ، مهر تأییدی بود بر ارزش و اهمیت کتاب، و آن را در زمره آثار برجسته و ماندگار ادبیات پایداری قرار داد. در سفر مقام معظم رهبری به استان کرمانشاه، ایشان به شهر گیلانغرب نیز رفتند و در آنجا، فرنگیس موفق شد با رهبر معظم انقلاب دیدار کند. این دیدار، نقطه عطفی در زندگی فرنگیس و همچنین در معرفی بیشتر کتاب او به جامعه بود.
مقام معظم رهبری در تقریظ خود بر کتاب «فرنگیس»، نکات مهم و عمیقی را مطرح کرده اند که نشان از درک عمیق ایشان از محتوای کتاب و ارزش های نهفته در آن دارد. ایشان فرمودند:
«بخش ناگفته و با اهمیتی از حوادث دوران دفاع را، به مناسبت شرح حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب می توان دید. بانو فرنگیس دلاور با همان روحیه استوار و پرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن با ما سخن گفته و منطقه ناشناخته و مهمی از جغرافیای جنگ تحمیلی را، با جزئیاتش، به ما نشان داده است. ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگی ها و گرسنگی ها و خسارت های مادی و ویرانی ها و داغ عزیزان آن ها هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده است خبر نداشتیم و نیز از فداکاری جوانان آنان که در شمار اولین شتابندگان به مقابله با دشمن مهاجم بودند. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنایی است که نظیر آن فقط در سوسنگرد، در همان اوان، اتفاق افتاده بود. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسنده کتاب، خانم فتاحی، به خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه گیری و خاطره نویسی، باید بسیار تشکر کرد.»
این کلام ارزشمند رهبر انقلاب، بر چند نکته کلیدی تاکید دارد: نخست، اهمیت پرداختن به ابعاد ناگفته جنگ، به ویژه از زبان مردم عادی و روستاییان مرزنشین. دوم، تجلیل از روحیه استوار و صادقانه فرنگیس که با وجود تمام سختی ها، مقاومت و صلابت خود را حفظ کرده است. سوم، روشن ساختن گوشه های تاریکی از جغرافیای جنگ تحمیلی که کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. و چهارم، برجسته ساختن واقعه ی بی نظیر اسارت سرباز عراقی توسط فرنگیس که خود یک حماسه مستقل است. این تقریظ، جایگاه ویژه ای به کتاب بخشیده و آن را به منبعی معتبر و قابل اتکا برای شناخت بیشتر از نقش مردم و به ویژه زنان در دوران دفاع مقدس تبدیل کرده است.
بنابراین، تقریظ رهبر انقلاب نه تنها باعث شد که کتاب «فرنگیس» بیشتر دیده شود و به دست مخاطبان بیشتری برسد، بلکه به آن یک پشتوانه معنوی و ملی بخشید. این تقدیر، نشان داد که داستان فرنگیس حیدرپور، فراتر از یک خاطره شخصی، یک سند ملی از مقاومت و ایثار است که باید برای نسل های آینده حفظ و ترویج شود. این امر، اهمیت مطالعه کتاب فرنگیس و شناخت ابعاد مختلف داستان او را دوچندان می کند.
چرا «فرنگیس» یک کتاب «باید خواندنی» است؟
کتاب «فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور» از جمله آثاری است که خواندن آن برای هر ایرانی، به ویژه علاقه مندان به ادبیات دفاع مقدس و تاریخ معاصر، ضروری به نظر می رسد. دلایل متعددی وجود دارد که این کتاب را به اثری ماندگار و «باید خواندنی» تبدیل کرده است:
۱. درک عمیق تر از جنگ: بازنمایی صادقانه از ابعاد ناگفته
بسیاری از روایات جنگ، بر محور عملیات نظامی و قهرمانی های مردان رزمنده متمرکز است. اما کتاب «فرنگیس»، دریچه ای تازه به سوی ابعاد ناگفته و کمتر دیده شده دفاع مقدس می گشاید. این کتاب، زندگی مردم عادی و روستاییان مرزی را در بحبوحه جنگ، با تمام جزئیات و سختی هایش به تصویر می کشد. خواننده با آوارگی ها، فقر، کمبود امکانات، بمباران ها و ترس های مداوم روبرو می شود؛ تجربیاتی که شاید کمتر کسی خارج از مناطق جنگی، از آن آگاهی داشته باشد. این بازنمایی صادقانه و ملموس، درک عمیق تری از پیامدهای جنگ بر زندگی روزمره مردم را فراهم می آورد.
۲. الهام بخش بودن: داستان شجاعت، مقاومت و امید
داستان فرنگیس حیدرپور، سراسر الهام بخش است. شجاعت او در رویارویی با دشمن، مقاومت بی حد و حصرش در برابر ناملایمات، و امیدواری اش در سخت ترین شرایط، می تواند چراغ راه بسیاری از افراد باشد. او نشان می دهد که چگونه یک انسان معمولی، با اراده و ایمان، می تواند به قهرمانی بزرگ تبدیل شود و در برابر مشکلات، خم به ابرو نیاورد. این کتاب، درسی است از تاب آوری و ایستادگی که می تواند روحیه امید و مبارزه را در خواننده تقویت کند.
۳. نقش زنان: برجسته سازی نقش بی بدیل و کمتر دیده شده
زنان در دفاع مقدس، نقش های حیاتی و اغلب نادیده ای ایفا کردند. «فرنگیس» یکی از معدود آثاری است که به طور برجسته، به نقش بی بدیل زنان در پشت جبهه و حتی در خط مقدم می پردازد. فرنگیس نمادی از مادران، همسران، خواهران و دخترانی است که در کنار مردان، جنگیدند، مقاومت کردند و سنگر خانواده را حفظ نمودند. این کتاب، صدای آن دسته از زنانی است که شاید نامشان در تاریخ کمتر شنیده شده باشد، اما رشادت ها و ایثارگری هایشان، ستون اصلی مقاومت ملت ایران بود.
۴. ارزش تاریخی: سندی معتبر و زنده از وقایع جنگ
«فرنگیس» تنها یک خاطره شخصی نیست؛ بلکه سندی معتبر و زنده از وقایع جنگ تحمیلی است. با توجه به مشاهدات دست اول فرنگیس از بمباران ها، عملیات ها (مانند مرصاد) و زندگی در مناطق مرزی، این کتاب می تواند منبعی غنی برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقه مندان به تاریخ دفاع مقدس باشد. جزئیات روایت شده در این اثر، به درک بهتر از شرایط آن دوران و ابعاد مختلف جنگ کمک می کند و تصویری واقعی تر از آنچه بر مردم گذشته است، ارائه می دهد.
۵. قلم روان نویسنده: مهارت مهناز فتاحی در روایتگری
یکی از نقاط قوت این کتاب، قلم روان و شیوا مهناز فتاحی است. او با مهارت خاصی، خاطرات فرنگیس را از دل مصاحبه های متعدد استخراج کرده و به گونه ای داستانی و جذاب به رشته تحریر درآورده است. فتاحی توانسته است روحیه و شخصیت فرنگیس را به خوبی به خواننده منتقل کند و او را با خود در دل حوادث همراه سازد. هنر مصاحبه گیری و خاطره نویسی او باعث شده تا متن، نه تنها دقیق و مستند باشد، بلکه از جذابیت بالایی برای خوانندگان برخوردار باشد و آن ها را تا پایان داستان، مشتاقانه همراه کند.
بنابراین، «فرنگیس» نه تنها برای درک بهتر دفاع مقدس و نقش زنان در آن دوران اهمیت دارد، بلکه به عنوان یک داستان الهام بخش از شجاعت و پایداری انسانی، در هر زمان و مکانی، قابل تأمل و مطالعه است.
مشخصات کتاب فرنگیس
برای درک کامل تر از این اثر ارزشمند، اطلاع از مشخصات فنی کتاب نیز خالی از لطف نیست. در جدول زیر، اطلاعات اصلی مربوط به کتاب «فرنگیس» گردآوری شده است:
عنوان | جزئیات |
---|---|
نام کامل کتاب | فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور |
نویسنده | مهناز فتاحی |
ناشر | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | اولین چاپ: ۱۳۹۵ (سال های بعدی نیز تجدید چاپ شده است) |
تعداد صفحات | ۳۵۶ صفحه (بر اساس چاپ های مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد) |
ژانر | خاطرات دفاع مقدس، زندگی نامه داستانی، ادبیات پایداری |
موضوع اصلی | خاطرات و مقاومت زنان در جنگ تحمیلی، با تمرکز بر زندگی فرنگیس حیدرپور |
این مشخصات، به مخاطبانی که قصد تهیه و مطالعه کتاب را دارند، کمک می کند تا با اطلاعات کافی به سراغ این اثر ارزشمند بروند. انتشار این کتاب توسط انتشارات سوره مهر، که یکی از ناشران پیشرو در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس است، خود گواهی بر اعتبار و کیفیت محتوای آن به شمار می رود.
نتیجه گیری: میراث یک قهرمان
کتاب «فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور» اثری است که نه تنها به معرفی یک شخصیت برجسته در تاریخ دفاع مقدس می پردازد، بلکه تصویری عمیق و ملموس از رنج ها، مقاومت ها و ایثارهای مردم مرزنشین ایران را ارائه می دهد. فرنگیس حیدرپور، با شجاعت بی مانند خود در واقعه تبر و اسارت سرباز عراقی، نام خود را در تاریخ جاودانه ساخت، اما داستان او فراتر از یک لحظه قهرمانی است. این کتاب، شرح زندگی زنی است که در تمام سالیان جنگ، با آوارگی، فقر، و از دست دادن عزیزانش، همچنان ایستاد و به نمادی از پایداری و اراده ی تسلیم ناپذیر ملت ایران، به ویژه زنان دلاور این سرزمین، تبدیل شد.
پیام اصلی کتاب «فرنگیس»، یادآوری این نکته است که قهرمانی تنها در میدان های نبرد و با سلاح های آتشین رقم نمی خورد؛ گاهی یک تبر، در دستان زنی مقاوم، می تواند نماد بزرگ ترین حماسه ها شود. این اثر، به خوبی نشان می دهد که چگونه در دل سخت ترین شرایط، روحیه امید و زندگی همچنان جاری بود و مردمانی چون فرنگیس، با تکیه بر ایمان و عشق به میهن، توانستند بار سنگین جنگ را تاب آورند و از هویت و خاک خود دفاع کنند.
مطالعه ی این کتاب، نه تنها به درک عمیق تر از ابعاد ناگفته و انسانی جنگ کمک می کند، بلکه الهام بخش هر خواننده ای خواهد بود تا در برابر مشکلات زندگی، با صلابت و اراده ای راسخ بایستد. «فرنگیس» نه تنها یک خاطره، بلکه درسی از پایداری، از خودگذشتگی و از عشق بی حد و حصر به میهن است. از این رو، به تمامی علاقه مندان به ادبیات دفاع مقدس، تاریخ معاصر ایران و داستان های واقعی قهرمانی، پیشنهاد می شود که خود را درگیر این روایت فراموش نشدنی کنند. خواندن نسخه کامل کتاب، ابعاد وسیع تری از این داستان حیرت انگیز را پیش روی شما خواهد گشود و شما را با میراث یک قهرمان واقعی، از نزدیک آشنا خواهد ساخت.