سران رژیم صهیونیستی با توهمات رسیدن به دستاوردهای کوتاه مدت، نه تنها با ترور شهید هنیه دستاوردی نخواهد داشت بلکه در چارچوب موازنه وحشت با بحرانهای داخلی و بیرونی گستردهتری مواجه خواهند شد چرا که شهادت هر کدام از رهبران مقاومت نه تضعیف بلکه خون تازهای در رگهای مقاومت خواهد بود، چنانکه ترور بزرگمردانی همچون شهید فتحی شقاقی، شیخ احمد یاسین، شهید عباس موسوی، شهید حاج عماد مغنیه، شهید سپهبد قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و…. سرانجام طوفان الاقصی را رقم زد که تار و پود رژیم صهیونیستی و حامیانش را در هم تنیده است.
به گزارش باراناخبر، قاسم غفوری در سرمقاله سیاست روز نوشت: رژیم صهیونیستی که همچون بنیانگذارانش یعنی انگلیس و آمریکا، اساس و بنیادش بر اساس ترور و جنایت نهاده شده است در جنایتی بزرگ اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) را به شهادت رساند. این ترور و جنایت علیه بشریت از چند منظر قابل پردازش است. نخست آنکه هر چند که رژیم صهیونیستی به دنبال نمایش احیای هیمنه فروپاشیده اطلاعاتی و جاسوسی خویش پس از شکست سنگین طوفان الاقصی است و از سویی نیز نتانیاهو سعی دارد تا خود را ابر قهرمان صهیونیستها معرفی نماید اما رفتارهای جنون آمیز این رژیم در کشتار غزه، حمله به لبنان، ترور هنیه و… نشانگر وضعیت بحرانی این رژیم و شخص نتانیاهو است که برای بقا سیاست دامن زدن به بحرانها را در پیش گرفته است. به عبارتی دقیقتر ترور هنیه نه از روی قدرت بلکه نمودی عینی از زوال و شتاب گرفتن قطار فروپاشی رژیم صهیونیستی است که با مانعسازیهای موقت توان توقف این شتاب را نخواهند داشت.
دوم آنکه هر چند که آمریکاییها سراسیمه برآن شدهاند تا خود را از نقش داشتن در ترور شهید هنیه مبرا سازند تا از پس لرزههای آن علیه منافعشان در منطقه در امان باشند اما حقیقت آن است که کفزدنهای نمایندگان کنگره در سخنرانی نتانیاهو و حمایتهای تمام قد هریس و ترامپ نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات آمریکا از این رژیم، زمینهساز گستاخی و توحش بیشتر صهیونیستها شده است لذا آمریکا باید در انتظار پیامدهای این رفتارهایش باشد و نمیتواند از مجازات شدن شانه خالی کند.
سوم آنکه واکنشهای گسترده جهانی به ترور هنیه به عنوان رئیس یک جنبش مقاومتی، ابعاد دیگری از وزن و جایگاه مقاومت در صحنه بینالملل را آشکار ساخت. در حالی غربیها با قرار دادن مقاومت در لیست تروریسم و نیز جوسازی گسترده رسانهای به دنبال نمایش ادعای انزوای مقاومت بوده و سازشکاری را راهکار جهانی شدن معرفی میکنند که واکنشها و محکومیت گسترده ترور شهید هنیه، نشان داد که در دنیای امروز این مقاومت است که عزت بخش و ارتقا بخش جایگاه جهانی افراد و جریانها و دولتها خواهد بود. دنیای امروز نه دنیای سازش بلکه دنیای مقاومت است که نتیجه آن را در حمایت ملتها و بسیاری از دولتها از مقاومت غزه در نه ماه اخیر میتوان مشاهده کرد.
چهارم آنکه پیامدهای این ترور در چند سطح قابل پردازش است. اولا آنکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که حریم سرزمینی آن نقض شده است و میهمان عزیزش مورد حمله تروریستی قرار گرفته هرگونه پاسخگویی در زمان و مکانی که خود تعیین کند را داشته و قطعا نیز به آن عمل خواهد کرد. قدر مسلم امنیت و تمامیت ارضی ایران، خط قرمزی خونینی است که هیچ ایرانی،با هر گرایش و تمایل سیاسی و عقیدتی، از آن کوتاه نخواهد آمد. رژیم صهیونیستی میداند که وقوع انتقام سخت، ناگزیر خواهد بود اما زمین و زمان انجام این تنبیه پشیمان کننده را ایران تعیین خواهد کرد. البته باید در نظر داشت که وضعیت پیچیده منطقه و معادلات جاری در غرب آسیا چنان است که هرگونه واکنشی را منوط به محاسباتی دقیق و آیندهگرانه و دوراندیشانه میکند اما اصل پاسخگویی امری است که قابل گذشت نمیباشد.
ثانیا مسلما ملت و مقاومت فلسطین در کنار مقاومت منطقه در برابر این ترور کوتاه نخواهند آمد چرا که مقاومت موازنه قدرت را در اصل چشم در برابر چشم میبیند و لذا رعب و وحشتی که سرزمینهای اشغالی را در ماههای اخیر فراگرفته شدت خواهد گرفت و عملا جنون سران این رژیم به تشدید ناامنی و کابوسهای شبانهروزی ساکنان سرزمینهای اشغالی منجر خواهد شد.
ثالثا با این جنایت بزرگ، عملا هرگونه رویکردی به مذاکره و آتشبس به خط پاین رسیده و دولتمردان آمریکا و شخص هریس که آتشبس را مولفهای برای انتخابات میدانستند امروز به واسطه پروبال دادن تروریستی به نام نتانیاهو، در وضعیتی قرار گرفتهاند که تمام ادعاهای صلح طلبانه و بشر دوستانه آنها با ابهامات اساسی مواجه شده است بویژه آنکه آنها از محکوم سازی تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی در ترور شهید هنیه خودداری کردهاند.
به هر تقدیر میتوان گفت که سران رژیم صهیونیستی با توهمات رسیدن به دستاوردهای کوتاه مدت، نه تنها با ترور شهید هنیه دستاوردی نخواهد داشت بلکه در چارچوب موازنه وحشت با بحرانهای داخلی و بیرونی گستردهتری مواجه خواهند شد چرا که شهادت هر کدام از رهبران مقاومت نه تضعیف بلکه خون تازهای در رگهای مقاومت خواهد بود، چنانکه ترور بزرگمردانی همچون شهید فتحی شقاقی، شیخ احمد یاسین، شهید عباس موسوی، شهید حاج عماد مغنیه، شهید سپهبد قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و…. سرانجام طوفان الاقصی را رقم زد که تار و پود رژیم صهیونیستی و حامیانش را در هم تنیده است. علم مقاومت هرگز بر زمین نخواهد ماند و روزی جهان شاهد آزادی کامل فلسطین به پایتختی قدس شریف خواهد بود.
انتهای پیام