خلاصه کتاب فرخ رو پارسای | زنان دربار و اسناد تاریخی

خلاصه کتاب فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد ( ناشر انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی )

کتاب «فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد» اثر انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، نگاهی مستند و عمیق به زندگی و عملکرد تنها وزیر زن در دوران پهلوی، فرخ رو پارسای، ارائه می دهد. این اثر با تکیه بر اسناد محرمانه، به ویژه گزارش های ساواک، ابعاد کمتر دیده شده زندگی شخصی و حرفه ای او، از جمله اتهامات وابستگی به فراماسونری و فساد مالی را برملا می سازد.

فرخ رو پارسای، نامی آشنا در تاریخ معاصر ایران، به عنوان اولین و تنها وزیر زن در کابینه رژیم پهلوی شناخته می شود. زندگی او، از تولد در قم تا رسیدن به عالی ترین مناصب دولتی و سرانجام اعدام پس از انقلاب اسلامی، سرشار از پیچیدگی ها و بحث برانگیزی ها بوده است. کتاب حاضر، با رویکردی مبتنی بر اسناد و با هدف روشنگری، خواننده را به سفری در اعماق تاریخ می برد تا با زوایا و نقاط تاریک حیات این شخصیت مهم بیشتر آشنا شود. این اثر به مخاطبانی که می خواهند از منظر اسناد تاریخی، عملکرد و ماهیت شخصیتی بحث برانگیز را دریابند، اطلاعاتی جامع و مستند عرضه می کند. سفر با این کتاب، تجربه ای دست اول از مطالعه تاریخ با تکیه بر حقایق پنهان است که می تواند درک عمیق تری از پیچیدگی های سیاسی و اجتماعی آن دوران فراهم آورد.

تولد و شکل گیری شخصیت

داستان زندگی فرخ رو پارسای در اسفند ماه ۱۳۰۱ شمسی در شهر مذهبی قم آغاز شد. او در خانواده ای متولد شد که هر دو والدینش در عرصه های اجتماعی و روزنامه نگاری فعالیت های چشمگیری داشتند. پدرش، فرخ دین پارسا، علاوه بر کارمندی در وزارت بازرگانی، در عرصه روزنامه نگاری نیز فعال بود و مدیریت مجلاتی چون «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران» و «عصر جدید» را بر عهده داشت. اما این مادرش، فرخ آفاق پارسا، مدیر مجله «جهان زنان»، بود که به دلیل نگارش مقاله ای درباره «لزوم تعلیم و تربیت مساوی برای دختر و پسر»، به قم تبعید شد و فرخ رو در تبعیدگاه مادر دیده به جهان گشود. این پیشینه خانوادگی، از همان ابتدا، او را در فضایی آغشته به فعالیت های اجتماعی و تلاش برای حقوق زنان قرار داد.

مسیر تحصیلی و آغاز زندگی حرفه ای

مسیر تحصیلی فرخ رو پارسای گواهی بر پشتکار و هوش او بود. او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان هما در تهران آغاز کرد و پس از گذراندن مقاطع دبیرستان، به دانشسرای مقدماتی راه یافت و در نهایت با رتبه برتر وارد دانشسرای عالی شد. او در این مرکز، در رشته علوم طبیعی و تعلیم و تربیت به تحصیل پرداخت و موفق به کسب مدرک لیسانس گردید. تشنه دانش، او حتی پا را فراتر گذاشت و به دانشکده پزشکی نیز راه یافت. این مسیر آموزشی جامع، پایه های شخصیتی او را برای ورود به عرصه های مهمتر زندگی آماده ساخت.

پارسای پس از اتمام تحصیلاتش، در سال ۱۳۲۱ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستان رضا شاه به تدریس مشغول شد. این آغاز فعالیت شغلی، نقطه پرش او به سمت مناصب مدیریتی بود؛ جایی که به زودی مسئولیت های مهمتری از جمله ریاست دبیرستان رضا شاه را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۲۳، او با احمد شیرین سخن، افسر ارتش که بعدها تا درجه سپهبدی پیش رفت، ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، یک پسر و سه دختر بود. شایعاتی مبنی بر ارتباط همسرش با بهائیان در اسناد ساواک منعکس شده است که بعدها زندگی خود فرخ رو پارسای را نیز تحت الشعاع قرار داد.

ورود به عرصه سیاست و قدرت

دهه ۱۳۴۰ شمسی، برای فرخ رو پارسای آغاز دوره ای جدید و پرشتاب بود؛ دورانی که او را از عرصه تدریس به دنیای پرچالش سیاست و قدرت رهنمون ساخت. با ورود به این دهه، او در کنار فعالیت های آموزشی، به روزنامه نگاری و همکاری با رادیو نیز روی آورد. تولید برنامه های میزگرد رادیویی با محوریت مسائل زنان، نشان از گرایش او به ایفای نقش فعال تر در جامعه و پیگیری اهداف از پیش تعیین شده رژیم پهلوی در زمینه زنان داشت. این فعالیت ها، به تدریج نام او را در محافل سیاسی و اجتماعی مطرح ساخت.

مشی سیاسی و ارتباط با کانون های قدرت

اسناد تاریخی و گزارش های ساواک نشان می دهند که پیشرفت پارسای در ساختار سیاسی آن دوران، بی ارتباط با گرایش های سیاسی او و وابستگی اش به جریان های حاکم نبود. او به صراحت از سیاست های غرب و رژیم آمریکا طرفداری می کرد و خود را حامی مشروطه سلطنتی می دانست. عضویت او در کانون مترقی و سپس حزب ایران نوین – که در آن زمان از نهادهای اصلی قدرت به شمار می رفتند – نشان دهنده همسویی او با مسیر سیاسی رژیم پهلوی است. این وابستگی ها، مسیر را برای او در جهت ارتقای پست و مقام هموار ساخت.

راهیابی به مجلس و معاونت وزارت آموزش و پرورش

با تصویب لایحه حق رأی و حق انتخاب شدن زنان در سال ۱۳۴۱، که توسط اسدالله علم به هیئت وزیران ارائه شد، فرصتی بی سابقه برای زنان فراهم آمد تا وارد مجلس شورای ملی شوند. فرخ رو پارسای نیز در لیست کاندیداهای تهران قرار گرفت و در سال ۱۳۴۲، با تبلیغات گسترده، به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس بیست و یکم راه یافت. او در مجلس، کوشید تا چهره ای فعال و مطیع از خود نشان دهد و به سرعت پله های ترقی را طی کرد و به عنوان منشی هیئت رئیسه مجلس انتخاب شد.

در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۴، او به سمت معاون وزیر آموزش و پرورش منصوب شد؛ اتفاقی که برای اولین بار یک زن را به چنین مقام بالایی در دولت می رساند. اما این انتصاب با واکنش های گسترده ای، به خصوص در میان فرهنگیان، روحانیون و مردم مذهبی، مواجه شد. مهم ترین دلیل اعتراضات، شایعات و اتهامات مبنی بر پیروی او از فرقه بهائیت بود. گزارش های ساواک نیز به این اعتراضات و نگرانی ها اشاره کرده اند که نشان از گستردگی نارضایتی عمومی از این انتصاب داشت. در این برهه، فرخ رو پارسای خود را در کانون توجهات و کشمکش های سیاسی و اجتماعی دید.

دوران وزارت و سیاست های بحث برانگیز

رسیدن به کرسی وزارت آموزش و پرورش، آرزویی بود که فرخ رو پارسای با تلاش های بی وقفه و زیرکانه به آن دست یافت. اسناد کتاب نشان می دهد که او برای کنار زدن دکتر هادی هدایتی، وزیر وقت آموزش و پرورش، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. او با اتکا به نفوذ خود در حزب ایران نوین و برقراری ارتباط با مخالفان هدایتی، از جمله طرفداران محمد درخشش، تلاش کرد تا موقعیت وزیر وقت را تضعیف کند و راه را برای خود هموار سازد. شیطنت هایی چون وعده و وعید به افراد ماجراجو و تحریک آن ها علیه هدایتی، از جمله اقداماتی بود که در این راستا انجام شد.

«این روزها ایادی دزد و همدست او را که گویا به نام تصفیه از حزب مردم هم اخراج کرده اند برای جلب افکار فرهنگیان به سوی مصطفی زمانی چنین شهرت داده اند که این مجسمه فضاحت و کثافت از طرف دکتر شریفی مأمور شده است سازمان جدیدی برای وزارت آموزش و پرورش بنویسد و معاونین منطقه ای را حذف کند و دو پست مدیرکلی و ریاست اداره را در تهران و سراسر کشور… هدف از انتشار این شایعات آن است آن عده از عناصر ناپاک که در زمان وزارت خانم پارسا از راه پرداخت رشوه، به مقاماتی منصوب شده اند، برای تثبیت موقعیت خود به مصطفی زمانی و دلالان او مراجعه کنند و با پرداخت ارقامی موقعیت آنان را نزد وزیر جدید محکم سازند.»

سرانجام، در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۴۷، تلاش های پارسای به ثمر نشست و او به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه امیرعباس هویدا منصوب شد. این انتصاب، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران بود، اما در عین حال، آغاز دوره ای از سیاست گذاری های بحث برانگیز در یکی از حساس ترین نهادهای کشور محسوب می شد.

سیاست های ضد دینی و اسلامی

با ورود فرخ رو پارسای به وزارت آموزش و پرورش، رویکردهایی در این وزارتخانه اتخاذ شد که با مخالفت های شدید مذهبی و عمومی مواجه گردید. این اقدامات، به روشنی نشان دهنده موضع گیری او در راستای سیاست های ضد اسلامی رژیم شاه بود. از جمله مهم ترین این سیاست ها، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • حذف درس زبان عربی از برنامه های درسی دبیرستان ها، که با اعتراضات گسترده دبیران و علما مواجه شد. در یکی از جلسات توجیهی، او همراه با یک فرد آمریکایی به توجیه این تصمیم پرداخت که نشان از نفوذ خارجی در این سیاست ها داشت.
  • مواضع صریح ضدحجاب: پارسای در یک جلسه رسمی با مدیران مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، حجاب را «خرافات» خواند و به مدیران زن به دلیل داشتن چادر اعتراض کرد. این اظهارات، باورهای درونی او را در مخالفت با مظاهر دینی فاش ساخت.
  • انحلال کمیسیون رسیدگی به ارزش تحصیلی طلاب: این اقدام، عملاً راه را برای ارزیابی مدارک تحصیلی طلاب علوم دینی در وزارت آموزش و پرورش مسدود کرد و به نوعی مقابله با جایگاه حوزه های علمیه محسوب می شد.

این سیاست ها، به ویژه در میان روحانیون و مردم متدین، موجی از نارضایتی و خشم را برانگیخت و اتهامات مبنی بر بهائی بودن او را در اذهان عمومی تقویت کرد. فرخ رو پارسای در پاسخ به این شایعات، تلاش هایی برای فریب افکار عمومی انجام داد، از جمله برگزاری جشن نیمه شعبان در باشگاه معلمان، اما این اقدامات نتوانستند ماهیت اصلی رویکردهای او را پنهان سازند و گزارش های ساواک نیز به استمرار این اتهامات و انتشار اعلامیه ها علیه او اشاره دارند.

ارتباط با کانون های بین المللی

بخش مهمی از پیشرفت فرخ رو پارسای و نفوذ او در ساختار قدرت، به ارتباطات گسترده اش با کانون های بین المللی وابسته به بیگانگان بازمی گشت. او با انجمن تسلیح اخلاقی (که زیرمجموعه ای از فراماسونری به شمار می رفت) و همچنین کلوپ روتاری ارتباط نزدیکی داشت. او فرصت را برای سخنرانی در این کانون ها غنیمت می شمرد و دیدگاه های خود را مطرح می کرد.

محمدعلی سفری در کتاب «قلم و سیاست»، به حضور و سخنرانی های پارسای در کلوپ روتاری اشاره می کند و از تناقض در سخنان او درباره وضعیت نابسامان آموزش و پرورش، علیرغم سال ها سابقه وزارت، ابراز تعجب می نماید. این ارتباطات، به نوعی پشتیبانی از سوی محافل قدرتمند بین المللی را برای او فراهم می کرد و در تثبیت جایگاهش در حکومت هویدا نقش بسزایی داشت.

فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت

کتاب «فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد» با ارائه مستندات فراوان، پرده از بخش تاریک دیگری از زندگی فرخ رو پارسای برمی دارد: فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت. این اسناد، که عمدتاً از گزارش های ساواک استخراج شده اند، نشان می دهند که سلامت مالی، هرگز از نقاط قوت او نبوده و او همواره در پی بهره برداری از موقعیت شغلی خود برای منافع شخصی و اطرافیانش بوده است.

موارد اختلاس و سوءاستفاده های کلان

اولین نشانه های انحرافات مالی فرخ رو پارسای حتی پیش از رسیدن به وزارت، و در دوران ریاست او بر دبیرستان رضا شاه نمایان شد. اسناد به دست بردن او در لیست های حق التدریس دبیران اشاره دارند؛ جایی که با افزایش ساعات کار غیرواقعی برای دبیران، مبالغ اضافه را به نفع خود برداشت می کرده است. اما ابعاد این فساد در دوران وزارت او به شکل چشمگیری گسترش یافت:

  • واردات وسایل منزل: گزارشی در سال ۱۳۵۰ نشان می دهد که پارسای چهارصد هزار ریال وسایل منزل از ایتالیا وارد کرده که با تسهیلات ویژه از گمرک ترخیص شده است.
  • شراکت در فروش ساختمان ها در دریاکنار: اسناد حاکی از آن است که او در فروش حدود صد دستگاه ساختمان در دریاکنار بابلسر، در هشتاد درصد از موارد شریک بوده و این ساختمان ها به زمین های وزارت دربار متصل بوده اند.
  • اختلاس از فروشگاه تعاونی فرهنگیان: لیست های محرمانه پرونده های فروشگاه تعاونی فرهنگیان تهران، نشان از دریافت مقرری های غیرقانونی و ماهانه توسط پارسای (به مبلغ ۱۲۰۰۰ ریال) و دیگر مسئولان وزارت آموزش و پرورش داشت.
  • نقش در پرونده ناصر موفقیان: ناصر موفقیان، معاون فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش، از جمله عوامل اصلی اختلاس در زمان وزارت پارسای بود. اسناد نشان می دهند که موفقیان حدود دو میلیون تومان اختلاس کرده و پارسای خود، پس از آفتابی شدن موضوع، برای رهایی از اتهام، این موضوع را به دادستان دیوان کیفر اطلاع داده است. اما موفقیان در دفاع از خود صراحتاً اعلام کرده بود که تمامی سوءاستفاده های او با نظر مستقیم وزیر انجام شده و حتی پیشنهاد دریافت نشان از شاهنشاه برای او نیز توسط پارسای مطرح شده است.
  • خرید ۶۰ میلیون فرانک وسایل آزمایشگاهی: یکی دیگر از پرونده های اختلاس مشترک پارسای و موفقیان، مربوط به خرید ۶۰ میلیون فرانک وسایل آزمایشگاهی از یک شرکت بلژیکی بود. این مبلغ در مدت زمان کوتاه تری (۲ سال به جای ۵ سال) به شرکت پرداخت شده بود که حاکی از دریافت «حق و حساب کلان» توسط این دو نفر بود. توزیع و مقصد این وسایل نیز مشخص نبود.

این موارد، تنها گوشه ای از سوءاستفاده های مالی است که در اسناد ساواک بازتاب یافته اند. گزارش ها همچنین به «اعمال تبعیض، انتصاب و حمایت از افرادی که حسن شهرت ندارند و نیز تغییر محسوس وضعیت مالی خود مشارالیها و وابستگان وی» اشاره دارند که موجب تردید در شخصیت و صحت عمل وزیر شده بود.

ادامه سوءاستفاده پس از برکناری

نکته ای قابل تأمل در مورد فرخ رو پارسای، ادامه تلاش های او برای سوءاستفاده های مالی حتی پس از کنار گذاشته شدن از وزارت آموزش و پرورش بود. او با همکاری داماد خود، ملک احمدی، و استفاده از ارتباطاتش با عوامل سابق در وزارتخانه، شرکتی به نام «ساکو» برای فروش وسایل حرفه ای و دوره راهنمایی تشکیل داد. نقشه آن ها این بود که از طریق عوامل دست نشانده پارسای و مدیران کل آموزش و پرورش شهرستان ها، وسایل شرکت خود را به مدارس بفروشند. این نشان می دهد که فساد و سوءاستفاده از موقعیت، ریشه های عمیقی در عملکرد و منش او داشته است.

فعالیت های اجتماعی و سرانجام

در کنار تمامی فعالیت های سیاسی و مدیریتی و همچنین اتهامات پیرامون فساد، فرخ رو پارسای در برخی زمینه های اجتماعی نیز حضوری فعال داشت. او بنیان گذار و رئیس انجمن بانوان فرهنگی بود و همچنین به ریاست جمعیت زنان دانشگاهی ایرانی و سازمان همکاری جمعیت های زنان رسید. عضویت در شورای ورزشی بانوان و ریاست کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیت های زنان نیز از دیگر فعالیت های او در این عرصه محسوب می شد. او با حکم شاه، در هیئت مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و هیئت امنای موسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی نیز حضور داشت. جمعیت زنان دانشگاهی ایران که او ریاستش را بر عهده داشت، تحت نظر جمعیت بین المللی زنان دانشگاهی (I.F.U.W) و با ارتباط و پوشش سفارت آمریکا در ایران فعالیت می کرد.

پایان دوران وزارت و سرنوشت محتوم

پس از هفت سال تصدی پست وزارت آموزش و پرورش در کابینه امیرعباس هویدا، که به گفته منتقدان «بزرگ ترین ضربه های ممکن» را به این نهاد وارد ساخته بود، فشار افکار عمومی به حدی رسید که رژیم شاه ناچار به برکناری فرخ رو پارسای شد. این برکناری در تاریخ هفتم اردیبهشت ۱۳۵۳ صورت گرفت، در حالی که حتی هم فکران و هم حزبی های او در حزب ایران نوین نیز سال ها بود که به عملکرد وی معترض بودند و او را «نالایق ترین زنان فرهنگی» می خواندند. این اعتراضات نشان از عمق نارضایتی ها حتی در درون ساختار قدرت از عملکرد او داشت.

پس از برکناری از وزارت، هویدا او را به سمت دبیرخانه ویژه نخست وزیر و رئیس دفتر اجرایی حزب ایران نوین منصوب کرد، اما این انتصاب نیز با انتقادات و واکنش های منفی در محافل فرهنگی مواجه شد. در روزهای اوج گیری نهضت اسلامی، فرخ رو پارسای به زندگی مخفیانه روی آورد، اما نتوانست از چنگ عدالت انقلاب اسلامی بگریزد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسط کمیته انقلابی بازداشت شد.

مراحل بازجویی و تحقیقات به اتمام رسید و در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، محاکمه فرخ رو پارسای در دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آغاز شد. سرانجام، روابط عمومی دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ با صدور اعلامیه ای رسمی، خبر اعدام او را در ساعات اولیه همان روز، به همراه تعدادی دیگر از «عوامل فساد»، اعلام کرد. این پایان زندگی بحث برانگیز تنها وزیر زن تاریخ ایران در دوران پهلوی بود که زندگی اش از اوج قدرت تا پایین ترین سطح از انزجار عمومی، فراز و نشیب های فراوانی را تجربه کرد.

نتیجه گیری

کتاب «فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد»، اثری ارزشمند از انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، به روشنی نشان می دهد که چگونه یک شخصیت می تواند در مسیر ترقی و قدرت گام بردارد، اما در عین حال با اتهامات سنگین فساد، سوءاستفاده از قدرت و اتخاذ سیاست های بحث برانگیز مواجه شود. این کتاب، با تکیه بر اسناد محرمانه، به ویژه گزارش های ساواک، تصویری جامع و چندلایه از فرخ رو پارسای ارائه می دهد که فراتر از کلیشه های رایج است.

از زندگی پر فراز و نشیب او، از تولد در خانواده ای فعال اجتماعی تا رسیدن به جایگاه اولین وزیر زن، و در نهایت پایان تلخ او در دادگاه انقلاب، جزئیات متعددی به دست می آید که فهم ما را از پیچیدگی های تاریخ معاصر ایران افزایش می دهد. این اسناد، نقش بی بدیل خود را در آشکارسازی ابعاد پنهان شخصیت ها و رویدادهای تاریخی به خوبی ایفا کرده اند و به خواننده فرصت می دهند تا با دیدی عمیق تر به تحولات آن دوران بنگرد.

مطالعه این خلاصه، دروازه ای است به سوی درک شخصیت فرخ رو پارسای و دوران پرالتهاب وزارت او. اما برای غواصی عمیق تر در اقیانوس مستندات و کسب جزئیات بیشتر از این روایت مستند، توصیه می شود که خوانندگان به سراغ خود کتاب «فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد» بروند. این کتاب نه تنها برای پژوهشگران و دانشجویان تاریخ، بلکه برای تمامی علاقه مندان به تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، یک منبع بی نظیر و روشنگر خواهد بود که دیدگاه هایی تازه و چالش برانگیز را پیش رویشان قرار می دهد و به آن ها کمک می کند تا گذشته را با چشمانی دقیق تر و تحلیلی تر نظاره کنند.

دکمه بازگشت به بالا